English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sorting test U ازمون دسته بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
card sorting test U ازمون دسته بندی برگه ها
color sorting test U ازمون دسته بندی رنگها
Other Matches
ordering test U ازمون رده بندی
test scaling U مقیاس بندی ازمون
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
assortment U دسته بندی
assortments U دسته بندی
scale U دسته بندی
groupage U دسته بندی
rating U دسته بندی
ratings U دسته بندی
ordination U دسته بندی
junta U دسته بندی
ordinations U دسته بندی
classifications U دسته بندی
clustering U دسته بندی
faction U دسته بندی
juntas U دسته بندی
grading U دسته بندی
classification U دسته بندی
factions U دسته بندی
to form into groups U دسته بندی کردن
to erect into U دسته بندی کردن به
categorized U دسته بندی کردن
categorize U دسته بندی کردن
categorising U دسته بندی کردن
categorises U دسته بندی کردن
zone U ناحیه دسته بندی
categorised U دسته بندی کردن
grade U دسته بندی کردن
rating U دسته بندی کردن
resorts U دسته بندی کردن
divisions U قسمت دسته بندی
classify U دسته بندی کردن
junto U دسته بندی سیاسی
groupage U دسته بندی کردن
classifying U دسته بندی کردن
ratings U دسته بندی کردن
division U قسمت دسته بندی
categorizing U دسته بندی کردن
categorizes U دسته بندی کردن
resort U دسته بندی کردن
resorted U دسته بندی کردن
grades U دسته بندی کردن
group U دسته بندی کردن
rally U دسته بندی کردن
assorted <adj.> U دسته بندی شده
classifications U عمل دسته بندی
zone punch U سوراخ دسته بندی
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
sort U دسته بندی کردن
sorter U دسته بندی کننده
clanship U دسته بندی قبیلهای
classification U عمل دسته بندی
regimentalation U دسته بندی کردن
classification chart U نمودار دسته بندی
qsort U دسته بندی پرسشها
factionist U عضو دسته بندی
to categorize U دسته بندی کردن
groups U دسته بندی کردن
classifies U دسته بندی کردن
zones U ناحیه دسته بندی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
factional U مربوط به دسته بندی یا توط ئه
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
nerve fascicle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
natives Olivenöl extra U روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
nerve bundle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
yarn sorting U دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
cingulum U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
catchall U بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
resorts U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resort U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
lot integrity U دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
resorted U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
log rolling U دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
army classification battery test U ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
wool sorting U دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
shear box test U ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording U جمله بندی کلمه بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
they came in bands U دسته دسته امدند
trooped U دسته دسته شدن
sorts U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
troop U دسته دسته شدن
windrow U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
assort U دسته دسته شدن
sorted U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
streams of people U دسته دسته مردم
sort U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
distribute U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
sects U دسته دسته مذهبی
scores of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
assort U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
experiencing U ازمون
shibboleth U ازمون
experience U ازمون
chi square test U ازمون "چی دو "
post test U پس ازمون
examinations U ازمون
t test U ازمون تی
examination U ازمون
experiences U ازمون
shibboleths U ازمون
u test U ازمون یو
tests U ازمون
tested U ازمون
f test U ازمون اف
z test U ازمون " زی "
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
performance test U ازمون عملکردی
performance test U ازمون عملی
field-tested U ازمون پایکار
field-test U ازمون پایکار
field test U ازمون پایکار
aptitude tests U ازمون استعداد
field-testing U ازمون پایکار
oseretsky test U ازمون اوزرتسکی
matching test U ازمون همتایابی
pegboard test U ازمون جااندازی
aptitude test U ازمون شایستگی
draw a man test U ازمون گودایناف
paper pencil test U ازمون نوشتاری
proofer U ازمون کننده
stilling test U ازمون استیلینگ
aptitude test U ازمون استعداد
field-tests U ازمون پایکار
friedman test U ازمون فریدمن
sampling test U ازمون نمونهای
rorschach test U ازمون رورشاخ
personality test U ازمون شخصیت
completion test U ازمون تکمیلی
reasoning test U ازمون استدلال
duncan test U ازمون دانکن
dynamic test U ازمون پویا
diagnostic test U ازمون تشخیصی
float test U ازمون شناور
dexterity test U ازمون چالاکی
copying test U ازمون رونویسی
world test U ازمون جهان
fatigue test U ازمون خستگی
recall test U ازمون یاداوری
pretest U پیش ازمون
spiral test U ازمون مارپیچ
formboard test U ازمون جااندازی
similarities test U ازمون شباهتها
sign test U ازمون علامتها
shearing test U ازمون برشی
aptitude tests U ازمون شایستگی
responsions U ازمون مقدماتی
shareware U ازمون- افزار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com