English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ana U ازهر کدام بمقدار مساوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polarity U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
in every respect U ازهر لحاظ
to all intents and purposes U ازهر لحاظ
in all respects U ازهر لحاظ
round and round U ازهر طرف
people of all ranks U مردم ازهر طبقه
which one U کدام یک کدام یکی
hang over U اثر باقی ازهر چیزی
small-scale U بمقدار کم
small scale U بمقدار کم
scantily U بمقدار کم
sort of U بمقدار متوسط
large-scale U بمقدار زیاد
large scale U بمقدار زیاد
in large U بمقدار زیاد
as long as U تا زمانیکه بمقدار زیاد
inviolability U مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
overmuch U بحد افراط بمقدار زیاد
profluent U جاری بمقدار زیاد ساری
superconductivity U قابلیت هدایت برق بمقدار زیاد
micronutrient U ترکیبات اصلی ومغذی که بمقدار خیلی کمی برای زندگی لازمست
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
wherefrom U از کدام
ilka U هر کدام
what U کدام
which U کدام
any U کدام
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
On what day? U در کدام روز؟
which way are you going? U از کدام راه
whichever U هر کدام که هریک که
whichsoever U هر کدام که هریک که
what instrument can you play? U کدام ساز را ...
Which of your tunes shall I dance?. <proverb> U به کدام سازت برقصم ؟.
Pick, what you like [want] ! U هر کدام را می خواهی بردار!
Whichever she chooses . U هر کدام را که انتخاب کند
what is your preference U کدام را میل دارید
which way [to go] ? U به کدام طرف [برویم] ؟
Which bank do you bank with? U در کدام بانک حساب دارید؟
None of the boys ( children ) came . U هیچ کدام از بچه هانیامدند
what is the score U هر کدام چند بازی داریم
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کدام است؟
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
Where the hell is he? U او [مرد] کدام گوری است؟
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
What foreign language do you speak ? U با کدام زبان خارجی آشناهستید ؟
to which side do I have to turn? U به کدام طرف باید بپیچم؟
What can one do about it? U چاره کدام است ( چیست ) ؟
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
whichever is the sooner U هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
Which is the best way to Tehran ? U بهترین راه به تهران کدام است ؟
Which bus goes to the town centre? U کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
What foreign language do you know? U کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone . U نمی دانم کدام گوری رفته است
Which son of a bitch (son of a gun)did it? U کار کدام شیر پاک خورده ای است ؟
what is your nationality U ملیت شما چیست از کدام ملت هستید
Which is the odd one out? <idiom> U کدام نسبت به همه در گروه نامشابه است؟
What platform does the train from York arrive at? U قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
What platform does the train to York leave from? U قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
all- U مساوی
split U مساوی
ties U مساوی
tie U مساوی
plus/equals key U مساوی
all U مساوی
adequate U مساوی
even <adj.> U مساوی
identic U مساوی
save off U مساوی
euqal U مساوی
no set U مساوی
equivalents U مساوی
equivalent U مساوی
identical U مساوی
bracketed U مساوی
draw U مساوی
draws U مساوی
peels U مساوی
peel U مساوی
all square U مساوی
equalise U مساوی
hikiwate U مساوی
square U مساوی
squared U مساوی
squares U مساوی
squaring U مساوی
moiety U قسمت مساوی
paripassu U مساوی همدرجه
equally <adv.> U به طور مساوی
nonpareil U غیر مساوی
On an equal footing. U بر پایه مساوی
dead even U کاملا مساوی
just as well <adv.> U به طور مساوی
measure up <idiom> U مساوی بودن
go halves <idiom> U تقسیم مساوی
tie vote U اراء مساوی
equalled U برابر مساوی
equalising U مساوی کردن
equaling U برابر مساوی
equalize U مساوی کردن
equals U برابر مساوی
equalized U مساوی کردن
equaled U برابر مساوی
equalizes U مساوی کردن
equalizing U مساوی کردن
equal U برابر مساوی
even U تراز مساوی
equidistance U مسافت مساوی
equalises U مساوی کردن
equalling U برابر مساوی
adequate U مساوی ساختن
equalised U مساوی کردن
part U جزء مساوی
Which bus do I take for the opera? U برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
boxes U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
national component U هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
box U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
fields U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
pound cake U کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
stand-offs U مساوی یاهیچ به هیچ
chronologer U مساوی است بازاقخگخمخلهسف
equates U برابرگرفتن مساوی پنداشتن
equate U برابرگرفتن مساوی پنداشتن
equidistant U دارای مسافت مساوی
equated U برابرگرفتن مساوی پنداشتن
stand-off U مساوی یاهیچ به هیچ
equaliser U امتیاز مساوی کننده
isotonic U دارای کشش مساوی
isodiametric U دارای قطر مساوی
isodiametric U دارای ابعاد مساوی
stand off U مساوی یاهیچ به هیچ
isoelectric U دارای فشارالکتریکی مساوی
homographic U مساوی از حیث املاء
equiangular U دارای زوایای مساوی
three square U دارای سه ضلع مساوی
Which bus do I take to Victoria Station? U کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
equalled U : برابر شدن با مساوی بودن
equalised U مساوی یاهم شکل کردن
deuce U مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
equalling U : برابر شدن با مساوی بودن
equalizes U مساوی یاهم شکل کردن
equalises U مساوی یاهم شکل کردن
equal U : برابر شدن با مساوی بودن
equalized U مساوی یاهم شکل کردن
equalizing U مساوی یاهم شکل کردن
equalize U مساوی یاهم شکل کردن
equalising U مساوی یاهم شکل کردن
equaling U : برابر شدن با مساوی بودن
equaled U : برابر شدن با مساوی بودن
equals U : برابر شدن با مساوی بودن
isodynamic U دارای نیروی مغناطیسی مساوی
to add equals U اعداد مساوی را با هم جمع کردن
coursed rubble masonry U سنگ بادبر با ارتفاع مساوی در یک رگ
amortization U پرداخت بدهی به اقساط مساوی
equicaloric U دارای کالری و نیروی مساوی
aliquot U بدوقسمت مساوی تقسیم کردن
spacing U در فواصل مساوی تقسیم بندی
skittering U ماهیگیری با نخ و چوب به میزان مساوی
equally U بیک درجه بطور مساوی
fair play <idiom> U عدالت ،مساوی ،عمل درست
tie-breaks U بهم خوردن وضع مساوی
isotonic U دارای اهنگ مساوی هم توان
like as we lie U طرفین دارای ضربات مساوی
equimolal U دارای غلظت ملکولی مساوی
tie break U بهم خوردن وضع مساوی
tie-break U بهم خوردن وضع مساوی
even money U مبلغ مساوی در شرط بندی
trisect U بسه بخش مساوی تقسیم کردن
furlong U واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
furlongs U واحد درازا مساوی با یک هشتم میل
sou U مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
quarter U به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
velocity stacks U لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
sit on the ball U بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead U بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
isochronal U همزمان واقع شونده در فواصل منظم و مساوی
neck and neck <idiom> U درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
To swindle (fleece) someone . U سر بسر شدن ( مساوی درآمدن ؟ نه سود ونه زیان )
bifid U بوسیله شکاف بدو قسمت مساوی تقسیم شده
imparity U غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدوقسمت مساوی
cluster mill U فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
halve U مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
halved U مساوی بودن تعداد ضربات هر دو حریف در یک بخش ازبازی گلف
isotherm U خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
neutral soil U خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
isallobaric U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar U خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com