Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
surrebutter
U
اخرین پاسخ خواهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rejoinder
U
پاسخ خواهان به لایحه جوابیه خواهان
rejoinders
U
پاسخ خواهان به لایحه جوابیه خواهان
garnishment
U
میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
You scratch my back and Ill scratch yours.
<proverb>
U
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
reply
[answer]
U
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
last in , first out
U
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
Lilos
U
اخرین صادره از اخرین وارده
closing date
U
اخرین روز اخرین فرصت
Lilo
U
اخرین صادره از اخرین وارده
bell lap
U
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line
U
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
answering
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered
U
پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
final protective line
U
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
voice answer back
U
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originates
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
demandant
U
خواهان
petitioners
U
خواهان
candidates
U
خواهان
actor
U
خواهان
actors
U
خواهان
candidate
U
خواهان
pursuer
U
خواهان
wishful
U
خواهان
fond
U
خواهان
fondest
U
خواهان
petitioner
U
خواهان
fonder
U
خواهان
plaintiffs
U
خواهان
plaintiff
U
خواهان
complainants
U
خواهان
complainant
U
خواهان
pursuers
U
خواهان
desirous
U
خواهان
complainant
[British E]
U
خواهان
[قانون]
plaintiff
U
خواهان
[قانون]
plaintiff and defendant
U
خواهان وخوانده
studious
U
مشتاق خواهان
pursuer
[Scottish English]
U
خواهان
[قانون]
willing
U
حاضر خواهان
claimant
[arbitration proceedings]
U
خواهان
[قانون]
petitioner
[divorce proceedings]
U
خواهان
[قانون]
secta
U
ادله خواهان دعوی
libellant
U
دادخواست دهنده خواهان
libelant
U
دادخواست دهنده خواهان
libllant
U
خواهان یا شاکی دعوی افترا
suppliant
U
خواهان دعوی اعاده تصرف
non suit
U
ترک دعوی به وسیله خواهان
lonely hearts
U
اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
pleas
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
plea
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
replication
U
جواب خواهان به دادخواست مدعی در دعوی
relicta verificatione
U
تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
particulars
U
دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
last a
U
اخرین
final
U
اخرین
to the last
U
تا اخرین دم
finals
U
اخرین
lastmentioned
U
اخرین
bottommost
U
اخرین
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
topnotch
U
اخرین نقطه
parthian glance
U
اخرین نگاه
inextremis
U
در اخرین مرحله
deadline
U
اخرین مهلت
match point
U
اخرین امتیاز
the very last drop
U
اخرین قطره
final coordination line
U
اخرین خط هماهنگیها
upshot
U
اخرین شماره
the last two
U
اخرین دوتا
match points
U
اخرین امتیاز
deadlines
U
اخرین مهلت
to the bitters end
U
تا اخرین دم یاحد
final price
U
اخرین قیمت
lasted
U
اخرین اخیر
lasts
U
اخرین اخیر
tag end
U
اخرین قسمت
nightcaps
U
اخرین مسابقه
bitter end
U
اخرین پریشانی
nightcap
U
اخرین مسابقه
set point
U
اخرین امتیاز
reserve price
U
اخرین بها
stoppress
U
اخرین خبر
pis aller
U
اخرین چاره
last
U
اخرین اخیر
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
trespassed
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespasses
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassing
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespass
U
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
demurrer
U
عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
up to date
U
مطابق اخرین طرز
currents
U
فعلی اخرین اطلاعات
up to date
U
حاوی اخرین اطلاعات
set point
U
اخرین امتیاز بازی
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
deadline
U
سررسید اخرین فرصت
final protective fires
U
اخرین اتشهای حفافتی
up-to-date
U
حاوی اخرین اطلاعات
deadlines
U
سررسید اخرین فرصت
bell lap
U
اخرین دور مسابقه
last but not least
U
اخرین ولی نه کمترین
ultimata
U
اخرین پیشنهاد قطعی
current
U
فعلی اخرین اطلاعات
ultimatum
U
اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums
U
اخرین پیشنهاد قطعی
no wind position
U
اخرین محل هواپیما
Halloween
U
اخرین شب ماه اکتبر
pis aller
U
اخرین پناه چاره
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
isaid in my last
U
در اخرین نامه خود گفتم
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
rear point
U
اخرین قسمت عقب دار
gun lap
U
شلیک اخرین دور مسابقه دو
hallow een
U
شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
closing prices
U
اخرین قیمت معامله شده
faena
U
اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
i am nat my last shifts
U
اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
omega
U
اخرین حرف الفبای یونانی
her last was a son
U
اخرین بچهای که زایید پسربود
plea in abatement
U
دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
home hole
U
اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
what is the latest
U
خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
thule
U
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
break ball
U
اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
autumns
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumn
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
injunction
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunctions
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
origin writ
U
ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
previous spot
U
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
last supper
U
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
z
U
بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
prolixity
U
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
tenderest
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
orphan
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
maximized
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
fetch ahead
U
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
sweepers
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweeper
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
respond
U
پاسخ
responded
U
پاسخ
reply
U
پاسخ
replying
U
پاسخ
replies
U
پاسخ
replied
U
پاسخ
statement
U
پاسخ
no
U
: پاسخ نه
in reply to
U
در پاسخ
replication
U
پاسخ
rebutter
U
پاسخ رد
negative reply
U
پاسخ رد
responsions
U
پاسخ
counterplea
U
پاسخ رد
in answer to
U
در پاسخ به
answerback
U
در پاسخ
responds
U
پاسخ
response
[commentary]
U
پاسخ
representation
[statement]
U
پاسخ
reaction
[answer, commentary]
U
پاسخ
item of written comment
U
پاسخ
response
U
پاسخ
answered
U
پاسخ
responses
U
پاسخ
answering
U
پاسخ
answers
U
پاسخ
answer
U
پاسخ
brief
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
ctrl break
U
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com