Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exserted
U
بیرون امده
saleintiant
U
بیرون امده
saleint
U
بیرون امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
flanges
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
flange
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
to turn out
U
بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
hemstitch
U
رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن
to strain at a gnat
U
ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout
U
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
splendidly
U
پرزرق وبرق
lustrous
U
پرزرق وبرق
firelight
U
رعد وبرق
glitziest
U
پر زرق وبرق
glitzy
U
پر زرق وبرق
thunder storm
U
رعد وبرق
flamboyance
U
زرق وبرق
clinquant
U
پرزرق وبرق
splendid
U
پرزرق وبرق
luster
U
زرق وبرق
gaily
U
پر زرق وبرق
gorgeously
U
بازرق وبرق
lustre
U
زرق وبرق
glitzier
U
پر زرق وبرق
shininess
U
زرق وبرق
showiness
U
زرق وبرق
flamboyancy
U
زرق وبرق
sheeny
U
پر زرق وبرق
trumpery
U
زرق وبرق دار
tawdrier
U
زرق وبرق دار
schiller
U
زرق وبرق یا شب تابی
showy
U
زرق وبرق دار
lackluster
U
بدون زرق وبرق
messaline
U
زرق وبرق دار
high sounding
U
پر زرق وبرق وتوخالی
high-sounding
U
پر زرق وبرق وتوخالی
gaudy
U
زرق وبرق دار
gorgeous
U
زرق وبرق دار
tawdriest
U
زرق وبرق دار
brandish
U
زرق وبرق دادن
brandished
U
زرق وبرق دادن
brandishes
U
زرق وبرق دادن
tawdry
U
زرق وبرق دار
brandishing
U
زرق وبرق دادن
splendors
U
شکوه وجلال زرق وبرق
splendour
U
شکوه وجلال زرق وبرق
spangle
U
هر چیز زرق وبرق دار
meretricious
U
زرق وبرق دار وبد
spangles
U
هر چیز زرق وبرق دار
splendor
U
شکوه وجلال زرق وبرق
swashbuckle
U
لباس پرزرق وبرق پوشیدن
splendours
U
شکوه وجلال زرق وبرق
The water and electricity have been cut off our conversation , the
U
آب وبرق ما قطع شده است
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
louder
U
زرق وبرق دار پرجلوه
bedizen
U
زرق وبرق دار کردن
loud
U
زرق وبرق دار پرجلوه
loudest
U
زرق وبرق دار پرجلوه
fulminates
U
رعد وبرق زدن غریدن
fulminate
U
رعد وبرق زدن غریدن
fulminated
U
رعد وبرق زدن غریدن
extravasate
U
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
ejects
U
بیرون راندن بیرون انداختن
eject
U
بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting
U
بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion
U
بیرون اندازی بیرون امدگی
ejected
U
بیرون راندن بیرون انداختن
foofaraw
U
ریزه کاری پر زرق وبرق ناراحتی
tinsel
U
زرق وبرق دار پولک زدن
loury
U
دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
schiller
U
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
lowery
U
دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
flamboyant
U
زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
swashbuckler
U
ادم دعوایی وپر هیاهو وغره دارای زرق وبرق
gibbous
U
بر امده
incoming
U
امده
who came?
U
که امده
ridgy
U
بر امده
fordone
U
از پا در امده
who came?
U
کی امده
thunderhead
U
توده ابری که حاشیه اش سفیداست وقبل از رعد وبرق دراسمان فاهر میشود
get
U
بدست امده
worker
U
ازکار در امده
impassionate
U
به جنبش امده
getting
U
بدست امده
left over
U
زیاد امده
projective
U
جلو امده
leavened bread
U
نان ور امده
in-
U
:رسیده امده
new come
U
تازه امده
protrusile
U
جلو امده
protractive
U
جلو امده
aggregate
U
جمع امده
aggregates
U
جمع امده
prognathous
U
پیش امده
prognathic
U
پیش امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
overdue
U
دیر امده
enthetic
U
ازبیرون امده
exopathic
U
ازبیرون امده
protrusive
U
جلو امده
red-hot
U
تاب امده
red hot
U
تاب امده
protrudent
U
جلو امده
jutting
U
پیش امده
in
U
:رسیده امده
jambs
U
تیربیرون امده
jamb
U
تیربیرون امده
exserted
U
پیش امده
gets
U
بدست امده
underhung
U
پیش امده
worked up
U
ازکار در امده
landed
U
فرود امده
unbred
U
بدببار امده
overshot
U
پیش امده
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
take steps
U
اقدامات بعمل امده
bay windows
U
پنجره پیش امده
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
neoteric
U
تازه بدنیا امده
inchoate
U
تازه بوجود امده
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
cantilever
U
تیر پیش امده
bay window
U
پنجره پیش امده
you might have come
U
باید امده باشید
apogean
U
از زمین بالا امده
unhandy
U
مشکل بدست امده
self born
U
از خود بوجود امده
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
to t. to account
U
زیر account امده است
visor
U
لبه پیش امده کلاه
visors
U
لبه پیش امده کلاه
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
air landed
U
فرود امده از راه هوا
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
to run short
U
زیر short امده است
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
off one's hands
U
بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
catches
U
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
odontolite
U
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
yardage
U
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
soever
U
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
ventriloquism
U
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
pandects
U
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
vampire
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
microsoft word
U
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com