Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
test equipment
U
وسایل ازمایش
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
cryptoancillary equipment
U
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
processes
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MCA
U
بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
cpu
U
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovers
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
situation indicator
U
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
condition
U
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
scsi
U
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
U
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
field services
U
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
zeroize
U
تنظیم وسایل رمز یک ماشین رمز روی یک وضعیت ثابت
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
battlefield recovery
U
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
combat readiness
U
امادگی رزمی
readiness
U
امادگی رزمی
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
tactical support
U
پشتیبانی رزمی
combat support
U
پشتیبانی رزمی
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
combat support troops
U
یکانهای پشتیبانی رزمی
field service
U
پشتیبانی سرویس رزمی
combat support troops
U
عدههای پشتیبانی رزمی
combat support arms
U
رسته پشتیبانی رزمی
combat support arms
U
یکان پشتیبانی رزمی
combat service support
U
پشتیبانی خدمات رزمی
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
state of alert
U
وضعیت امادگی
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
screening
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
vetting
U
ازمایش
experimentation
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
trials
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
experiments
U
ازمایش
trial
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
g
U
ازمایش
assay
U
ازمایش
tested
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
probation
U
ازمایش امتحان
testing stand
U
سکوی ازمایش
testing stand
U
میز ازمایش
testing of materials
U
ازمایش مصالح
gauge
U
ازمایش کردن
testing load
U
بار ازمایش
testing of materials
U
ازمایش مواد
program testing
U
ازمایش برنامه
gauged
U
ازمایش کردن
gauges
U
ازمایش کردن
testing time
U
زمان ازمایش
test tube
U
لوله ازمایش
test cases
U
قضیه در ازمایش
tries
U
سنجیدن ازمایش
test case
U
قضیه در ازمایش
to bring to the proof
U
ازمایش کردن
try
U
سنجیدن ازمایش
tensile test
U
ازمایش کششی
test tubes
U
لوله ازمایش
probationership
U
ازمایش کاری
probational
U
ازمایش امتحان
preliminary test
U
ازمایش مقدماتی
stripping test
U
ازمایش زدودگی
spot test
U
ازمایش فوری
stripping test
U
ازمایش زدودن
experimentally
U
از راه ازمایش
examine
U
ازمایش کردن
tensile test
U
ازمایش کشش
test clip
U
گیره ازمایش
test course
U
مسافت ازمایش
quizzes
U
ازمایش کردن
teasthole
U
گمانه ازمایش
test element
U
وسیله ازمایش
test hole
U
چاه ازمایش
assay
U
ازمایش سنجش
regression testing
U
ازمایش رگرسیون
quiz
U
ازمایش کردن
test bed
U
میز ازمایش
test bay
U
میدان ازمایش
shear test
U
ازمایش برشی
shop test
U
ازمایش کارگاهی
self test
U
ازمایش خودکار
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
saturation testing
U
ازمایش اشباعی
test announcement
U
نتیجه ازمایش
test bar
U
میله ازمایش
test bay
U
حوزه ازمایش
assays
U
ازمایش سنجش
test set
U
دستگاه ازمایش
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
random test
U
ازمایش نامنظم
tester
U
ازمایش کننده
tester
U
دستگاه ازمایش
psychometry
U
ازمایش هوش
test series
U
سری ازمایش
test room
U
اطاق ازمایش
random test
U
ازمایش پیشامدی
test model
U
نمونه ی ازمایش
retrial
U
ازمایش مجدد
retrials
U
ازمایش مجدد
tally plate
U
برچسب ازمایش
rattler test
U
ازمایش تردی
test plan
U
طرح ازمایش
rattler test
U
ازمایش تورق
system testing
U
ازمایش سیستم
test piece
U
نمونه ازمایش
inspection test
U
ازمایش کار
alpha testing
U
ازمایش الفا
test
U
ازمایش کردن
gaff
U
ازمایش سخت
flattening test
U
ازمایش توزیعی
final test
U
ازمایش نهائی
automatic check
U
ازمایش خودکار
automatic testing
U
ازمایش خودکار
fatigue test
U
ازمایش خستگی
factorial design
U
ازمایش فاکتوریل
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
experimentalist
U
اهل ازمایش
tested
U
ازمایش کردن
hammer test
U
ازمایش سقوطی
weathring test
U
ازمایش فرسایش
impact test
U
ازمایش ضربه
image test
U
ازمایش تصویر
comparison test
U
ازمایش مقایسهای
gage
U
ازمایش کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com