Perdic | اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	decalage U	اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	longitudinal dihedral U	اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
	vortex breakdown/brust U	جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
	angle of parallax U	زاویه اختلاف دید
	parallax U	اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
	cockpit U	اطاقک خلبان درهواپیما
	cockpits U	اطاقک خلبان درهواپیما
	loading U	بارگیری مهمات درهواپیما
	concentration cell corrosion U	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
	pickup field U	محوطه سوار شدن درهواپیما
	azimuth deviation U	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
	radome U	پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
	cathedrals U	تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
	cathedral U	تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
	warping U	پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
	graduated circle of an alidade U	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
	grivation U	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
	free air anomaly U	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
	angle of rotation U	زاویه دوران زاویه چرخش
	angle of repose U	زاویه تعادل زاویه ارامش
	angle of convergence U	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
	entering angle U	زاویه ورودی زاویه دخول
	declination U	زاویه انحراف زاویه میل
	loss angle U	زاویه تلف زاویه تلفات
	bombing angle U	زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	constant angle arch dam U	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
	cargo transporter U	جعبه حمل بار درهواپیما یا ناو سکوی حمل بار
	difference in northing U	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
	angle offset method U	روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
	superelevation U	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
	parallactic angle U	زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
	lies U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lie U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lied U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	apex angle U	زاویه راسی هدف زاویه راسی
	stour U	اختلاف
	variation U	اختلاف
	settlement of disputes U	حل اختلاف
	diversion U	اختلاف
	quarrel U	اختلاف
	diversions U	اختلاف
	dispute U	اختلاف
	variance U	اختلاف
	discord U	اختلاف
	versatility U	اختلاف
	variations U	اختلاف
	misalignment U	اختلاف
	disputing U	اختلاف
	quarreled U	اختلاف
	quarreling U	اختلاف
	quarrelled U	اختلاف
	quarrelling U	اختلاف
	quarrels U	اختلاف
	disputes U	اختلاف
	mean square deviation U	اختلاف
	schismatism U	اختلاف
	schism U	اختلاف
	defferential U	اختلاف
	disputed U	اختلاف
	disparity U	اختلاف
	disparities U	اختلاف
	differences U	اختلاف
	difference U	اختلاف
	compromis U	حل اختلاف
	divided <adj.> U	در اختلاف
	schisms U	اختلاف
	discrepancy U	اختلاف
	disagreements U	اختلاف
	divarication U	اختلاف
	disagreement U	اختلاف
	casualty staging unit U	یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
	angle of traverse U	زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
	grid magnatic angle U	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
	angle of arrival U	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
	disagreements U	اختلاف ناسازگاری
	disagreement U	اختلاف ناسازگاری
	potential difference U	اختلاف پتانسیل
	parallax U	اختلاف منظر
	parallactic U	اختلاف منظری
	magnetic variation U	اختلاف مغناطیسی
	divisions U	اختلاف تفرقه
	crosses U	اختلاف مرافعه
	difference of opinions U	اختلاف نظر
	shading U	اختلاف جزئی
	crossest U	اختلاف مرافعه
	divergence of opinions U	اختلاف نظر
	dissidence U	اختلاف رای
	frequency drift U	اختلاف فرکانس
	divarication U	اختلاف عقیده
	diversity of citizenship U	اختلاف تابعیت
	efficiency variance U	اختلاف بازدهی
	crosser U	اختلاف مرافعه
	difference in easting U	اختلاف طول
	angular displacement U	اختلاف زاویهای
	difference of potential U	اختلاف پتانسیل
	class distinctions U	اختلاف طبقاتی
	judicial settlement U	حل اختلاف قضایی
	inventory discrepancy U	اختلاف دفتردارایی
	inventory discrepancy U	اختلاف موجودی
	heteromorphism U	اختلاف شکل
	deflection correction U	اختلاف انحراف
	hetermorphism U	اختلاف شکل
	cross U	اختلاف مرافعه
	diversity of opinions U	اختلاف ارا
