Perdic | از اغاز از ابتدا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	uppermost U	از اغاز از ابتدا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	face off U	رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
	dawn U	اغاز اغاز شدن
	dawned U	اغاز اغاز شدن
	dawning U	اغاز اغاز شدن
	dawns U	اغاز اغاز شدن
	to start with U	در ابتدا
	initio U	در ابتدا
	outset U	ابتدا
	earliest U	در ابتدا
	early U	در ابتدا
	beginnings U	ابتدا
	at the start U	در ابتدا
	from scratch <idiom> U	از ابتدا
	at first U	در ابتدا
	de novo U	از ابتدا
	beginning U	ابتدا
	at the outset U	در ابتدا
	initialling U	اولین یا در ابتدا
	initial U	اولین یا در ابتدا
	initialed U	اولین یا در ابتدا
	initialled U	اولین یا در ابتدا
	initialing U	اولین یا در ابتدا
	initials U	اولین یا در ابتدا
	redone U	شروع مجدد از ابتدا
	redo U	شروع مجدد از ابتدا
	start U	آغاز [ابتدا] [شروع]
	preset U	تنظیم چیزی در ابتدا
	redid U	شروع مجدد از ابتدا
	redoes U	شروع مجدد از ابتدا
	redoing U	شروع مجدد از ابتدا
	originally U	دراغاز کار در ابتدا
	stacks U	آدرس ابتدا پایانه پشته
	stacked U	آدرس ابتدا پایانه پشته
	nip in the bud <idiom> U	از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
	to nip something in the bud U	از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
	stack U	آدرس ابتدا پایانه پشته
	boundary U	علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
	boundaries U	علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
	flash in the pan <idiom> U	ابتدا عالی وبعد خراب شدن ،شکست خوردن
	blue ribbon program U	برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود
	nuncupative will U	وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
	forms U	ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
	form U	ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
	formed U	ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
	ideologies U	بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
	ideology U	بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
	desktop U	ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
	exordium U	اغاز
	initio U	در اغاز
	get away U	اغاز
	abinitio U	از اغاز
	origin U	اغاز
	origins U	اغاز
	primordium U	اغاز
	inception U	اغاز
	commencement U	اغاز
	venue U	اغاز
	venues U	اغاز
	onset U	اغاز
	outset U	اغاز
	inchoation U	اغاز
	incipience or ency U	اغاز
	kick-offs U	اغاز
	kick-off U	اغاز
	kick off U	اغاز
	insteps U	اغاز
	instep U	اغاز
	authorship U	اغاز
	initation U	اغاز
	terminus a que U	اغاز
	jump off U	اغاز
	scratch line U	خط اغاز
	originationu U	اغاز
	getaway U	اغاز
	getaways U	اغاز
	entrances U	اغاز
	entranced U	اغاز
	entrance U	اغاز
	entrancing U	اغاز
	beginning U	اغاز
	initiation U	اغاز
	beginnings U	اغاز
	revival U	اغاز رونق
	push off U	اغاز کردن
	start of taxt U	اغاز متن
	soft start U	اغاز نرم
	som U	اغاز پیام
	start bit U	بیت اغاز
	initials U	واقع در اغاز
	start of heading U	اغاز سرفصل
	wire to wire U	از اغاز تا فرجام
	initialling U	واقع در اغاز
	to take to U	اغاز نهادن
	to push off U	اغاز کردن
	start of message U	اغاز پیام
	self initiated U	خود اغاز
	nodal point U	نقطه اغاز
	begins U	اغاز کردن
