English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
professionally U ازراه پیشه یاکسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
professionals U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professional U پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
well there are actors and actors U آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
pervertible U ازراه در رو
inquiringly U ازراه بازجویی
by indirection U ازراه تقلب
heretically U ازراه رفض
by ear U ازراه گوش
inferentially U ازراه استنباط
inquiringly U ازراه استفسار
gymnastically U ازراه ورزش
by sea U ازراه دریا
catechist U ازراه پرسش
exegetically U ازراه تفسیر
diagnostically U ازراه تشخیص
demonstratively U ازراه اثبات
controversially U ازراه مباحثه
conjugally U ازراه زناشویی
interposingly U ازراه مداخله
interrogatively U ازراه پرسش
foully U ازراه خیانت
offensively U ازراه تهاجم
posteriori U ازراه استقرار
intuitively U ازراه انتقال
intuitively U ازراه برهانی
paraphrastically U ازراه تفسیر
algebraically U ازراه جبر
introspectively U ازراه خودنگری
by courtesy U ازراه التفات
encouragingly U ازراه تشویق
intuitively U ازراه کشف
catechization U ازراه سئوال وجواب
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
foully U ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
philosophically U ازراه حکمت دوستی
ingratiatingly U ازراه خود شیرینی
inferentially U ازراه نتیجه گیری
hieroglyphically U ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
basophobia U هراس ازراه رفتن
glozingly U ازراه عیب پوشی
long distance U ازراه دور تلفن کردن
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
concretionary U تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
polemically U ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
gnosticize U ازراه عرفان تشریح کردن
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
rje U ورود برنامه ازراه دورEntry ob
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
demonstratively U با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
refutation U اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
gamogenesis U زاد و ولد ازراه جفت گیری
intriguingly U با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
parasyntheton U واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
bobs U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
impo U کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bobbing U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
craftbrother U هم پیشه
artificer U پیشه ور
avocation U پیشه
line of business U پیشه
handicraftsman U پیشه ور
careering U پیشه
traded U پیشه
artisans U پیشه ور
tradesman U پیشه ور
tradesmen U پیشه ور
craft U پیشه
crafts U پیشه
jobs U پیشه
walks of life U پیشه
vocations U پیشه
artisan U پیشه ور
functions U پیشه
functioned U پیشه
mysteries U پیشه
mystery U پیشه
trade U پیشه
occupation U پیشه
occupations U پیشه
function U پیشه
job U پیشه
career U پیشه
careered U پیشه
careers U پیشه
professions U پیشه
calling U پیشه
vocation U پیشه
profession U پیشه
walk of life U پیشه
trade U پیشه حرفه
profession of medicine U پیشه پزشکی
amorist U عاشق پیشه
amative U عاشق پیشه
traded U پیشه حرفه
pursuits U حرفه پیشه
pursuit U حرفه پیشه
line of business U شاخه پیشه
the long robe U پیشه قضائی
handicraft U پیشه دستی
chisel tooth دندان پیشه
practice U رویه پیشه
jackdaws U کلاغ پیشه
oppressive U ستم پیشه
supervisory U مباشر پیشه
jackdaw U کلاغ پیشه
practice U کار پیشه
studio U پیشه گاه
studios U پیشه گاه
professionally U از لحاظ پیشه
freelancer U پیشه ور آزاد
break the bank <idiom> U بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
career women U زن دارای حرفه یا پیشه
career woman U زن دارای حرفه یا پیشه
trade U پیشه وری کاسبی
laid up in bed U پیشه ویژه رشته
he is a physician byprofession U پیشه او پزشکی است
good will U حق کسب و پیشه وتجارت
ministry of industry U وزارت پیشه و هنر
craft guild U صنف پیشه وران
profession U پیشگانی پیشه کار
industry U پیشه و هنر ابتکار
industries U پیشه و هنر ابتکار
profession U افهار پیشه و حرفه
professions U پیشگانی پیشه کار
professions U افهار پیشه و حرفه
traded U پیشه وری کاسبی
sand crack U ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
to retain a freelancer U استخدام کردن پیشه ور آزاد
specialisms U پیروی علم یا پیشه ویژه
specialism U پیروی علم یا پیشه ویژه
eminence U پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
nostradamus U کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
actual job [job held] [occupation held] U پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
lay deacon U شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
rigger U کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
logographer U مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
practician U کسیکه دست بکار پیشه ایست وکیل دست در کار
to engage somebody as somebody U کسی را به عنوان کسی [در پیشه ای] استخدام کردن
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com