English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cockatrice U ادم خیلی مضر و خطرناک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hot spot U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots U نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
near collision U فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
run a risk <idiom> U ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
Other Matches
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
herculean U خطرناک
critical U خطرناک
perilous U خطرناک
gravest U بم خطرناک
parlous U خطرناک
grave U بم خطرناک
dicey U خطرناک
malignant U خطرناک
hazardous U خطرناک
graves U بم خطرناک
jeopardous U خطرناک
unsafe U خطرناک
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
dangerousness U وضعیت خطرناک
dangerous play U بازی خطرناک
predicaments U وضع خطرناک
predicament U وضع خطرناک
perilously U بطور خطرناک
dangerously U بطور خطرناک
critically wounded U مجروح خطرناک
danger space U فضای خطرناک
black propaganda U تبلیغات خطرناک
black body U قسمت خطرناک
between wind and water U در جای خطرناک
offensive weapon U سلاح خطرناک
marginal U حاشیهای خطرناک
danger area U منطقه خطرناک
venturesome U با تهور خطرناک
hazardous goods U امتعه خطرناک
sthenic U قوی خطرناک
serious U سخت خطرناک
hazardous goods U کالاهای خطرناک
pernicious anemia U کم خونی خطرناک
danger bearing U سمت خطرناک
warm corner U جای خطرناک
disastrous U خطرناک فجیع
death trap U بسیار خطرناک
death traps U بسیار خطرناک
dicey <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
calamitous U مصیبت بار خطرناک
pixie U ادم بازیگوش و خطرناک
pixies U ادم بازیگوش و خطرناک
pixy U ادم بازیگوش و خطرناک
danger space U فضای هوایی خطرناک
malignantly U بطور خطرناک یاردی
breakneck U فوق العاده خطرناک
hairy <idiom> U خطرناک [اصطلاح روزمره]
imminent U قریب الوقوع خطرناک
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
krait U مار سمی و خطرناک هندی
wipe out U افتادن خطرناک از روی تخته موج
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
emergency U خیلی خیلی فوری
emergencies U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
ten U خیلی
villainous U خیلی بد
to a large extent U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
not a few U خیلی ها
far and away U خیلی
many U خیلی
damn U خیلی
routh U خیلی
very little U خیلی کم
dumpiness U خیلی
very U خیلی
copious U خیلی
highly U خیلی
for long U خیلی
dammit U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
really sick U خیلی محشر
in no time U خیلی زود
really wicked U خیلی محشر
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
it is very easily done U خیلی به اسانی
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
level best U خیلی عالی
hand in glove U خیلی نزدیک
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
stentorian U خیلی بلند
hit bottom <idiom> U خیلی پست
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
He is a loose card . U خیلی ول است
skin and bones <idiom> U خیلی لاغر
too bad <idiom> U خیلی بد ،غم انگیز
tickled pink <idiom> U خیلی شادوخوشحال
far off U خیلی دور
far and away U خیلی دور
dead slow U خیلی اهسته
giantess U زن خیلی قدبلند
hand and glove U خیلی صمیمی
hand and glove U خیلی نزدیک
immensurable U خیلی قدیم
iam in bad U خیلی محتاجم
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
Many thanks! U خیلی ممنون!
(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U خیلی بادقت
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
hand in glove U خیلی صمیمی
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
thank you very much U خیلی متشکرم
span new U خیلی تازه
skinless U خیلی حساس
number one U خیلی خوب
senseful U خیلی حساس
sappy U خیلی احساساتی
rotundily U چاقی خیلی
ritzy U خیلی شیک
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
bone dry U خیلی خشک
once in the blue moon U خیلی بندرت
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
toploftiness U خیلی متکبر
ultraconservative U خیلی محتاط
To take with a pinch of salt. U خیلی جدی نگرفتن
very light U خیلی سبک
swith U خیلی عظیم
superrabundant U خیلی زیاد
subminiature U خیلی کوچک
get up the nerve <idiom> U خیلی شلوغ
raff U خیلی زیاد
wicked <adj.> U خیلی خوب
great <adj.> U خیلی خوب
many persons U خیلی اشخاص
many people U خیلی اشخاص
many people U خیلی از مردم
lower most U خیلی پست تر
lily white U خیلی سفید
too tough U خیلی سفت
awesome <adj.> U خیلی خوب
much was said U خیلی حرفهازده شد
primely U خیلی خوب
precisian U خیلی دقیق
pixilated U خیلی حساس
pianissmo U خیلی نرم
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
overstrung U خیلی حساس
oftentimes U خیلی اوقات
of vital importance U خیلی ضروری
cool <adj.> U خیلی خوب
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
much worse U خیلی بدتر
level best U خیلی خوب
precipitated U خیلی سریع
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
jolly U بذله گو خیلی
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
pluperfect U خیلی عالی
extreme U خیلی زیاد
I spoke my mind. U من خیلی رک گفتم.
exceeding U خیلی زیاد
very good U خیلی خوب
extras U بسیار خیلی
pitch-black U خیلی سیاه
pitch black U خیلی سیاه
precipitates U خیلی سریع
precise U خیلی دقیق
infinitely U خیلی زیاد
precipitating U خیلی سریع
whacking U خیلی بزرگ
quaint U خیلی فریف
Neanderthal U خیلی کهنه
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
confidential U خیلی محرمانه
fortissimo U خیلی بلند
glorious U خیلی خوب
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
many times <adv.> U خیلی از اوقات
often <adv.> U خیلی از اوقات
open-and-shut U خیلی سهل
well U خیلی خوب
whackings U خیلی بزرگ
niftier U خیلی خوب
extra U بسیار خیلی
extra- U بسیار خیلی
oodles U خیلی زیاد
lots U خیلی زیاد
wells U خیلی خوب
nifty U خیلی خوب
niftiest U خیلی خوب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com