English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
comkplimentarily U با تعریف
definitions U تعریف
descriptions U تعریف
compliment U تعریف
description U تعریف
complimented U تعریف
complimenting U تعریف
compliments U تعریف
portrayal U تعریف
portrayals U تعریف
definiens U تعریف
cell definition U تعریف سل
circumscription U تعریف
explanation U تعریف
explanations U تعریف
extolment U تعریف
definition U تعریف
quality U تعریف
qualities U تعریف
defined U تعریف کردن
undefined U تعریف نشده
traduced U تعریف کردن
defining U تعریف کردن
traduces U تعریف کردن
data definition U تعریف داده
honorable U شایان تعریف
recitation U تعریف موضوع
recitations U تعریف موضوع
defines U تعریف کردن
job definition U تعریف برنامه
define U تعریف کردن
to crack up U تعریف کردن
traducing U تعریف کردن
glorifying U تعریف کردن
the d. article U حرف تعریف
glorify U تعریف کردن
recounted U تعریف کردن
say a good word for U تعریف کردن
recount U تعریف کردن
macro definition U درشت تعریف
macro definition U تعریف ماکرو
macro difinition U درشت تعریف
problem definition U تعریف مسئله
nosography U تعریف امراض
definable U تعریف پذیر
self aggrandizement U تعریف از خود
recounting U تعریف کردن
compliment U تعریف کردن از
complimented U تعریف کردن از
complimenting U تعریف کردن از
compliments U تعریف کردن از
praise U تعریف کردن
praised U تعریف کردن
praises U تعریف کردن
praising U تعریف کردن
recounts U تعریف کردن
glorifies U تعریف کردن
operational definition U تعریف عملیاتی
depiction U نگارش تعریف
circular definition U تعریف دوری
exponent U تعریف کننده
exponents U تعریف کننده
traduce U تعریف کردن
contextual definition U تعریف ضمنی
depictions U نگارش تعریف
complimentary U تعریف امیز
article U حرف تعریف
articles U حرف تعریف
definition of a problem U تعریف یک برنامهThe
block definition U تعریف بلوک
field definition U تعریف فیلد
extoller U تعریف کننده
unreel U تعریف کردن
extoll U تعریف کننده
emblazon U تعریف کردن
anarthrous U بی حرف تعریف
redefine U دوباره تعریف کردن
Defined depth finder U تعریف عمق یاب
predefined U از پیش تعریف شده
indefinable U غیر قابل تعریف
clear-cut U درست تعریف شده
object oriented U تصویری که از بردارهای تعریف
redefined U دوباره تعریف کردن
redefines U دوباره تعریف کردن
redefining U دوباره تعریف کردن
partially defined U پاره تعریف شده
indefinably U غیر قابل تعریف
domain of definition U دامنه تعریف [ریاضی]
self applauding U تعریف کننده از خود
self flattering U تعریف کننده از خود
undefined entry U فقره تعریف نشده
self prasise U خودفروشی تعریف از خود
To blow ones own trumpet. U از خود تعریف کردن
defined function U تابع تعریف شده
portraiture U پیکر نگاری تعریف
undefined label U برچسب تعریف نشده
definite a U The حرف تعریف چون
well defined function U تابع خوش تعریف
dimensioning U تعریف اندازه چیزی
user defined U تعریف یا انتخاب کاربر
system v interface definition U تعریف میانجی سیستم 5
data description language U زبان تعریف داده
data definition language U زبان تعریف داده ها
data definition statement U حکم تعریف داده ها
dd statement U دستور تعریف داده
ddl U زبان تعریف داده
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
accuracy U تعریف دقیق تر خواهد بود
expressions U تعریف یک مقدار یا متغیر در برنامه
expression U تعریف یک مقدار یا متغیر در برنامه
predefined function U تابع از پیش تعریف شده
messages U قوانین از پیش تعریف شده که کد
He Spoke very highly of you. U از شما خیلی تعریف می کرد
self congratulation U تعریف از خود تجلیل نفس
self applause U تعریف وتمجید از خود خودستایی
to plaster any one with praise U تعریف زیادبار کسی کردن
user defined U تعریف شده توسط کاربر
message U قوانین از پیش تعریف شده که کد
quantification U معرفی عناصر یک جسم تعریف
parameter U ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
predefined process symbol U نماد فرایند از پیش تعریف شده
self aggrandizing U تعریف کننده از مقام خود خودبزرگساز
Do you know the definition (meaning) of this word? U تعریف این لغت رامی دانید ؟
parameters U ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
ambiguities U آنچه به روشنی تعریف نشده است
redefinable U انچه مجددا قابل تعریف است
ambiguity U آنچه به روشنی تعریف نشده است
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
predefined process symbol U علامت فرایند از پیش تعریف شده
He told us what the score was. U جریان را برایمان تعریف کرد ( گفت )
the U حرف تعریف برای چیز یاشخص معینی
dd name U برچسبی که دستور تعریف خاصی را مشخص میکند
user defined key U کلید تعریف شده توسط استفاده کننده
Give me a full account of the events. U جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
Now I am going to tell you something. U حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
Have a jock with somebody . U شوخی ( لطیفه ) برای کسی تعریف کردن
prosopopoeia U تعریف شخص غایب بصورت متکلم وحده
types U تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
polarities U تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
polarity U تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
user defined function U عملکردی که توسط استفاده کننده تعریف شده است
typed U تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
vdl U زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
type U تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
to recount something to someone [formal] U برای کسی چیزی را تعریف کردن [یکایک گفتن] [بازگفتن]
ntsc U انجمن آمریکایی که استانداردها برای تلویزیون و ویدیو تعریف میکند
codepages U تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
he warned them to obey U اطاعت کنند
PRI U پشتیبانی کنند
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
they make much noise U خیلی صدا می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
compatible U با هم درست کار می کنند
Murray code U - بیت استفاده می کنند
My feet hurt. U پاهایم درد می کنند.
charnel house U مردگان راتوده می کنند
short U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
critical path analysis U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
patterns U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pert U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
elastic banding U روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
nomenclature U سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
shortest U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد
shorter U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان تعریف یک نشانه و اتصال آن به یک فایل یا برنامه دیگر میدهد
file level model U نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
volts U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
point set curve U منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
fillister U رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
Those who agree,raise their hands. U موافقین دستهایشان رابلند کنند
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com