English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cloud top height U ارتفاع صعود قارچ اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
cloud U قارچ اتمی
clouding U قارچ اتمی
clouds U قارچ اتمی
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
fungicides U قارچ کس
fungicide U قارچ کش
fungicide U قارچ کس
fungicides U قارچ کش
fungicid U قارچ کش
mushrooms U قارچ
mushroomed U قارچ
mushroom U قارچ
fuzz ball U قارچ
fungi U قارچ
mushrooming U قارچ
fungus U قارچ
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
truffle U قارچ دنبلان
mycetophagous U قارچ خوار
toadstools U قارچ سمی
deadly poisonous mushroom: destroying angel قارچ سمی
toadstool U قارچ سمی
spore U تخم قارچ
fairy ring U قارچ حلقوی
fungoid U قارچ مانند
truffles U قارچ دنبلان
mucor U قارچ کپک
fairy ring U حلقه قارچ
mycetozoan U قارچ لجنی
mycology U قارچ شناسی
fungiform U قارچ مانند
fungivorous U قارچ خور
fungicidal U کشنده قارچ
tubers U قارچ دنبلان
fungus U قارچ سماروغ
mycophagy U قارچ خواری
tuber U قارچ دنبلان
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
fungiform U بشکل قارچ وسماروغ
mycelium U رشته رشدکننده قارچ
mushroom anchor U لنگر قارچ مانند
meadow mushroom U قارچ خوراکی معمولی
mycologist U ویژه گر قارچ شناسی
penicillium U قارچ کپکی سبز
marasmus U قارچ کوچک سفیدهاگ
morel U قارچ مورکلای خوراکی
ketchup or catchup U سوس قارچ یا سماروغ
mold U قارچ انگلی گیاهان
mycetozoan U وابسته به قارچ لجنی
morelle U قارچ مورکلای خوراکی
truffle U قارچ خوراکی دنبلان
truffles U قارچ خوراکی دنبلان
champignon U نوعی قارچ خوراکی
chanterelle U قارچ زرد خوردنی
mushrooms on toast U نان تست با قارچ
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
verticillium U قارچ ناقص افت گیاهی
cantarellus U نوعی قارچ کوهی خوراکی
fungicide U ماده دافع یا نابودکننده قارچ
lower fungus U قارچ بدون کلاهک هاگ
fungicides U ماده دافع یا نابودکننده قارچ
hymeneal U وابسته به سطح هاگدارومیوه اور قارچ
mildew U کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
climbed U صعود
climbing U صعود
climb U صعود
bulge U صعود
ascendance U صعود
ascension U صعود
escalade U صعود
ascents U صعود
bulging U صعود
bulges U صعود
bulged U صعود
ascent U صعود
pull up U صعود
climbs U صعود
schizomycete U ارگانیسمهای ریز فاقدکلروفیل که جزء قارچ محسوبند
mycelium U توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
upping U صعود کردن
upped U صعود کردن
rises U صعود طلوع
up U صعود کردن
mount U صعود ترفیع
rate of climb U میزان صعود
rise U صعود طلوع
clear way U محوطه صعود
mountant U صعود کننده
mounts U صعود ترفیع
continuous climbing U صعود طبیعی
consecutive climbing U صعود نوبتی
rise U خیز صعود
layback U صعود دولفری
herringbone step U صعود جناقی
alpinism U صعود سبکبار
free climbing U صعود ازاد
artificial climbing U صعود مصنوعی
balance climbing U صعود تعادلی
soars U صعود کردن
angle of departure U زاویه صعود
climbing U صعود کردن
back and knee climbing U صعود تنورهای
climb U صعود کردن
ascending U صعود کننده
soared U صعود کردن
vertical speed U سرعت صعود
climbs U صعود کردن
climbed U صعود کردن
rises U خیز صعود
soar U صعود کردن
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
teleutospore U هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
hymeneal U سطح هاگدار ومیوه اور قارچ سرود عروسی
bring up U صعود با حمایت از بالا
rising U درحال ترقی یا صعود
boiling point elevation U صعود نقطه جوش
climb corridor U دالان صعود هواپیما
sidestep U صعود پلهای از پهلو
ups and downs U صعود وافول اقبال
aircraft climb corridor U دالان صعود هواپیما
sidestepped U صعود پلهای از پهلو
sidestepping U صعود پلهای از پهلو
sidesteps U صعود پلهای از پهلو
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
boiling point elevation constant U ثابت صعود نقطه جوش
vertical speed U سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical takeoff U سرعت صعود اولیه هواپیما
assumption U جشن صعود مریم باسمان
climbing wax U واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
hang off U مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
angle of departure U زاویه صعود هواپیما از روی باند
decompression stop U مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
vertical replenishment U تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
blast valve U سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
toss bombing U نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
climber U پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
vent valve U دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
decompression table U جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
no decompression dive U غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
scramble U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled U دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
diatomic U دو اتمی
monoatomic U یک اتمی
atomic U اتمی
nuclear strike U تک اتمی
nuclear U اتمی
triatomic U سه اتمی
hexatomic U شش اتمی
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
atomic interaction U بر هم کنش اتمی
atomic fusion U گداخت اتمی
atomic number U عدد اتمی
atomic lattice U شبکه اتمی
atomic fusion U همجوشی اتمی
atomic mass U جرم اتمی
nukes U کنشگر اتمی
atom number U عدد اتمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com