English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
mausoleum U ارامگاه بزرگ
mausoleums U ارامگاه بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tombless U بی ارامگاه
cemetery U ارامگاه
cemeteries U ارامگاه
tomb U ارامگاه
tombs U ارامگاه
last resting place U ارامگاه ابدی
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
gross U بزرگ
great- U بزرگ
greatest U بزرگ
biggest U بزرگ
high U بزرگ
enormous U بزرگ
gates U در بزرگ
large U بزرگ
immane U بزرگ
largest U بزرگ
gate U در بزرگ
swingeing U بزرگ
vasty U بزرگ
majestic U بزرگ
headman U بزرگ
grossed U بزرگ
great U بزرگ
smaller U بزرگ نه
smallest U بزرگ نه
spankings U بزرگ
mightier U بزرگ
mightiest U بزرگ
mighty U بزرگ
gravest U بزرگ
graves U بزرگ
extras U بزرگ
extra- U بزرگ
grosser U بزرگ
massively U بزرگ
grosses U بزرگ
grossest U بزرگ
massive U بزرگ
grossing U بزرگ
long ton U تن بزرگ
vast U بزرگ
spanking U بزرگ
hugeous U بزرگ
small U بزرگ نه
extra U بزرگ
grave U بزرگ
wallopings U بزرگ
larger U بزرگ
decuman U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bigger U بزرگ
egregious U بزرگ
big U بزرگ
megapod U بزرگ پا
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
bulkier U بزرگ
swith U بزرگ
bulky U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
canis major U سگ بزرگ
jumbo U بزرگ
jumbos U بزرگ
voluminous U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
doyennes U زن بزرگ
considerably large U بس بزرگ
nonus U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
adults U بزرگ
majored U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
paternal grandmother U نه نه بزرگ
eminent U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
highs U بزرگ
stour U بزرگ
major U بزرگ
majoring U بزرگ
propylon U در بزرگ
macro U بزرگ
adult U بزرگ
extensive U بزرگ
full bottomed U بزرگ
walloping U بزرگ
headmen U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
dignified U بزرگ
highest U بزرگ
distending U بزرگ کردن
billows U موج بزرگ اب
distend U بزرگ کردن
billowing U موج بزرگ اب
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
leading nations U ملتهای بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
largen vi U بزرگ کردن
billowed U موج بزرگ اب
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
large ship U ناو بزرگ
larged sized U اندازه بزرگ
large intestine U روده بزرگ
largen U بزرگ کردن
large ship U کشتی بزرگ
largen vi U بزرگ شدن
largen U بزرگ شدن
bulldog U نوعی سگ بزرگ
oversize U اندازه بزرگ
main frame U کامپیوتر بزرگ
magnifier U بزرگ ساز
magnifier U بزرگ کننده
magnifcation U بزرگ سازی
amplified U بزرگ شدن
macrography U بزرگ نگاری
amplifies U بزرگ شدن
macrocyte U هاگدان بزرگ
amplify U بزرگ شدن
macrocephaly U بزرگ سری
amplifying U بزرگ شدن
enlarge U بزرگ کردن
galactic U بی نهایت بزرگ
abbots U راهب بزرگ
abbot U راهب بزرگ
master mind U فکر بزرگ
dignitaries U شخص بزرگ
dignitary U شخص بزرگ
bulk U قسمت بزرگ
bulk U در حجم بزرگ
mandore U ماندولین بزرگ
mandola U ماندولین بزرگ
main U بزرگ تمام
major planets U سیارات بزرگ
major epilepsy U صرع بزرگ
major cycle U چرخه بزرگ
major cycle U بزرگ چرخه
enlarged U بزرگ کردن
dilate U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
maximized U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
maximizing U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
grandmothers U مادر بزرگ
lives of great men U مردمان بزرگ
enlarges U بزرگ کردن
enlarging U بزرگ کردن
magnified U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
long boat U کرجی بزرگ
magnifying U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
swells U بزرگ شدن
grandsir U پدر بزرگ
zoomed U بزرگ کردن
zooms U بزرگ کردن
grand duke U دوک بزرگ
grand duchess U دوشس بزرگ
grand conanical U بندادی بزرگ
gor bellied U شکم بزرگ
goodman U بزرگ خانواده
giant slalmon U مارپیچ بزرگ
giant corporation U شرکت بزرگ
aggrandise U بزرگ کردن
aggrandise U بزرگ شدن
aggrandize U بزرگ کردن
grand mal U صرع بزرگ
zoom U بزرگ کردن
platter U بشقاب بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
paterfamilias U بزرگ خانواده
capital letter U حرف بزرگ
grandiosity U بزرگ نمایی
grandame U ننه بزرگ
grandame U مادر بزرگ
magnification U بزرگ نمایی
bollard U موت بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com