English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free enterprise U ازادی اقتصادی
economic freedom U ازادی اقتصادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
laissez faire U ازادی مطلق اقتصادی
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
Other Matches
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
insubjection U ازادی
large n U ازادی
liberticide U ازادی کش
indpendence U ازادی
freeness U ازادی
liberal U ازادی
release U ازادی
released U ازادی
releases U ازادی
liberals U ازادی
independence U ازادی
options U ازادی
option U ازادی
looseness U ازادی
manumission U ازادی
liberties U ازادی
enfranchisement U ازادی
liberation U ازادی
openness U ازادی
freedoms U ازادی
liberty U ازادی
freedom U ازادی
immunity U ازادی
emancipation U ازادی
degrees of freedom U درجات ازادی
free will U ازادی اراده
catholicity U ازادی فکر
paroling U ازادی مشروط
parole U ازادی مشروط
liberators U ازادی بخش
liberator U ازادی بخش
civil liberty U ازادی مدنی
paroles U ازادی مشروط
liberally U ازادی خواهانه
toleration U ازادی ازادگی
advantages accruning from U ازادی مطبوعات
civil liberties U ازادی مدنی
conditional discharge U ازادی مشروط
degree of freedom U درجه ازادی
paroled U ازادی مشروط
relief U فراغت ازادی
freedom of the press U ازادی مطبوعات
freedom to choose U ازادی در انتخاب
probation U ازادی مشروط
probation U ازادی بقیدالتزام
laissez-faire U ازادی تجارت
liberty of the press U ازادی مطبوعات
liberty party U حزب ازادی
manumission U ازادی برده
manumit U ازادی بخشیدن
elbowroom U ازادی عمل
market freedom U ازادی بازار
market freedom U ازادی تجاری
medal of freedom U مدال ازادی
probational U ازادی بقیدالتزام
statue of liberty U مجسمه ازادی
the champion of liberty U مدافع ازادی
habeas corpus U حکم ازادی
freedom of experssion U ازادی بیان
freedom of the press U ازادی نگارش
elbow room U ازادی عمل
freedom of seas U ازادی دریاها
edict of emancipation U منشور ازادی
freehand U ازادی در تصمیم
freedom of choice U ازادی انتخاب
emancipatory U ازادی بخش
freehand U ازادی عمل
freedom of enterprise U ازادی تجارت
freedom of belief U ازادی عقیده
freedom of trade U ازادی تجارت
libertarian U طرفدار ازادی اراده
libertarians U طرفدار ازادی اراده
nurse of liberty U پرورشگاه یا مهد ازادی
overindulgence U ازادی بیش از حد دادن
probationary period U دوره ازادی مشروط
the champion of liberty U سنگ بسینه زن ازادی
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
liberals U ازادی خواه زیاد
liberal U ازادی خواه زیاد
laissez-faire U ازادی صادرات وواردات
free thought U ازادی فکر لامذهب
liberalism U اصول ازادی خواهی
laissez-faire U ازادی کسب و کار
liberty of conscience U ازادی عقیده یا فکر
declaration of indulgence U اعلام ازادی دینی
latitudes U ازادی عمل وسعت
latitude U ازادی عمل وسعت
free thinking U ازادی از قیود مذهب
free movement of capital U ازادی جابجایی سرمایه
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
the liberal party U حزب یا دسته ازادی خواه
jubilees U روز ازادی سال ویژه
edict of emancipation U ازادی بی قید و شرط اعطا شد
four freedoms U ازادی در نطق و بیان عقیده
ransom U ازادی کسی یاچیزی راخریدن
freewheels U با ازادی حرکت وجنبش کردن
scope U میدان دید ازادی عمل
nationalist U ملی گرا ازادی طلب
nationalists U ملی گرا ازادی طلب
nationalists U ازادی خواه واستقلال طلب
nationalist U ازادی خواه واستقلال طلب
ransoms U ازادی کسی یاچیزی راخریدن
disestablishing U کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes U کلیسا را از ازادی محروم کردن
illiberal U متعصب مخالف اصول ازادی
jubilee U روز ازادی سال ویژه
freewheel U با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheeled U با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablish U کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished U کلیسا را از ازادی محروم کردن
Soc U ازادی دراخذ تصمیم قضایی
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
gold palm U نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
four freedoms U دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
paroling U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
parole U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
mr. and mrs billiards U بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
convertibility U قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
economies U اقتصادی
economy U اقتصادی
socio economic U اقتصادی
economical U اقتصادی
economic U اقتصادی
economic policy U سیاست اقتصادی
economic problems U مسائل اقتصادی
economic rent U بهره اقتصادی
economic pressure U فشار اقتصادی
economic organization U سازمان اقتصادی
economic power U قدرت اقتصادی
economic potential U نیروی اقتصادی
economic plan U برنامه اقتصادی
economic potential U قدرت اقتصادی
economic principles U اصول اقتصادی
economic relations U روابط اقتصادی
economic problems U مشکلات اقتصادی
economic rehabilitation U توانبخشی اقتصادی
economic reconstruction U تجدیدساخت اقتصادی
economic reconstruction U نوسازی اقتصادی
economic prosprity U رونق اقتصادی
economic prosperity U رونق اقتصادی
economic rent U اجاره اقتصادی
economic progress U ترقی اقتصادی
economic progress U پیشرفت اقتصادی
economic paradoxes U تناقضات اقتصادی
economic recession U رکود اقتصادی
economic profit U سود اقتصادی
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی
economic motivation U مشوق اقتصادی
economic integration U یکپارچگی اقتصادی
economic integration U همبستگی اقتصادی
economic model U الگوی اقتصادی
economic mobilization U بسیج اقتصادی
economic method U روش اقتصادی
economic interest U منافع اقتصادی
economic maturity U کمال اقتصادی
economic maturity U بلوغ اقتصادی
economic justification U توجیه اقتصادی
economic law U قانون اقتصادی
economic institutions U نهادهای اقتصادی
economic infrastructure U زیربنای اقتصادی
economic indicator U علائم اقتصادی
economic growth U رشد اقتصادی
economic motivation U انگیزه اقتصادی
economic modernization U نوسازی اقتصادی
economic history U تاریخ اقتصادی
economic incentives U انگیزههای اقتصادی
economic income U درامد اقتصادی
economic man U انسان اقتصادی
economic independence U استقلال اقتصادی
economic index U شاخص اقتصادی
economic indicator U شاخص اقتصادی
economic life U عمر اقتصادی
shortcut U طریقه اقتصادی
schools of economics U مکتبهای اقتصادی
economic efficiency U کارائی اقتصادی
slump U رکود اقتصادی
homo economicus U انسان اقتصادی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com