English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
merge U ادغام شدن
merges U ادغام شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
amalgamation U ادغام یا اختلاط شرکتها
merge U غرق شدن ادغام کردن
merge U ادغام شرکتها
merge U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merge U ادغام کردن
merges U غرق شدن ادغام کردن
merges U ادغام شرکتها
merges U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merges U ادغام کردن
except U مکان دهی و ادغام شامل نیست
merger U ادغام
mergers U ادغام
contraction U ادغام همکشیدن
contractions U ادغام همکشیدن
coalesce U ادغام دو یا چند فایل
coalesced U ادغام دو یا چند فایل
coalesces U ادغام دو یا چند فایل
coalescing U ادغام دو یا چند فایل
pooling U ادغام
ain't U صورت ادغام شدهء not areوnot is
elide U ادغام کردن
elided U ادغام کردن
elides U ادغام کردن
eliding U ادغام کردن
condensation U ادغام
consolidation U ادغام کردن
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
elision U ادغام
diphthong U ادغام
diphthongs U ادغام
ellipse U ادغام
ellipses U ادغام
affricate ادغام
affricate ادغام صوتی
affrication U ادغام
amalgametion U ادغام
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
consolidator U ادغام کننده
contractile U ادغام شونده هم کشی پذیر
crasis U ادغام
diphthongization U ادغام اصوات
diphthongize U ادغام کردن اصوات
groupage U ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
horizontal integration U ادغام افقی
integeration U ادغام
mail merge U ادغام پستی
mail merging U ادغام پستی
merge sort U ادغام و جور کردن
optimal merge tree U نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
report generator U نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
sectoral integation U ادغام بخشی
sort merge U جور کردن و ادغام
syn U ادغام هجائی یاصدایی
synal U ادغام
synalepha U ادغام دویاچند حرف صدا دار
synaloepha U ادغام دو یا چندحرف صدا دار
umlaut U ادغام
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
umlaut U ادغام کردن
vertical integration U ادغام عمودی
vertical merger U ادغام عمودی
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
Mingle design U طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com