English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
burn in U ازمایش روشن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
illumination by diffusion U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
illuminati U روشن ضمیران روشن فکران
daylight U روز روشن روشن کردن
daylit U روز روشن روشن کردن
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
half tone screen U صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
illuminating U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminate U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
illuminates U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
explaining U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explained U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explain U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
g U ازمایش
experiments U ازمایش
experimenting U ازمایش
assays U ازمایش
experiment U ازمایش
testing U ازمایش
examen U ازمایش
experimented U ازمایش
shied U ازمایش
screening U ازمایش
assay U ازمایش
vetting U ازمایش
tested U ازمایش
shying U ازمایش
trials U ازمایش
checking U ازمایش
trial U ازمایش
tests U ازمایش
experimentation U ازمایش
shies U ازمایش
shy U ازمایش
shyer U ازمایش
shyest U ازمایش
gauged U ازمایش کردن
probational U ازمایش امتحان
chalktest U ازمایش اب ناپذیری با گچ
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
trial and error U ازمایش ولغزش
probationership U ازمایش کاری
triaxial test U ازمایش سه بعدی
test bay U حوزه ازمایش
preliminary test U ازمایش مقدماتی
comparison test U ازمایش مقایسهای
triaxial shear test U ازمایش سه محوری
test bar U میله ازمایش
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
stripping test U ازمایش زدودن
gauge U ازمایش کردن
compressive test U ازمایش تحکیم
examination U امتحان ازمایش
quiz U ازمایش کردن
experiences U تجربه ازمایش
experiencing U تجربه ازمایش
tally plate U برچسب ازمایش
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
triable U ازمایش کردنی
stripping test U ازمایش زدودگی
approving U ازمایش کردن
system testing U ازمایش سیستم
crippling test U ازمایش لهیدگی
cupping test U ازمایش فنجانی
approve U ازمایش کردن
quizzes U ازمایش کردن
turing's test U ازمایش تورینگ
gaff U ازمایش سخت
examinations U امتحان ازمایش
spot test U ازمایش فوری
test announcement U نتیجه ازمایش
temptation U ازمایش امتحان
consolidation test U ازمایش تحکیم
examined U ازمایش کردن
temptations U ازمایش امتحان
tensile test U ازمایش کشش
tensile test U ازمایش کششی
teasthole U گمانه ازمایش
experience U تجربه ازمایش
gauges U ازمایش کردن
test equipment U وسایل ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
approves U ازمایش کردن
shear test U ازمایش برشی
shop test U ازمایش کارگاهی
tester U ازمایش کننده
tester U دستگاه ازمایش
testing load U بار ازمایش
testing of materials U ازمایش مصالح
testing of materials U ازمایش مواد
testing stand U سکوی ازمایش
beta test U ازمایش بتا
examining U ازمایش کردن
test specimen U نمونه ازمایش
test set U دستگاه ازمایش
test series U سری ازمایش
test hole U چاه ازمایش
furnace U بوته ازمایش
furnaces U بوته ازمایش
self test U ازمایش خودکار
test model U نمونه ی ازمایش
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
absorption test U ازمایش جذب
saturation testing U ازمایش اشباعی
alpha testing U ازمایش الفا
automatic check U ازمایش خودکار
test piece U نمونه ازمایش
test room U اطاق ازمایش
examines U ازمایش کردن
examine U ازمایش کردن
testing stand U میز ازمایش
break proof U ازمایش شکست
test bay U میدان ازمایش
buckling test U ازمایش خمشی
bulging test U ازمایش برامدگی
automatic testing U ازمایش خودکار
buzzer test U ازمایش بیرز
cadmium test U ازمایش با کادمیم
torsion test U ازمایش پیچش
psychometry U ازمایش هوش
program testing U ازمایش برنامه
test plan U طرح ازمایش
trial and erroe U ازمایش و خطا
trial and error U ازمایش و خطا
to bring to the proof U ازمایش کردن
random test U ازمایش نامنظم
test bed U میز ازمایش
beta testing U ازمایش بتا
testing time U زمان ازمایش
regression testing U ازمایش رگرسیون
test element U وسیله ازمایش
blank experiment U ازمایش مچ گیری
rattler test U ازمایش تردی
rattler test U ازمایش تورق
random test U ازمایش پیشامدی
test course U مسافت ازمایش
test clip U گیره ازمایش
try U سنجیدن ازمایش
test bed U صفحه ازمایش
tries U سنجیدن ازمایش
check point U نقطه ازمایش
cup test U ازمایش قاشقی
insulation voltage U فشار ازمایش
experimentalist U اهل ازمایش
tested U ازمایش کردن
hammer test U ازمایش سقوطی
experimental design U طرح ازمایش
examination of the soil U ازمایش خاک
material testing U ازمایش مصالح
evaluation score U نمره ازمایش
test U ازمایش کردن
test case U قضیه در ازمایش
hanging test U ازمایش کشش
test cases U قضیه در ازمایش
tension test U ازمایش کشش
hardness test U ازمایش سختی
test tube U لوله ازمایش
explosion proof U ازمایش- انفجار
image test U ازمایش تصویر
impact test U ازمایش ضربه
retrials U ازمایش مجدد
retrial U ازمایش مجدد
final test U ازمایش نهائی
assays U ازمایش سنجش
fatigue test U ازمایش خستگی
assay U ازمایش سنجش
gage U ازمایش کردن
inspection test U ازمایش کار
intelligence test U ازمایش هوش
izod test U ازمایش ایزود
flattening test U ازمایش توزیعی
factorial design U ازمایش فاکتوریل
tests U ازمایش کردن
deep drawing test U ازمایش کاسگری
drop test U ازمایش سقوطی
lucas test U ازمایش لوکاس
drift test U ازمایش رانش
doubling test U ازمایش تا شویی
weathring test U ازمایش فرسایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com