English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phase difference U اختلاف فاز جریان الکتریسیته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
electric current U جریان الکتریسیته
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
concentration cell corrosion U نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation U اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
free air anomaly U اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
electricity U الکتریسیته
creepage U مد الکتریسیته
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
electric conduction U هدایت الکتریسیته
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
electric generator U مولد الکتریسیته
electric doublet U دو قطبی الکتریسیته
electrostatics U الکتریسیته ساکن
static electricity U الکتریسیته ساکن
electric dipole U دو قطبی الکتریسیته
electric conductor U هادی الکتریسیته
electro physic U فیزیک الکتریسیته
electrically U مربوط به الکتریسیته
brain potential U الکتریسیته مغز
induced electricity U الکتریسیته القائی
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
positive electricity U الکتریسیته مثبت
electrical U مر بوط به الکتریسیته
voltage source U منبع الکتریسیته
animal electricity U الکتریسیته بدن
negative electricity U الکتریسیته منفی
inductive capacity U ثابت دی الکتریسیته
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
difference in northing U اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
coulomb U واحد اندازه الکتریسیته
hot-wires U سیم حاوی الکتریسیته
magnetoelectric U مربوط به الکتریسیته القایی
electrometer tule U لامپ الکتریسیته سنج
electrometer valve U لامپ الکتریسیته سنج
piezo electric effect U اثر پیزو- الکتریسیته
generators U وسیله تولید الکتریسیته
generator U وسیله تولید الکتریسیته
hot-wiring U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wired U سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire U سیم حاوی الکتریسیته
hot wire U سیم حاوی الکتریسیته
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
watt U واحد اندازه گیری الکتریسیته
static U الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
watts U واحد اندازه گیری الکتریسیته
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
replenishing U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
insulator U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulators U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
ribbon switch U مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
polar U دارای الکتریسیته مثبت و منفی
replenish U شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
inductivity U ثابت دی الکتریسیته قابلیت هدایت دی الکتریکی
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
permittivity U واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
hydro electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro-electric U وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
charges U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
electrostatic charge U بار الکتریسیته ساکن [که در اثر مالش بوجود می آید.]
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
powers U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
decibel U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
decibels U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
powered U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering U خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee U Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
IEC connector U استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
electronic U میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
differences U اختلاف
quarreling U اختلاف
schismatism U اختلاف
quarreled U اختلاف
diversions U اختلاف
diversion U اختلاف
difference U اختلاف
schism U اختلاف
disputed U اختلاف
disputing U اختلاف
variance U اختلاف
dispute U اختلاف
quarrels U اختلاف
quarrelling U اختلاف
quarrelled U اختلاف
schisms U اختلاف
settlement of disputes U حل اختلاف
discord U اختلاف
discrepancy U اختلاف
misalignment U اختلاف
disagreement U اختلاف
variations U اختلاف
disagreements U اختلاف
stour U اختلاف
mean square deviation U اختلاف
disputes U اختلاف
quarrel U اختلاف
disparities U اختلاف
variation U اختلاف
disparity U اختلاف
divided <adj.> U در اختلاف
compromis U حل اختلاف
divarication U اختلاف
defferential U اختلاف
versatility U اختلاف
divarication U اختلاف عقیده
diversity of citizenship U اختلاف تابعیت
class distinctions U اختلاف طبقاتی
inventory discrepancy U اختلاف دفتردارایی
product differentiation U اختلاف محصول
dissidence U اختلاف رای
potential difference U اختلاف پتانسیل
dissension U اختلاف شقاق
dissension U اختلاف عقیده
crossest U اختلاف مرافعه
phase displacement U اختلاف فاز
frequency drift U اختلاف فرکانس
frictions U مالش اختلاف
diversity of opinions U اختلاف ارا
deviations U اختلاف سمت
deviation U اختلاف سمت
settlement of a dispute U رفع اختلاف
magnetic variation U اختلاف مغناطیسی
shading U اختلاف جزئی
reconcilement U رفع اختلاف
efficiency variance U اختلاف بازدهی
scissor U پراکندگی اختلاف
disagreements U اختلاف ناسازگاری
friction U مالش اختلاف
division U اختلاف تفرقه
divergence of opinions U اختلاف نظر
judicial settlement U حل اختلاف قضایی
disagreement U اختلاف ناسازگاری
divisions U اختلاف تفرقه
wage differentials U اختلاف در دستمزد
phase shift U اختلاف فاز
crosses U اختلاف مرافعه
differences U اختلاف دو چیز
crosser U اختلاف مرافعه
difference U اختلاف دو چیز
cross U اختلاف مرافعه
disputes U اختلاف نظر
parallaxe U اختلاف منظر
parallax distortion U اختلاف منظر
parallax U اختلاف منظر
parallactic U اختلاف منظری
vertical interval U اختلاف ارتفاع
variegation U اختلاف رنگ
phase difference U اختلاف فاز
deflection correction U اختلاف انحراف
difference of potential U اختلاف پتانسیل
difference of opinions U اختلاف نظر
disputing U اختلاف نظر
inventory discrepancy U اختلاف موجودی
hetermorphism U اختلاف شکل
dispute U اختلاف نظر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com