Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
culture fair tests
U
ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture free tests
U
ازمونهای فرهنگ- نابسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
culture bound tests
U
ازمونهای فرهنگ- بسته
onomasticon
U
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
random parallel tests
U
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
opened
U
نابسته
open
U
نابسته
opens
U
نابسته
stimulus free
U
محرک- نابسته
distribution free
U
نابسته به توزیع
speed tests
U
ازمونهای سرعت
statistical tests
U
ازمونهای اماری
parallel tests
U
ازمونهای همتا
projective tests
U
ازمونهای فرافکن
situational tests
U
ازمونهای موقعیتی
pictorial tests
U
ازمونهای تصویری
trade tests
U
ازمونهای شغلی
norm referenced tests
U
ازمونهای هنجاری
creativity tests
U
ازمونهای افرینندگی
criterion refernced tests
U
ازمونهای ملاکی
infant tests
U
ازمونهای نوباوگان
employment tests
U
ازمونهای استخدامی
individual tests
U
ازمونهای انفرادی
timed tests
U
ازمونهای زمان دار
terman merrill tests
U
ازمونهای ترمن- مریل
survey tests
U
ازمونهای زمینه یابی
dotting test
U
ازمونهای نقطه زنی
differential aptitude tests
U
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
screening tests
U
ازمونهای سرند کردن
psychomotor tests
U
ازمونهای روانی- حرکتی
custom made tests
U
ازمونهای کار- ویژه
placement tests
U
ازمونهای تعیین شغل
goldstein scheerer tests
U
ازمونهای گلدشتاین- شیرر
prognostic tests
U
ازمونهای پیش اگهی
will temprament tests
U
ازمونهای اراده- خلق وخوی
iowa tests of basic skills
U
ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
california tests of mental maturity
U
ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
california tests of personality
U
ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
pintner patterson scale of
U
Tests Performance مقیاس ازمونهای عملی پینتر- پترسون
dictionary
U
فرهنگ
lowbrow
U
بی فرهنگ
kultur
U
فرهنگ
dictionaries
U
فرهنگ
culturing
U
فرهنگ
lexicon
U
فرهنگ
lexicons
U
فرهنگ
cultures
U
فرهنگ
culture
U
فرهنگ
gradus
U
فرهنگ عروضی
Arabic
U
فرهنگ عربی
gazetteer
U
فرهنگ جغرافیایی
iranism
U
فرهنگ ایرانی
ministry of education
U
وزارت فرهنگ
graecism
U
فرهنگ یونانی
ministry education
U
وزارت فرهنگ
walking dictionary
U
فرهنگ متحرک
rhyming dictionary
U
فرهنگ قوافی
glossary
U
فرهنگ لغات
lexicon
[dictionary]
U
فرهنگ لغات
word book
U
فرهنگ لغات
wordbook
U
فرهنگ لغات
national culture
U
فرهنگ ملی
dictionary
U
فرهنگ لغات
urbiculture
U
شهر فرهنگ
class culture
U
فرهنگ طبقهای
armenian
U
فرهنگ ارمنی
acculturate
U
فرهنگ پذیرفتن
an a to a dictionary
U
ضمیمه فرهنگ
folklore
U
فرهنگ قومی
subculture
U
فرهنگ فرعی
acculturation
U
فرهنگ پذیری
abclution
U
فرهنگ ناپذیری
lexicography
U
فرهنگ نویسی
vocabularies
U
فرهنگ لغات
subculture
U
خرده فرهنگ
educative
U
فرهنگ بخش
thesauruses
U
فرهنگ جامع
dictionary
U
فرهنگ لغات
dictionaries
U
فرهنگ لغات
enculturation
U
فرهنگ اموزی
vocabulary
U
فرهنگ لغات
subcultures
U
خرده فرهنگ
encyclopaedia
U
فرهنگ جامع
etymologicon
U
فرهنگ مشتقات
deculturation
U
فرهنگ باختگی
deculturation
U
فرهنگ زدایی
subcultures
U
فرهنگ فرعی
thesaurus
U
فرهنگ جامع
data dictionary
U
فرهنگ داده ها
glossary
U
فرهنگ لغات دشوار
lexical
U
وابسته به فرهنگ لغات
lexical
U
وابسته به فرهنگ نویسی
chung shin sooyak
U
فرهنگ اخلاقی تکواندو
eeglish persian dictionary
U
فرهنگ انگلیسی به فارسی
dictionary program
U
برنامه فرهنگ لغات
an a to a dictionary
U
ذیل یاملحقات فرهنگ
hellenist
U
متخصص فرهنگ یونان
glossaries
U
فرهنگ لغات دشوار
Brahmin
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmins
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
vocabular
U
مربوط به فرهنگ لغات زبان
occidentalism
U
پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
glossary
U
فرهنگ لغات فنی سفرنگ
it is ministerial to culture
U
وسیله ترقی فرهنگ است
lexicography
U
فرهنگ نویسی واژه نگاری
slavicist
U
محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
slavist
U
محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
glossaries
U
فرهنگ لغات فنی سفرنگ
germanist
U
دانشمند فرهنگ و زبان المانی
americanist
U
متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
intercultural
U
وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
culturist
U
فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistines
U
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistia
U
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistine
U
ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
A dictionary tell you what words mean .
U
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
Don't touch me!; Don't you touch me!
U
به من خیلی نزدیک نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style
U
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Don't touch me!; Don't you touch me!
U
وارد منطقه شخصی من نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
acculturate
نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
humanism
U
مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used .
U
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
This dictionary is published(printed) in three volumes.
U
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
occidentalist
U
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
lore
U
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
gradus
U
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
synonymize
U
الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
homestay
U
خانواده مهمان دار
[کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
sinologist
U
چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
sinologue
U
چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
Japonaiserie
U
[از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
grecism
U
طرز یونانی فرهنگ یونانی
tribial rugs
U
فرش های عشایری
[فرش های ایلی]
[اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
atlas
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases
U
فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
floral design
U
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com