Perdic | ارتفاع هواپیما | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 227 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	altitude U	ارتفاع هواپیما
	altitudes U	ارتفاع هواپیما

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	ceiling U	ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
	ceilings U	ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
	absolute altimeter U	دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
	absolute altimeter U	ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
	absolute ceiling	حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
	altitude azimuth U	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
	altitude circle U	صفحه ارتفاع سنج هواپیما
	altitude height U	سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
	altitude sickness U	حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
	apparent altitude U	ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
	barometric altitude U	ارتفاع بارومتری هواپیما
	best angle of climb airspeed U	سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
	calibrated altitude U	ارتفاع تنظیم شده هواپیما
	cruising altitude U	ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
	descentheight U	ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
	drop height U	ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
	exmeridian altitude U	ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
	negative altitude U	ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
	nose down U	خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
	pressure altitude U	ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
	radar altitude U	ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
	stato scope U	ارتفاع سنج هواپیما
	terrain clearance U	حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
	transition altitude U	ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
	vertical scale U	عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
Other Matches

	barometric altimeter U	ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
	flare dud U	گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
	sextant altitude U	ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
	pile height U	ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
	altitude separation U	اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
	safe altitude U	ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
	maximum ordinate U	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
	approach end U	نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
	landing gear U	چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
	barometric leveling U	تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
	touchdowns U	تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
	touchdown U	تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
	ocant altitude U	ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
	aircraft scrambling U	دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
	command altitude U	ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
	plane director U	نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
	air mileage indicator U	کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
	aircraft arresting barrier U	وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
	aft U	قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
	low altitude U	ارتفاع کم ارتفاع پست
	spoiler U	صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
	space charter U	اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
	screwpropeller U	پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
	coordinated turn U	دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
	low airburst U	ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
	bombing height U	ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
	moment U	ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
	moments U	ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
	holding point U	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
	roll in point U	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
	azimuth indicator U	شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	aircraft cross servicing U	سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
	apron U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	aprons U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	troop space U	جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
	goldie U	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
	clear way U	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
	go around mode U	روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
	command speed U	سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
	height datum U	سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
	mean sea level U	ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
	flight control U	دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
	aircraft block speed U	سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
	point of no return U	نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