	at the start U	در اغاز کار
	at first U	در اغاز کار
	incept U	اغاز کردن
	inaugurator U	اغاز کننده
	alpha and omega U	اغاز و فرجام
	takeoffs U	اغاز پرش
	takeoff U	اغاز پرش
	incipit U	شروع و اغاز
	alphas U	اغاز شروع
	alpha U	اغاز شروع
	initial point U	نقطه اغاز
	introductive U	اغاز کننده
	jump off U	اغاز حمله
	revivals U	اغاز رونق
	lead off U	اغاز کردن
	leadoff U	اغاز ضربت
	from a to izzard U	از اغاز تا انجام
	initialled U	واقع در اغاز
	initiates U	اغاز کردن
	commences U	اغاز کردن
	commenced U	اغاز کردن
	commence U	اغاز کردن
	debuts U	اغاز کار
	debut U	اغاز کار
	inaugurating U	اغاز کردن
	birth U	اغاز زاد
	birth U	اغاز کردن
	births U	اغاز زاد
	inaugurates U	اغاز کردن
	inaugurated U	اغاز کردن
	inaugurate U	اغاز کردن
	births U	اغاز کردن
	inchoate U	اغاز کردن
	initiated U	اغاز کردن
	initiating U	اغاز کردن
	thru U	از اغاز تاانتها
	commencing U	اغاز کردن
	begin U	اغاز کردن
	prime U	درجه یک اغاز
	begins U	اغاز شدن
	initial U	واقع در اغاز
	primes U	درجه یک اغاز
	launching U	اغاز کردن
	initialed U	واقع در اغاز
	launched U	اغاز کردن
	launch U	اغاز کردن
	initialing U	واقع در اغاز
	begin U	اغاز شدن
	initiate U	اغاز کردن
	launches U	اغاز کردن
	primed U	درجه یک اغاز
	quotation marks U	کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
	marks U	قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
	mark U	قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
	source language U	1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
	originate U	اغاز شدن یاکردن
	stagger U	خط اغاز مسیر هر دونده
	hajime U	اغاز مبارزه کاراته
	guard line U	خط اغاز مسابقه شمشیربازی
	grid start U	حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
	christmas tide U	هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
	corrosive attack U	اغاز و توسعه خورندگی
	exordial U	مربوط به اغاز یا مقدمه
	flagman U	پرچم دار خط اغاز
	eolithic U	متعلق به اغاز عصرسنگ
	initial boiling point U	نقطه اغاز جوشش
	to take arms U	جنگ اغاز کردن
	upfield U	نقطه اغاز بازی
	wire U	خط اغاز یا پایان مسابقه
	set position U	اماده در نقطه اغاز
	wires U	خط اغاز یا پایان مسابقه
	reoccupy U	دوباره اغاز کردن
	pullulate U	اغاز توسعه نهادن
	new departure U	اغاز رویه تازه
	multilaunching U	اغاز بکار چندتایی
	kickoff U	ضربه اغاز بازی
	kick off U	ضربه اغاز بازی
	jump the gum U	خطا در اغاز پرش
	decadence U	فساد اغاز ویرانی
	start bit U	ذرهء اغاز نما
	through U	از اغاز تا انتها کاملا
	preface U	اغاز پیش گفتار
	prefaced U	اغاز پیش گفتار
	prefaces U	اغاز پیش گفتار
	prefacing U	اغاز پیش گفتار
	originating U	اغاز شدن یاکردن
	era U	اغاز تاریخ عصر
	stages U	قراردادن اتومبیل در خط اغاز
	stage U	قراردادن اتومبیل در خط اغاز
	originates U	اغاز شدن یاکردن
	staggers U	خط اغاز مسیر هر دونده
	originated U	اغاز شدن یاکردن
	aurora U	سرخی شفق اغاز
	staggering U	خط اغاز مسیر هر دونده
	eras U	اغاز تاریخ عصر
	initialled U	پاراف در اغاز قرار دادن
	epochs U	اغاز فصل جدید عصر
	pre game drills U	تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
	epoch U	اغاز فصل جدید عصر
	scored U	فاصله ازنقطه اغاز تا خط امتیازگاوبازی
	repositional U	با حروف اضافه اغاز شده
	scores U	فاصله ازنقطه اغاز تا خط امتیازگاوبازی