	difference U	اختلاف دو چیز
	dispute U	اختلاف نظر
	variegation U	اختلاف رنگ
	product differentiation U	اختلاف محصول
	reconcilement U	رفع اختلاف
	friction U	مالش اختلاف
	division U	اختلاف تفرقه
	wage differentials U	اختلاف در دستمزد
	scissor U	پراکندگی اختلاف
	frictions U	مالش اختلاف
	differences U	اختلاف دو چیز
	settlement of a dispute U	رفع اختلاف
	disputed U	اختلاف نظر
	disputes U	اختلاف نظر
	disputing U	اختلاف نظر
	deviations U	اختلاف سمت
	phase displacement U	اختلاف فاز
	phase difference U	اختلاف فاز
	phase shift U	اختلاف فاز
	deviation U	اختلاف سمت
	vertical interval U	اختلاف ارتفاع
	dissension U	اختلاف شقاق
	parallaxe U	اختلاف منظر
	parallax distortion U	اختلاف منظر
	dissension U	اختلاف عقیده
	constant potential U	اختلاف پتانسیل ثابت
	inequality U	عدم تساوی اختلاف
	disgreement U	عدم موافقت اختلاف
	contested area U	منطقه موضوع اختلاف
	They have had their differences for a long time . U	مدنتهااست با هم اختلاف دارند
	dissent U	اختلاف عقیده داشتن
	difference in easting U	اختلاف طول جغرافیایی
	A fundamental (slight) difference. U	اختلاف اساسی ( جزئی )
	dissented U	اختلاف عقیده داشتن
	to disagree [or be in disagreement] [on something/about something] U	بر سر چیزی اختلاف داشتن
	dissents U	اختلاف عقیده داشتن
	split the difference <idiom> U	واریز اختلاف پول
	inequalities U	عدم تساوی اختلاف
	color difference signal U	پیام اختلاف رنگ
	parallax-free <adj.> U	بدون اختلاف در رویت
	parallax-free <adj.> U	بدون اختلاف منظر
	electric potential difference U	اختلاف پتانسیل الکتریکی
	schisms U	اختلاف وتفرقه درکلیسا
	differences of opinion U	اختلاف عقیده [نظر]
	schism U	اختلاف وتفرقه درکلیسا
	to instigate disturbances U	تحریک اختلاف کردن
	diurnal U	اختلاف سطح 42 ساعته اب
	shade of meaning U	اختلاف جزئی در معنی
	thermal resolution U	حداقل اختلاف حرارت
	threshold voltage U	اختلاف سطح استانهای
	sea slike U	اختلاف رنگ سطح اب
	ionization potential U	اختلاف پتانسیل یونش
	trade gap U	اختلاف داد و ستد
	contact potential difference U	اختلاف پتانسیل مجاورتی
	schismatism U	اختلاف وتفرقه درکلیسا
	parallax U	اختلاف منظر انطباق
	phase difference U	اختلاف مراحل عملیات
	magnetic potential difference U	اختلاف پتانسیل مغناطیسی
	gaps U	اختلاف زیاد شکافدار کردن
	phase difference U	اختلاف فاز جریان الکتریسیته
	shadings U	اختلاف جزئی سایه رنگ
	shades U	اختلاف جزئی سایه رنگ
	diverges U	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
	diverged U	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
	diverge U	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
	relative U	اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
	tolerance U	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
	tolerances U	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
	distinguish U	بیان اختلاف بین دو موضوع
	the difference between the consecutive terms U	اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
	shade U	اختلاف جزئی سایه رنگ
	differentials U	آنچه اختلاف را نشان میدهد
	differential U	آنچه اختلاف را نشان میدهد
	voltage regulator U	تنظیم کننده اختلاف سطح
	distinguishes U	بیان اختلاف بین دو موضوع
	gap U	اختلاف زیاد شکافدار کردن
	great tropic range U	حداکثر اختلاف جذر و مداستوایی
	contract price adjustment U	رفع اختلاف در قیمت قرارداد
	differential leveling U	تعیین اختلاف تراز نقاط
	voltage stabilizer U	تثبیت کننده اختلاف سطح
	compare U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	forward mode U	افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
	There is no disagreement among us. U	اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
	demarcation U	نشان دادن اختلاف بین دو محیط
	variance U	اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
	potential U	اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
	This is only a slight difference. U	این فقط یک اختلاف جزیی است
	compared U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	which diffrence shall be settled only by U	..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
	conciliation U	مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین
	boot U	اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
	comparing U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	nuances U	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
	nuance U	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
	compares U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع