Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
convection
U
ارزش حرارتی همبرداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spark printer
U
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
U
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem
U
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological
U
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value
U
بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation
U
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
thermal
U
حرارتی
thermoswitch
U
سویچ حرارتی
thermoswitch
U
کلید حرارتی
thermal ammeter
U
امپرسنج حرارتی
thermocouple
U
زوج حرارتی
temperature coefficient
U
ضریب حرارتی
ablating material
U
سپر حرارتی
heating mantle
U
ژاکت حرارتی
thermal expansion
U
انبساط حرارتی
calorific power
U
مقدار حرارتی
thermopile
U
پیل حرارتی
hot wire
U
رشته حرارتی
thermal printer
U
چاپگر حرارتی
thermal devices
U
ابزارهای حرارتی
thermal power
U
توان حرارتی
thermal power
U
مقدار حرارتی
thermal instability
U
ناپایداری حرارتی
thermal effects
U
اثرات حرارتی
thermal fatigue
U
خستگی حرارتی
thermal emission
U
تابش حرارتی
thermal protection
U
محافظت حرارتی
thermal radiation
U
تشعشع حرارتی
thermal radiation
U
تابش حرارتی
thermal battery
U
باطری حرارتی
hot-wired
U
رشته حرارتی
thermal switch
U
سویچ حرارتی
thermal stress
U
تنش حرارتی
hot-wiring
U
رشته حرارتی
hot-wires
U
رشته حرارتی
hot-wire
U
رشته حرارتی
thermal shadow
U
سایههای حرارتی
thermal efficiency
U
راندمان حرارتی
dilatation
U
انبساط حرارتی
heating wire
U
سیم حرارتی
thermocouple
U
عنصر حرارتی
heat exchanger
U
مبدل حرارتی
heat energy
U
انرژی حرارتی
heat engine
U
موتور حرارتی
heating
U
سیستم حرارتی
heating tape
U
نور حرارتی
heating resistor
U
مقاومت حرارتی
heat balance
U
تعادل حرارتی
heating power
U
توان حرارتی
heating jacket
U
ژاکت حرارتی
heating installation
U
تاسیسات حرارتی
heat conductivity
U
هدایت حرارتی
heat conduction
U
هدایت حرارتی
heat loss
U
گمگشتگی حرارتی
heating blower
U
دمنده ی حرارتی
heat capacity
U
فرفیت حرارتی
heat supply
U
منبع حرارتی
heat sink
U
انباره حرارتی
heat shield
U
حفاظ حرارتی
heat pulse
U
پالس حرارتی
heat proof quality
U
ثبات حرارتی
hot shortness
U
شکنندگی حرارتی
high temperature strength
U
استحکام حرارتی
heat treatment
U
عملیات حرارتی
evolution of heat
U
انبساط حرارتی
heating furnace
U
کوره حرارتی
heat treating equipment
U
تاسیسات عملیات حرارتی
thermal critical point
U
نقطه ی بحرانی حرارتی
heat insulation
U
عایق کاری حرارتی
heat resisting steels
U
فولادهای مقاوم حرارتی
heat treatable
U
قابل عملیات حرارتی
heat treating
U
تشویه حرارتی فولاد
heat treating department
U
دپارتمان عملیات حرارتی
thermal critical point
U
نقطه تبدیل حرارتی
temperature stress
U
تنش حرارتی یا دمایی
high temperature steel
U
فولاد با ثبات حرارتی
hot wire meter
U
امپر سنج حرارتی
coefficient of thermal expansion
U
ضریب انبساط حرارتی
continous heating furnace
U
کوره حرارتی دائمی
low heat value
U
مقدار حرارتی پایین
hot working die
U
ابزار عملیات حرارتی
heat treatment crack
U
ترک عملیات حرارتی
hot working steel
U
فولاد عملیات حرارتی
internal thermal resistance
U
مقاومت حرارتی داخلی
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
bogie hearth furnce
U
کوره حرارتی گردان
thermal conductivity
U
رسانائی گرمایی یا حرارتی
heating coil
U
سیم پیچ حرارتی
thermal coefficient of expansion
U
ضریب انبساط حرارتی
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
heat treating furnace
U
کوره عملیات حرارتی
heat treating property
U
خاصیت عملیات حرارتی
thermo plasticity
U
شکل پذیری حرارتی
solution heat treatment
U
عملیات حرارتی محلول
austemper
U
سخت گردانی حرارتی
precipitation heat treatment
U
عملیات حرارتی رسوبی
induction heat treatment
U
عملیات حرارتی القائی
thermit fusion welding
U
جوشکاری ذوبی حرارتی
thermic
U
وابسته بگرما حرارتی
radiant
U
تشعشع کننده حرارتی
thermonuclear
U
بمب هستهای حرارتی
thermal shadow
U
سایه روشن حرارتی
high frequency heating equipment
U
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری حرارتی
heat treat
U
انجام دادن عملیات حرارتی
critical heat flux ratio
U
نسبت شار حرارتی بحرانی
dewar
U
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
radiant exposure
U
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
heat treatable steel
U
فولاد قابل عملیات حرارتی
reactor
U
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
reactors
U
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
thermojet
U
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
hot wire instrument
U
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
thermal crossover
U
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
Is there heating?
U
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermal imagery
U
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
diathermanous
U
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermic
U
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
dilatometer
U
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
bi fuel
U
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
heat resisting quality
U
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
radiant exposure
U
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
maximum junction to case thermal impedan
U
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
kapton
U
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
invar
U
الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
electrothermal printer
U
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
blanketed
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
cyaniding
U
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
open cycle reactor system
U
سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
muff
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs
U
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
low grade
U
کم ارزش
raffish
U
بی ارزش
low level
U
کم ارزش
punk
U
بی ارزش
market value
U
ارزش
big ticket
U
با ارزش
naught
U
بی ارزش
picayune
U
بی ارزش
no par
U
بی ارزش
picayubnish
U
بی ارزش
brummagem
U
بی ارزش
brummagem
U
کم ارزش
junky
U
بی ارزش
punks
U
بی ارزش
treasure
U
با ارزش
rubbish
U
بی ارزش
small change
U
کم ارزش
rewarding
U
پر ارزش
fustian
U
بی ارزش
good for nothing
U
بی ارزش
valueless
U
بی ارزش
prices
U
ارزش
price
U
ارزش
worthiness
U
ارزش
worth
U
ارزش
worth
U
با ارزش
worm eaten
U
بی ارزش
avail
U
ارزش
trivalence
U
سه ارزش
trivalency
U
سه ارزش
shotten
U
بی ارزش
unvalued
U
بی ارزش
valuing
U
ارزش
worthless
U
بی ارزش
regardant
U
با ارزش
value
U
ارزش
values
U
ارزش
cost
U
ارزش
utilities'man
U
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
value of money
U
ارزش پول
wear thin
<idiom>
U
بی ارزش شدن
present value
U
ارزش فعلی
influence value
U
ارزش تاثیر
increase in value
U
افزایش ارزش
value for money
U
ارزش پول
value theory
U
نظریه ارزش
indexation
U
ارزش ترازی
theory of value
U
نظریه ارزش
tinker's damn
U
چیزبی ارزش
tinker's dam
U
چیزبی ارزش
waff
U
نظر بی ارزش
threshold value
U
ارزش استانهای
heating value
U
ارزش گرمایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com