Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
release
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
released
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
releases
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deallocation
U
ازاد سازی
manumission
U
ازاد سازی
transfer
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transferring
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfers
U
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
assignments
U
واگذاری
resignations
U
واگذاری
cession
U
واگذاری
bailment
U
واگذاری
assignment
U
واگذاری
condescension
U
واگذاری
resignation
U
واگذاری
concession
U
واگذاری
devolvement
U
واگذاری
surrendering
U
واگذاری
transference
U
واگذاری
conveyance
U
واگذاری
leaving
U
واگذاری
conveyances
U
واگذاری
consignation
U
واگذاری
relinguishment
U
واگذاری
assigment
U
واگذاری
resigns
U
واگذاری
resign
U
واگذاری
transter
U
واگذاری
leave
U
واگذاری
transfers
U
واگذاری
transferring
U
واگذاری
transfer
U
واگذاری
devolution
U
واگذاری
concessions
U
واگذاری
abaloenation
U
واگذاری
abandoment
U
واگذاری
abalienate
U
واگذاری
surrender
U
واگذاری
surrendered
U
واگذاری
surrenders
U
واگذاری
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
quietus
U
رهایی
extrication
U
رهایی
delivery
U
رهایی
escapement
U
رهایی
emanacipation
U
رهایی
rescues
U
رهایی
rescue
U
رهایی
escape
U
رهایی
escaped
U
رهایی
escaping
U
رهایی
emancipation
U
رهایی
salvation
U
رهایی
escapes
U
رهایی
rescued
U
رهایی
deliverance
U
رهایی
deliveries
U
رهایی
rescuing
U
رهایی
relief
U
رهایی
abandonment
U
رهایی
liveries
U
رهایی
riddance
U
رهایی
livery
U
رهایی
goby
U
رهایی
bail
U
واگذاری انتقال
feoffment
U
واگذاری تیول
remittance
U
وجه واگذاری
remittance
U
واگذاری وجه
assignment of contract
U
واگذاری قرارداد
assignable credit
U
اغتبارقابل واگذاری
transferring
U
واگذاری تحویل
transferring
U
واگذاری نقل
voluntary assignment
U
واگذاری اختیاری
estate in joint tenancy
U
واگذاری مشاع
infeudation
U
واگذاری به تیول
assignments
U
واگذاری اسناد
quiet enjoyment
U
واگذاری مطلق
distribution of forces
U
واگذاری نیروها
demission
U
واگذاری استعفاء
assignment
U
واگذاری اسناد
abandonment
U
واگذاری دل کندن
submission
U
واگذاری تفویض
transfers
U
واگذاری نقل
transfers
U
واگذاری تحویل
target allocation
U
واگذاری هدف
surrenders
U
واگذاری صرفنظر
abandoning
U
واگذاری رهاسازی
abandon
U
واگذاری رهاسازی
instrument of assignment
U
سند واگذاری
remittances
U
واگذاری وجه
remittances
U
وجه واگذاری
sector
U
منطقه واگذاری
surrender
U
واگذاری صرفنظر
sectors
U
منطقه واگذاری
surrendered
U
واگذاری صرفنظر
abandons
U
واگذاری رهاسازی
transferable credit
U
اعتبارقابل واگذاری
transfer
U
واگذاری تحویل
apportionment
U
واگذاری اعتبار
retrocession
U
واگذاری مجد د
transfer
U
واگذاری نقل
get out
U
رهایی یافتن
to get off
U
رهایی یافتن از
dishallucination
U
رهایی ازشیفتگی
to get rid of
U
رهایی یافتن از
rescue
U
رهایی دادن
rescued
U
رهایی دادن
rescues
U
رهایی دادن
disillusion
U
رهایی از شیفتگی
rescuing
U
رهایی دادن
disillusions
U
رهایی از شیفتگی
disenchantment
U
رهایی از طلسم
break off
U
رهایی ازدرگیری
break off position
U
نقطه رهایی
break up value
U
قیمت رهایی
survivals
U
رهایی از انهدام
disillusioning
U
رهایی از شیفتگی
release point
U
نقطه رهایی
bomb release line
U
خط رهایی بمب
keep one's head above water
U
رهایی یافتن
survival
U
رهایی از انهدام
acquittance
U
رهایی بخشودگی
emergency relief
U
رهایی از بلایا
to extricate oneself
U
رهایی یافتن
emancipator
U
رهایی دهنده
policy of d.
U
سیاست واگذاری اوضاع
assignations
U
قرار ملاقات واگذاری
weapons assignment
U
واگذاری جنگ افزار
vested in interest
U
واگذاری حق انتفاع موجل
apportionment
U
واگذاری سهمیه بودجه
transfers
U
سند انتقال یا واگذاری
release documents against
U
واگذاری اسناد در مقابل
troop basis
U
مبنای واگذاری یکان
assignation
U
قرار ملاقات واگذاری
ration method
U
سبک واگذاری جیره
deed of assignment
U
سند واگذاری اختیارات
transfer
U
سند انتقال یا واگذاری
transferring
U
سند انتقال یا واگذاری
disengagement
U
رهایی از قید یا تعهد
bailment
U
رهایی به قید ضمانت
to save one's neck
U
از دار رهایی یافتن
release
U
منتشر ساختن رهایی
lead us not into temtation
U
ماراازوسوسه شیطان رهایی ده
bomb release point
U
نقطه رهایی بمب
to escape
[with something]
U
رهایی یافتن
[با چیزی]
impasse
U
حالتی که از ان رهایی نباشد
released
U
منتشر ساختن رهایی
on one's feet
<idiom>
U
رهایی ازبیماری یا مشکلات
releases
U
منتشر ساختن رهایی
to escape with life and limb
U
سختی رهایی جستن
dropping angle
U
زاویه رهایی بمب
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
grants
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
vested in possession
U
واگذاری مال تحت تصرف
grant
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
self surrender
U
واگذاری خود تسلیم به اراده
vests
U
واگذاری حقی یامالی به دیگری
granted
U
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
vest
U
واگذاری حقی یامالی به دیگری
air defense sector
U
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
angular velocity
U
سرعت زاویهای رهایی بمب
redeem
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
redeemers
U
رهایی بخش نجات دهنده
redeemer
U
رهایی بخش نجات دهنده
redeems
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
get off
U
رهایی یافتن پیاده شدن از
redeeming
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
redeemed
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
sector
U
تقسیم دیسک به شیار رهایی
release point
U
نقطه رهایی ستون راهپیمایی
saved
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saves
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
to p anyone through danger
U
کسی را از خطر رهایی دادن
save
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
helicopter breakup point
U
نقطه رهایی هلیکوپترها ازستون
disencumbrance
U
رهایی ازقیدیاگرفتاری رهاسازی ازقید
sectors
U
تقسیم دیسک به شیار رهایی
emergency relief
U
رهایی ازمصایب غیر مترقبه
leases
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
lease
U
واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
discharges
U
اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
discharge
U
اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
apotheoses
U
رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
apotheosis
رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
inextricably
U
چنانکه نتوان از ان بیرون امد یا رهایی یافت
four freedoms
U
دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
moonlight fliting
U
گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
lease
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
leases
U
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
break up value
U
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com