English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duty assignment U ارجاع شغل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reference U ارجاع
reference U ارجاع امر به داوری
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
references U ارجاع
references U ارجاع امر به داوری
references U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
refer U ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
referred U ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
refers U ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
referee U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
cross reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross reference U ارجاع متقابل
cross-reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference U ارجاع متقابل
cross-references U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-references U ارجاع متقابل
relegate U ارجاع کردن
relegated U ارجاع کردن
relegates U ارجاع کردن
relegating U ارجاع کردن
arbitrate U به داوری ارجاع کردن
arbitrated U به داوری ارجاع کردن
arbitrates U به داوری ارجاع کردن
arbitrating U به داوری ارجاع کردن
submission U موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
linkage U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkages U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
assign U ارجاع کردن تعیین کردن
assigned U ارجاع کردن تعیین کردن
assigning U ارجاع کردن تعیین کردن
assigns U ارجاع کردن تعیین کردن
referral U ارجاع
referrals U ارجاع
backward reference U ارجاع به عقب
call by reference U فراخوانی با ارجاع
cell reference U ارجاع سل
circular reference U ارجاع چرخشی
cross reference table U جدول ارجاع متقابل
explicit address U آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
external reference U ارجاع خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
forward reference U ارجاع به جلو
global reference U ارجاع سراسری
mixed cell refernce U ارجاع سل ترکیبی
open system interconnection reference U مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
procedendo U حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
recommit U دوباره به کیمسیون ارجاع کردن
recommitment U ارجاع بکمیسیون پارلمانی
recommittal U ارجاع بکمیسیون پارلمانی
relative cell reference U ارجاع سل رابطهای
self reference U خود ارجاع
typecast U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasting U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasts U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
assignation [of something] [to something] U ارجاع [به چیزی] [از چیزی]
assignment [of something] [to something] U ارجاع [به چیزی] [از چیزی]
dereference U پس ارجاع کردن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com