Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
triaxial compression test
U
ازمایش فشار سه محوری
Other Matches
axial position
U
حالت محوری قرارگاه محوری
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
adaxial
U
محوری
triaxial
U
سه محوری
axial
U
محوری
monaxial
U
یک محوری
axile
U
محوری
rotates
U
محوری
uniaxial
U
یک محوری
rotated
U
محوری
rotate
U
محوری
pivotal
U
محوری
axial load
U
بار محوری
axial ligation
U
لیگاندپوشی محوری
axial flow turbine
U
توربین محوری
axial flow impulse turbine
U
توربین محوری
axial bond
U
پیوند محوری
axial compression
U
فشار محوری
axial flow
U
جریان محوری
thrust
U
فشار محوری
anthropocentrism
U
انسان محوری
thrusts
U
فشار محوری
sociocentrism
U
جامعه- محوری
egocentricism
U
خود محوری
egocentricity
U
خود محوری
pluriaxial
U
چند محوری
pivoting window
U
پنجره محوری
orbital overlap
U
همپوشانی محوری
nutation
U
رقص محوری
thrusting
U
فشار محوری
axial vector
U
بردار محوری
axial thrust
U
بار محوری
axially parallel
U
موازی محوری
axially parallel
U
در راستای محوری
trochoid
U
محوری فرفرهای
axisymmetric
U
متقارن محوری
xenocentrism
U
بیگانه محوری
uniaxial force
U
نیروی تک محوری
end thrust
U
فشار محوری
uniaxial bending
U
خمش یک محوری
axial thrust
U
فشار محوری
axial stress
U
تنش محوری
axial section
U
برش محوری
axial position
U
وضعیت محوری
axial rake angle
U
زاویه محوری
axially symmetric
U
متقارن محوری
compass swing
U
چرخش خط محوری
axial runout
U
رانش محوری
axial runout
U
شوک محوری
axial runout
U
ضربه محوری
axial feed method
U
روش تغذیه محوری
uniaxial
U
دارای یک محور یک محوری
axial mining
U
مین گذاری محوری
radials
U
محوری مربوط به رادیو
armature end play
U
بازی محوری ارمیچر
shaft extension
U
قسمت الحاقی محوری
radial
U
محوری مربوط به رادیو
axial rotation symmerty
U
تقارن چرخشی محوری
pivot journal
U
یاطاقان گرد محوری
thrusts
U
بار محوری ضربه
angular contact thrust ball bearing
U
بلبرینگ طولی محوری
cylinder roller thrust bearing
U
یاطاقان غلطکی محوری
thrust
U
بار محوری ضربه
offset distance
U
فاصله برون محوری
tog method
U
روش دیدبانی محوری
thrusting
U
بار محوری ضربه
triaxial deformation
U
تغییر شکل سه محوری
drilling thrust
U
فشار محوری مته کاری
double thrust bearing
U
یاطاقان با فشار محوری دوبل
double thrust ball bearing
U
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
rotation about ...
U
دوران دور ...
[محوری یا جایی]
buttress centres
U
فاصله محوری پشت بندها
parataxic mode
U
شیوه ادراکی خود- محوری
sympodium
U
منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
end play
U
حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
rachis
U
اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
reverse flow engine
U
توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
z axis
U
محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
ornithopter
U
هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
unit cell
U
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
axil
U
گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
tilt and swivel
U
که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
pure bending
U
حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
experimentation
U
ازمایش
g
U
ازمایش
vetting
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
assay
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
experiments
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
trials
U
ازمایش
screening
U
ازمایش
trial
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
tested
U
ازمایش
axis
U
مهره دوم گردن مهره محوری
izod test
U
ازمایش ایزود
intelligence test
U
ازمایش هوش
insulation voltage
U
فشار ازمایش
final test
U
ازمایش نهائی
turing's test
U
ازمایش تورینگ
load test
U
ازمایش بار
division check
U
ازمایش تقسیم
gage
U
ازمایش کردن
factorial design
U
ازمایش فاکتوریل
line tester
U
ازمایش کننده خط
trial and error
U
ازمایش و خطا
fatigue test
U
ازمایش خستگی
trial and error
U
ازمایش ولغزش
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
experimentalist
U
اهل ازمایش
inspection test
U
ازمایش کار
test set
U
دستگاه ازمایش
weathring test
U
ازمایش فرسایش
doubling test
U
ازمایش تا شویی
drop test
U
ازمایش ضربهای
hanging test
U
ازمایش کشش
shear test
U
ازمایش برشی
hammer test
U
ازمایش سقوطی
two stage experiment
U
ازمایش دو مرحلهای
drop test
U
ازمایش سقوطی
tension test
U
ازمایش کشش
examination of the soil
U
ازمایش خاک
experimental design
U
طرح ازمایش
drift test
U
ازمایش رانش
hardness test
U
ازمایش سختی
image test
U
ازمایش تصویر
flattening test
U
ازمایش توزیعی
impact test
U
ازمایش ضربه
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
evaluation score
U
نمره ازمایش
trial and erroe
U
ازمایش و خطا
stripping test
U
ازمایش زدودن
test bed
U
میز ازمایش
test bed
U
صفحه ازمایش
test course
U
مسافت ازمایش
test element
U
وسیله ازمایش
regression testing
U
ازمایش رگرسیون
test equipment
U
وسایل ازمایش
rattler test
U
ازمایش تردی
rattler test
U
ازمایش تورق
random test
U
ازمایش پیشامدی
random test
U
ازمایش نامنظم
test hole
U
چاه ازمایش
test bay
U
میدان ازمایش
test bay
U
حوزه ازمایش
test bar
U
میله ازمایش
stripping test
U
ازمایش زدودگی
spot test
U
ازمایش فوری
system testing
U
ازمایش سیستم
tally plate
U
برچسب ازمایش
shop test
U
ازمایش کارگاهی
teasthole
U
گمانه ازمایش
tensile test
U
ازمایش کششی
self test
U
ازمایش خودکار
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
saturation testing
U
ازمایش اشباعی
test announcement
U
نتیجه ازمایش
tensile test
U
ازمایش کشش
psychometry
U
ازمایش هوش
tester
U
ازمایش کننده
tester
U
دستگاه ازمایش
testing load
U
بار ازمایش
testing of materials
U
ازمایش مصالح
testing of materials
U
ازمایش مواد
testing stand
U
سکوی ازمایش
testing stand
U
میز ازمایش
testing time
U
زمان ازمایش
to bring to the proof
U
ازمایش کردن
torsion test
U
ازمایش پیچش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
test specimen
U
نمونه ازمایش
test series
U
سری ازمایش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com