	ramps U	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
	ramp U	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
	attack altitude U	ارتفاع تک
	altitude U	ارتفاع
	altitudes U	ارتفاع
	elevation U	ارتفاع
	low level U	در ارتفاع کم
	elevations U	ارتفاع
	line height U	ارتفاع خط
	apothem U	ارتفاع
	sawed off U	کم ارتفاع
	heights U	ارتفاع
	apparent celestiallatitude U	ارتفاع
	x height U	ارتفاع x
	low-rise U	کم ارتفاع
	depths U	ارتفاع
	low U	کم ارتفاع کم
	contour lines U	خط هم ارتفاع
	depth U	ارتفاع
	height U	ارتفاع
	barometer U	ارتفاع سنج
	head pressure U	ارتفاع فشاری
	high jump U	پرش ارتفاع
	flypasts U	پرواز در ارتفاع کم
	flypast U	پرواز در ارتفاع کم
	flybys U	پرواز در ارتفاع کم
	astro altitude U	ارتفاع نجومی
	flyby U	پرواز در ارتفاع کم
	riser U	ارتفاع پله
	altitude sickness U	ناخوشی ارتفاع
	height clearance U	ارتفاع مجاز
	rises U	ارتفاع پله
	height of site U	ارتفاع ایستگاه
	height of rise U	ارتفاع برجستگی
	height of rise U	ارتفاع ابگیر
	height of fill U	ارتفاع خاکریز
	height of eye U	ارتفاع راصد
	cam throw U	ارتفاع منحنی
	cam throw U	ارتفاع بادامک
	bombing height U	ارتفاع بمباران
	absolute altitude U	ارتفاع مطلق
	drop altitude U	ارتفاع بارریزی
	height of centers U	ارتفاع مرکز
	hight of burst U	ارتفاع ترکش
	height of burst U	ارتفاع ترکش
	ceiling U	ارتفاع ابر
	height of site U	ارتفاع پایگاه
	barometric U	ارتفاع سنجی
	computed altitude U	ارتفاع محسوب
	levelling U	ارتفاع یابی
	altimeter U	ارتفاع یاب
	ceilings U	ارتفاع ابر
	level U	سطح ارتفاع
	altimeters U	ارتفاع سنج
	depth of abutting gap faces U	ارتفاع شکاف
	bankful U	ارتفاع لبریزی
	altimeter U	ارتفاع سنج
	critical altitude U	ارتفاع بحرانی
	critical height U	ارتفاع بحرانی
	cruising altitude U	ارتفاع پرواز
	leveled U	سطح ارتفاع
	levelled U	سطح ارتفاع
	effective depth U	ارتفاع مفید
	effective length of strut U	ارتفاع کمانش
	elevator gear U	گردونه در ارتفاع
	altimeters U	ارتفاع یاب
	flange depth U	ارتفاع لبه
	humble U	بدون ارتفاع
	humblest U	بدون ارتفاع
	depth of tooth U	ارتفاع دندانه
	discharge head U	ارتفاع تخلیه
	drop altitude U	ارتفاع پرش
	levels U	سطح ارتفاع
	barometers U	ارتفاع سنج
	headroom U	ارتفاع ساختمان
	height overall U	ارتفاع ساختمان
	percolation head U	ارتفاع نفوذ
	jump altitude U	ارتفاع پرش
	total suction head U	ارتفاع کل مکشی
	vertical interval U	اختلاف ارتفاع
	safe altitude U	ارتفاع امن
	observed altitude U	ارتفاع حقیقی
	height adjustment	میزان ارتفاع
	rise U	ارتفاع پله
	optimum height U	حداکثر ارتفاع
	optimum height U	ارتفاع مطلوب
	quadrat U	ارتفاع سنج
	net head U	ارتفاع موثر
	pressure head U	ارتفاع فشار
	low altitude U	ارتفاع پایین
	take a sight U	ارتفاع گرفتن
	studding U	ارتفاع اتاق
	superelevation U	ارتفاع زیاد
	suction lift U	ارتفاع مکش
	high altitude U	ارتفاع زیاد
	hypsometer U	ارتفاع پیما
	hauteur U	ارتفاع غرور
	high altitude U	از ارتفاع زیاد
	hypsometer U	ارتفاع سنج
	head U	ارتفاع فشاری
	low cloud U	ابرهای کم ارتفاع
	optimum height U	ارتفاع حداکثرقابل استفاده
	drawdown U	ارتفاع افت اب در چاه
	height adjustment scale	پایه تنظیم ارتفاع
	height adjustment foot	پایه تنظیم ارتفاع
	barometric altimeter U	ارتفاع سنج فشاری
	height adjustment screw	پیچ تنظیم ارتفاع
	elevating arc U	قطاع حرکت ارتفاع
	elavation tint U	هاشور ارتفاع نقشه
	alpine U	واقع در ارتفاع زیاد
	position angle U	زاویه ارتفاع جسم
	closed height U	حداکثر ارتفاع لیفتراک
	superelevation U	بلندی بر اضافه ارتفاع
	computed altitude U	ارتفاع حساب شده
	calculated altitude U	ارتفاع محاسبه شده
	calculated altitude U	ارتفاع تنظیم شده
	very high U	ارتفاع خیلی بالا
	datum plane U	سطح مبنای ارتفاع
	cap height U	ارتفاع حروف بزرگ
	spot elevation U	ارتفاع تعیین شده
	zenith distance U	فاصله ارتفاع نافر
	zenith distance U	ارتفاع راس القدم
	high water U	حداکثر ارتفاع اب مد دریا
	altitudes U	ارتفاع از سطح دریا
	condenser height adjustment	تنظیم انقباض ارتفاع
	altitude U	ارتفاع از سطح دریا
	ceilometer U	ارتفاع سنج ابر
	altitude separation U	حد سطوح مبنای ارتفاع
	altitude datum U	ارتفاع از سطح دریا
	mean range of the tide U	میانگین ارتفاع کشند
	flight level U	سطح ارتفاع پرواز
	altitude intercept U	رهگیری در ارتفاع بالا
	free board U	ارتفاع سطح اب تا تاج سد
	form line U	خط بین نقاط هم ارتفاع
	free board U	عمق یا ارتفاع ازاد
	head U	ارتفاع ریزش سر رولور سر
	altimeter setting U	تنظیم ارتفاع سنج
	dicing photography U	عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
	mean high water neaps U	متوسط ارتفاع اب دریا
	negative altitude U	ارتفاع غلط است
	elevating mechanism U	دستگاه حرکت در ارتفاع
	high jumper U	پرنده پرش ارتفاع
	elevating mechanism U	دستگاه حرکت ارتفاع
	angle of elevation U	زاویه ارتفاع لوله
	hoverting U	حفظ ارتفاع پرواز
	minimum elevation U	حداقل ارتفاع لوله
	coursed rubble masonry U	سنگ بادبر با ارتفاع مساوی در یک رگ
	height money U	اضافه بهای کار در ارتفاع
	lofts U	ارتفاع گوی گلف اززمین
	height equivalent of theroretical plate U	ارتفاع معادل بشقابک نظری
	absolute altitude U	ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
	triathlon U	پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
	stature U	ارتفاع طبیعی بدن حیوان
	altitude acclimatization U	عادت کردن به ارتفاع منطقه
	bank U	صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل