English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
civil liberties U ازادی مدنی
civil liberty U ازادی مدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
civil U مدنی
urban U مدنی
civil injury U اضرار مدنی
civil law U حقوق مدنی
civil rights U حقوق مدنی
jus cipile U حقوق مدنی
torts U خطای مدنی
civics U تعلیمات مدنی
civics U علوم مدنی
fraudulent misrepresentation U تدلیس مدنی
civic U اجتماعی مدنی
jus cipile U حقوق مدنی رم
tort U خطای مدنی
law of tort U مسئولیت مدنی
code civil U قانون مدنی
civillaw U قانون مدنی
civil wrong U خطای مدنی
civil injury U خسارت مدنی
deception U تدلیس مدنی
deceptions U تدلیس مدنی
civil code U قانون مدنی
civil action U دعوی مدنی
transfer of obligation U حواله مدنی
civil partnership U شرکت مدنی
civil low U حقوق مدنی
civil litigation U دادرسی مدنی
civil liability U مسئوولیت مدنی
civi law U حقوق مدنی
civil degradation U محرومیت از حقوق مدنی
civil death U محرومیت از حقوق مدنی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
freemen U دارای حقوق مدنی
civi rights U حقوق وامتیازات مدنی
freeman U دارای حقوق مدنی
attainder U محرومیت از حقوق مدنی
civil action U دعوی مدنی یا حقوقی
entitle to civil rights U متمتع از حقوق مدنی
law of tort U قانون مسئولیت مدنی
law of torts U قانون مسئولیت مدنی
civil court division U بخش دادگاه مدنی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
Deprivation of ones civil rights . U محرومیت از حقوق مدنی
principle of civil litigation U اصول محاکمات مدنی
enfranchised U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchises U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchising U حقوق مدنی اعطا کردن به
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
freemen U فرد متمتع از حقوق مدنی
freeman U فرد متمتع از حقوق مدنی
presumption of clearance U فرض برائت درامور مدنی
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
corruption of blood U محرومیت از حقوق اجتماعی و مدنی
enfranchise U حقوق مدنی اعطا کردن به
infamous U محروم از حقوق مدنی ترذیلی
star chamber U دادگاه عالی مدنی وجنایی
law U قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
counsel appointed U وکیل مسخر یاتسخیری در امور مدنی
laws U قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
torts U عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
tort U عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
released U ازادی
immunity U ازادی
looseness U ازادی
releases U ازادی
manumission U ازادی
release U ازادی
emancipation U ازادی
liberals U ازادی
freedoms U ازادی
freedom U ازادی
liberal U ازادی
liberticide U ازادی کش
liberation U ازادی
liberties U ازادی
liberty U ازادی
option U ازادی
freeness U ازادی
large n U ازادی
enfranchisement U ازادی
independence U ازادی
options U ازادی
insubjection U ازادی
indpendence U ازادی
openness U ازادی
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
freedom of enterprise U ازادی تجارت
freedom of choice U ازادی انتخاب
freedom of trade U ازادی تجارت
freedom of experssion U ازادی بیان
freedom of seas U ازادی دریاها
freedom of the press U ازادی مطبوعات
freedom to choose U ازادی در انتخاب
probational U ازادی بقیدالتزام
statue of liberty U مجسمه ازادی
the champion of liberty U مدافع ازادی
conditional discharge U ازادی مشروط
liberty of the press U ازادی مطبوعات
freedom of belief U ازادی عقیده
freedom of the press U ازادی نگارش
manumission U ازادی برده
manumit U ازادی بخشیدن
market freedom U ازادی بازار
medal of freedom U مدال ازادی
elbow room U ازادی عمل
edict of emancipation U منشور ازادی
economic freedom U ازادی اقتصادی
degrees of freedom U درجات ازادی
emancipatory U ازادی بخش
degree of freedom U درجه ازادی
paroling U ازادی مشروط
liberty party U حزب ازادی
catholicity U ازادی فکر
parole U ازادی مشروط
probation U ازادی مشروط
liberators U ازادی بخش
liberator U ازادی بخش
free enterprise U ازادی اقتصادی
freehand U ازادی عمل
free will U ازادی اراده
liberally U ازادی خواهانه
toleration U ازادی ازادگی
freehand U ازادی در تصمیم
probation U ازادی بقیدالتزام
habeas corpus U حکم ازادی
advantages accruning from U ازادی مطبوعات
market freedom U ازادی تجاری
elbowroom U ازادی عمل
relief U فراغت ازادی
paroles U ازادی مشروط
laissez-faire U ازادی تجارت
paroled U ازادی مشروط
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
libertarian U طرفدار ازادی اراده
laissez-faire U ازادی کسب و کار
laissez faire U ازادی مطلق اقتصادی
liberalism U اصول ازادی خواهی
laissez-faire U ازادی صادرات وواردات
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
the champion of liberty U سنگ بسینه زن ازادی
liberty of conscience U ازادی عقیده یا فکر
nurse of liberty U پرورشگاه یا مهد ازادی
overindulgence U ازادی بیش از حد دادن
probationary period U دوره ازادی مشروط
libertarians U طرفدار ازادی اراده
free thought U ازادی فکر لامذهب
free thinking U ازادی از قیود مذهب
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
latitudes U ازادی عمل وسعت
declaration of indulgence U اعلام ازادی دینی
liberals U ازادی خواه زیاد
latitude U ازادی عمل وسعت
free movement of capital U ازادی جابجایی سرمایه
liberal U ازادی خواه زیاد
freewheel U با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheeled U با ازادی حرکت وجنبش کردن
edict of emancipation U ازادی بی قید و شرط اعطا شد
scope U میدان دید ازادی عمل
nationalist U ملی گرا ازادی طلب
nationalist U ازادی خواه واستقلال طلب
nationalists U ملی گرا ازادی طلب
nationalists U ازادی خواه واستقلال طلب
jubilee U روز ازادی سال ویژه
freewheels U با ازادی حرکت وجنبش کردن
jubilees U روز ازادی سال ویژه
illiberal U متعصب مخالف اصول ازادی
disestablished U کلیسا را از ازادی محروم کردن
Soc U ازادی دراخذ تصمیم قضایی
disestablish U کلیسا را از ازادی محروم کردن
four freedoms U ازادی در نطق و بیان عقیده
the liberal party U حزب یا دسته ازادی خواه
disestablishing U کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes U کلیسا را از ازادی محروم کردن
ransoms U ازادی کسی یاچیزی راخریدن
ransom U ازادی کسی یاچیزی راخریدن
gold palm U نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
paroling U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
parole U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
four freedoms U دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
mr. and mrs billiards U بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
convertibility U قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
ticket of leave U سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
necessity U درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
frauds U تدلیس جزائی تدلیس مدنی
fraud U تدلیس جزائی تدلیس مدنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com