Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
amimia
U
اختلال بیانگری چهره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expressiveness
U
بیانگری
self expression
U
خود بیانگری
physiognomy
U
چهره
physiognomies
U
چهره
puss
U
چهره
feature
U
چهره
featured
U
چهره
features
U
چهره
featuring
U
چهره
to keep one's countenance
U
چهره
face
U
چهره
visage
U
چهره
faces
U
چهره
visages
U
چهره
facial angle
U
زاویه چهره
faces
U
چهره طرف
complexion
U
رنگ چهره
facial expression
U
حالت چهره
face
U
چهره طرف
complexions
U
رنگ چهره
anaemic
U
زرد چهره
physiognomies
U
چهره بیرونی
physiognomy
U
چهره بیرونی
flush
U
چهره گلگون کردن
pokerface
U
چهره خشک وبیحالت
flushing
U
چهره گلگون کردن
flushes
U
چهره گلگون کردن
tears rained down his cheeks
U
اشک بر چهره اش روان شد
effigies
U
چهره برجسته روی سکه
effigy
U
چهره برجسته روی سکه
lineaments
U
خطوط چهره صفات مشخصه
lineament
U
خطوط چهره صفات مشخصه
He is a new face in the company .
U
چهره تازه ای درشرکت است
straight face
U
چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
A happy heart makes a blooming visage.
<proverb>
U
قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد .
she has lost her roses
U
چهره گلگونش زعفرانی شده است
to face somebody
[something]
U
چهره خود را بطرف کسی
[چیزی]
گرداندن
disturbance
U
اختلال
disorder
U
اختلال
tribulations
U
اختلال
perturbation
U
اختلال
perturbations
U
اختلال
irregularity
U
اختلال
noise
U
اختلال
tribulation
U
اختلال
impariment
U
اختلال
disturbances
U
اختلال
impairment
U
اختلال
distribance
U
اختلال
disorders
U
اختلال
noises
U
اختلال
derangement
U
اختلال
neuremia
U
اختلال پی ها
line noise
U
اختلال
line hit
U
اختلال خط
conduct disorder
U
اختلال رفتاری
clamper
U
برای قط ع اختلال
character disorder
U
اختلال منش
dissociative disorder
U
اختلال گسستی
convulsive disorder
U
اختلال تشنجی
background noise
U
اختلال پس زمینه
apselaphesia
U
اختلال بساوشی
dystonia
U
اختلال تونوس
cyclic disorder
U
اختلال دورهای
ageusia
U
اختلال چشایی
developmental disorder
U
اختلال رشدی
dysbulia
U
اختلال اراده
emotional disorder
U
اختلال هیجانی
emotional disturbance
U
اختلال هیجانی
personality disorder
U
اختلال شخصیت
personality disturbance
U
اختلال شخصیت
perturbation theory
U
نظریه اختلال
quantization noise
U
اختلال تدریج
radar trapping
U
اختلال رادار
sexual disorder
U
اختلال جنسی
psychiatric disorder
U
اختلال روانی
thought disorder
U
اختلال فکر
time flutter
U
اختلال زمانی
time jitter
U
اختلال زمانی
unsoundness of mind
U
اختلال مشاعیر
paramnesia
U
اختلال حافظه
organic disorder
U
اختلال عضوی
oppositional disorder
U
اختلال نافرمانی
neuremia
U
اختلال اعصاب
factitious disorder
U
اختلال ساختگی
kettle of fish
U
اشفتگی اختلال
lalopathy
U
اختلال گویایی
magnetic anomaly
U
اختلال مغناطیسی
mental abnormality
U
اختلال مشاعر
mental defectives
U
اختلال حواس
mental disorder
U
اختلال روانی
mental disorder
U
اختلال مشاعیر
mental disturbance
U
اختلال روانی
noise immunity
U
مصونیت از اختلال
dyspepsia
U
اختلال هضم
perturbations
U
انحراف اختلال
perturbation
U
انحراف اختلال
interference
U
اختلال در سیگنال
neuroses
U
اختلال اعصاب
unbalancing
U
اختلال مشاعر
neurosis
U
اختلال روانی
neurosis
U
اختلال اعصاب
unbalances
U
اختلال مشاعر
neuroses
U
اختلال روانی
unbalance
U
اختلال مشاعر
dysmenorrhea
U
اختلال قاعدگی
eating disorder
U
اختلال خورد و خوراک
maim
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
shared paranoid disorder
U
اختلال پارانویایی مشترک
maiming
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
font id conflict
U
اختلال شناسایی فونت
formal thought disorder
U
اختلال صوری فکر
generalized anxiety disorder
U
اختلال اضطراب فراگیر
neurotic
U
دچار اختلال عصبی
schizophreniform disorder
U
اختلال اسکیزوفرنی شکل
schizoaffective disorder
U
اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
protanomaly
U
اختلال سرخ بینی
organic mental disorder
U
اختلال روانی عضوی
dysmetria
U
اختلال حرکتی- تخمینی
maimed
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
dyscrasia
U
اختلال مزاجی یا دماغی
transmission
U
خطای ناشی از اختلال در خط
bipolar affective disorder
U
اختلال عاطفی دو قطبی
transmissions
U
خطای ناشی از اختلال در خط
dyspeptic
U
دارای اختلال هاضمه
affective disorders
اختلال های عاطفی
acute brain disorder
U
اختلال مغزی حاد
content thought disorder
U
اختلال محتوایی فکر
acopia
U
اختلال استنساخ شکل
somatoform disorder
U
اختلال جسمانی شکل
somatization disorder
U
اختلال جسمانی کردن
disorderliness
U
اختلال بهم خوردگی
pips
U
اختلال مزاج خال
deranyement
U
اختلال مرهم زنی
pipping
U
اختلال مزاج خال
pipped
U
اختلال مزاج خال
pip
U
اختلال مزاج خال
dysaesthesia
U
اختلال حواس جسمانی
paresthesia
U
اختلال حس لمس بصورت خارش
post traumatic stress disorder
U
اختلال فشار روانی پس اسیبی
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
perturbation
[terms]
U
آشفته
[در نظریه اختلال]
[فیزیک]
dystonia
U
اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
unbalancing
U
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances
U
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalance
U
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
background
U
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
backgrounds
U
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
figural rug
[pictorial]
U
فرش تصویری
[در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
corruption
U
خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
schizoid
U
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babble
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
relief
U
نقش یا گل برجسته
[این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
disaster dump
U
اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
inducing
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
quantize
U
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
noise
U
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signaled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signalled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises
U
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
hit
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
parkinsonism
U
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
voltages
U
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage
U
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
bends
U
بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
center of gravity limits
U
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
electromagnetic
U
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
surges
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
interference
U
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
fluttered
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
flutters
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
noisy mode
U
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
fluttering
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutter
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
glitch
U
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches
U
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
NetShow
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
crash protected
U
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
intermittent error
U
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
degradation
U
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
flicker
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour
U
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com