English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fifo U خروج به ترتیب ورود
gangway U محل ورود و خروج از ناو
gangways U محل ورود و خروج از ناو
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
i/o U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
liberal U ازادی
freeness U ازادی
released U ازادی
option U ازادی
options U ازادی
enfranchisement U ازادی
emancipation U ازادی
releases U ازادی
indpendence U ازادی
release U ازادی
liberals U ازادی
freedoms U ازادی
freedom U ازادی
liberty U ازادی
large n U ازادی
insubjection U ازادی
manumission U ازادی
openness U ازادی
liberation U ازادی
liberties U ازادی
liberticide U ازادی کش
immunity U ازادی
independence U ازادی
looseness U ازادی
emissions U خروج
exhaust U خروج
exit U خروج
leakage or breakage U خروج
emission U خروج
exodus U خروج
propulsion U خروج
exhausts U خروج
egression U خروج
outgo U خروج
egress U خروج
emersion U خروج
exits U خروج
prolapsus U خروج
freedom to choose U ازادی در انتخاب
liberty party U حزب ازادی
probational U ازادی بقیدالتزام
freedom of the press U ازادی نگارش
freedom of experssion U ازادی بیان
freedom of seas U ازادی دریاها
manumission U ازادی برده
free will U ازادی اراده
market freedom U ازادی تجاری
toleration U ازادی ازادگی
market freedom U ازادی بازار
statue of liberty U مجسمه ازادی
medal of freedom U مدال ازادی
manumit U ازادی بخشیدن
the champion of liberty U مدافع ازادی
liberty of the press U ازادی مطبوعات
freedom of trade U ازادی تجارت
economic freedom U ازادی اقتصادی
paroling U ازادی مشروط
paroles U ازادی مشروط
paroled U ازادی مشروط
conditional discharge U ازادی مشروط
elbowroom U ازادی عمل
elbow room U ازادی عمل
laissez-faire U ازادی تجارت
habeas corpus U حکم ازادی
edict of emancipation U منشور ازادی
catholicity U ازادی فکر
degrees of freedom U درجات ازادی
relief U فراغت ازادی
advantages accruning from U ازادی مطبوعات
emancipatory U ازادی بخش
probation U ازادی مشروط
liberators U ازادی بخش
liberator U ازادی بخش
free enterprise U ازادی اقتصادی
freedom of belief U ازادی عقیده
freedom of choice U ازادی انتخاب
freedom of the press U ازادی مطبوعات
freedom of enterprise U ازادی تجارت
liberally U ازادی خواهانه
freehand U ازادی در تصمیم
freehand U ازادی عمل
degree of freedom U درجه ازادی
probation U ازادی بقیدالتزام
civil liberties U ازادی مدنی
civil liberty U ازادی مدنی
parole U ازادی مشروط
eccentricities U خروج از مرکز
out flow of capital U خروج سرمایه
eccentricity U خروج از مرکزیت
eccentricities U خروج از مرکزیت
eccentricity U خروج از مرکز
defecation U خروج مدفوع
capital outflow U خروج سرمایه
dump valve U شیر خروج
spurt U خروج ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
spurting U خروج ناگهانی
ejaculate U خروج منی
ejaculated U خروج منی
ejaculates U خروج منی
ejaculating U خروج منی
exit point U نقطه خروج
exhaust valve U شیر خروج
exeat U اجازهء خروج
debouchment U خروج ازتنگنا
emergency exit U خروج اضطراری
electron affinity U انرژی خروج
angle of emergence U زاویه خروج
exhaust velosity U سرعت خروج
ingress and egress U دخول و خروج
blow out U خروج ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
order off U حکم خروج
outages U راه خروج
work function U انرژی خروج
transpiration U خروج نفوذ
outlet U مجرای خروج
outlets U مجرای خروج
emissions U صدور خروج
spermatism U خروج منی
prolapse of the uterus U خروج سیبک
emission U صدور خروج
debouch U راه خروج
emergency exit U در خروج اضطراری
light spill U خروج نور
order off the field U حکم خروج
log off U خروج از سیستم
log out U خروج از سیستم
logout U خروج از سیستم
outage U راه خروج
latitude U ازادی عمل وسعت
overindulgence U ازادی بیش از حد دادن
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
laissez-faire U ازادی کسب و کار
free movement of capital U ازادی جابجایی سرمایه
probationary period U دوره ازادی مشروط
free thought U ازادی فکر لامذهب
laissez-faire U ازادی صادرات وواردات
latitudes U ازادی عمل وسعت
liberal U ازادی خواه زیاد
free thinking U ازادی از قیود مذهب
the champion of liberty U سنگ بسینه زن ازادی
libertarians U طرفدار ازادی اراده
liberals U ازادی خواه زیاد
libertarian U طرفدار ازادی اراده
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
laissez faire U ازادی مطلق اقتصادی
liberalism U اصول ازادی خواهی
declaration of indulgence U اعلام ازادی دینی
nurse of liberty U پرورشگاه یا مهد ازادی
liberty of conscience U ازادی عقیده یا فکر
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
exhausts U تخلیه کردن خروج
gas tight U مانع خروج گاز
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
exhaust U خروج گاز یابخار
exhaust U تخلیه کردن خروج
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
exhausts U خروج گاز یابخار
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
exophthalmos U خروج تخم چشم
inner work function U انرژی خروج درونی
outer work function U انرژی خروج بیرونی
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
out flow of labor U خروج نیروی کار
shells U برنامه خروج موقت
shelling U برنامه خروج موقت
shell U برنامه خروج موقت
steam tight U مانع خروج بخار
jubilees U روز ازادی سال ویژه
freewheel U با ازادی حرکت وجنبش کردن
Soc U ازادی دراخذ تصمیم قضایی
edict of emancipation U ازادی بی قید و شرط اعطا شد
jubilee U روز ازادی سال ویژه
nationalist U ازادی خواه واستقلال طلب
scope U میدان دید ازادی عمل
nationalists U ازادی خواه واستقلال طلب
nationalists U ملی گرا ازادی طلب
ransoms U ازادی کسی یاچیزی راخریدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com