English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
general posr office U اداره مرکزی پست در لندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scotland yard U نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
scotland yard U اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
Other Matches
Scotland U اداره اگاهی در لندن
scotland yard U اداره کاراگاهی لندن
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
head office U اداره مرکزی
headquarters U اداره کل اداره مرکزی
post offices U اداره مرکزی پست
post office U اداره مرکزی پست
integrated U محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
yamen U اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
the metropolis U لندن
London U لندن
cockneys U اهل لندن
cockney U اهل لندن
Fleet Street U جراید لندن
london ivy U دود و مه لندن
In the very heart of london . U درقلب لندن
londoner U اهل لندن
Beefeater U نگهبان برج لندن
Beefeaters U نگهبان برج لندن
east end U قسمت شرقی لندن
we learnt from london that U از لندن خبر میرسد
What time does the train arrive in London? U چه وقت قطار به لندن می رسد؟
london in size U پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
clearinghouse U موسسه تهاتری لندن انبار
transpontine U واقع درجنوب رود تیمز در لندن
Does the train stop in London? U آیا قطار در لندن توقف دارد؟
I'd like to book a flight to london. یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
inns of chancery U عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
london system U سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
Is this the right platform for the train to London? U آیا این سکوی قطار لندن است؟
You have to change at London. شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
imperial institute U بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
lombard street U خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
tomorow morning . I wI'll leavew for london. U فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
bigben U ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
pantechnicons U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicon U نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
baltic exchange U بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
mohock U تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
focal line U خط مرکزی
centrical U مرکزی
core U مرکزی
centerline U خط مرکزی
centre pocket U مرکزی
focal U مرکزی
cl U خط مرکزی
central pumping station U مرکزی
cores U مرکزی
axial U مرکزی
central U مرکزی
central processor U پردازنده مرکزی
central government U حکومت مرکزی
central position U وضعیت مرکزی
central position U قرارگاه مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
central processor U پردازشگر مرکزی
nucleus U لب هسته مرکزی
central heating U حرارت مرکزی
central heating U گرمایش مرکزی
centre game U بازی مرکزی
central terminal U پایانه مرکزی
central station U نیروگاه مرکزی
central site U سایت مرکزی
central office U دفتر مرکزی
centralist U مرکزی نگر
centralists U مرکزی نگر
central load U بار مرکزی
central bank U بانک مرکزی
central sulcus U شیار مرکزی
central fissure U شیار مرکزی
central gyrus U شکنج مرکزی
central convolution U شکنج مرکزی
central control desk U میزفرمان مرکزی
central city U شهر مرکزی
central canal U مجرای مرکزی
center distance U فاصله مرکزی
center base U میدان مرکزی
mainframe U پردازنده مرکزی
axial pressure U فشار مرکزی
eccentricity U برون مرکزی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
central head U فشار مرکزی
boost coil U کوئل مرکزی
center U گروه مرکزی
mainframes U پردازنده مرکزی
nuclei U لب هسته مرکزی
centrically U بطور مرکزی
fore and aft center line U خط مرکزی سراسری
fovea centralis U فرورفتگی مرکزی
eccentricities U برون مرکزی
centralized plan U پلان مرکزی
holding company U شرکت مرکزی
state government U دولت مرکزی
central focusing wheel U چرخهزوم مرکزی
three center bonding U پیوند سه مرکزی
head office U دفتر مرکزی
concourse U تالار مرکزی
three centred curve U منحنی سه مرکزی
centralism U مرکزی نگری
subcentral U زیر مرکزی
centrosymmetric U متقارن مرکزی
centrifugal U گریز از مرکزی
spherical angle U زاویه مرکزی
directrix U خط تیر مرکزی
central U کامپیوتر مرکزی
centrum U جسم مرکزی
centripetal U جانب مرکزی
central U تلفن چی مرکزی
rimland U حومه ناحیه مرکزی
scandinavian defence U دفاع متقابل مرکزی
statolatry U حمایت ازقدرت مرکزی
the middlands U استانهای مرکزی انگلستان
cento U سازمان پیمان مرکزی
center of gravity axis U محور ثقل مرکزی
centred U وسط ونقطه مرکزی
center U وسط ونقطه مرکزی
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
conurbation U شهر مهم مرکزی
conurbations U شهر مهم مرکزی
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
heartland U منطقه مرکزی وحیاتی
heartlands U منطقه مرکزی وحیاتی
inner cities U بخش مرکزی شهر
golds U دایره مرکزی هدف
gold U دایره مرکزی هدف
inner city U بخش مرکزی شهر
GHQ U مخفف ستاد مرکزی
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
axis of the bore U محور مرکزی لوله
centre pawns U پیادههای مرکزی شطرنج
centers U وسط ونقطه مرکزی
cns U دستگاه عصبی مرکزی
centered U وسط ونقطه مرکزی
central planning U برنامه ریزی مرکزی
geocentric system U دستگاه زمین مرکزی
geocentric U دوران زمین مرکزی
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
cores U هسته مرکزی مفتول
nave U تالار مرکزی صحن
naves U تالار مرکزی صحن
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
central mass storage U انباره انبوه مرکزی
centre U وسط ونقطه مرکزی
precentral gyrus U شکنج پیش مرکزی
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
downtown U قسمت مرکزی شهر
core U هسته مرکزی مفتول
one shot pump U پمپ روغن مرکزی
multicenter binding U پیوند چند مرکزی
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
king's yellow U مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
pecans U درخت گردوی امریکای مرکزی
pecan U درخت گردوی امریکای مرکزی
osset U اریایی نژادان قفقاز مرکزی
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
umbilical U واقع در نزدیکی ناف مرکزی
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
directrix U خط مرکزی منطقه اتش توپ
central planning team U تیم طرح ریزی مرکزی
geothermic U وابسته به حرارت مرکزی زمین
geothermal U وابسته به حرارت مرکزی زمین
central food preparation facility U کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
sweet spot U قسمت مرکزی راکت یا چوب
geocentric U دارای مرکزی در زمین زمینی
high asia U قسمت بلند و مرکزی امریکا
center spot U نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
radian U زاویه مرکزی قوس دایره
keel U ستون عرضی مرکزی ناو
keels U ستون عرضی مرکزی ناو
totalism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
danish gambit U گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
abneural U واقع در مقابل دستگاه مرکزی عصب
statism U تمرکز قدرت اقتصادی در دولت مرکزی
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
totalitarianism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
slovak U نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
centre U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centers U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
cpu U Unit Processing Central واحد پردازش مرکزی
centered U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
crom U قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
balkline spot U نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
centred U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com