English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
variations of temperature U اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
eurytherm U موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
thermostat U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
degress of comparison U درجات سه گانه
degrees of freedom U درجات ازادی
presentation day U روز دادن درجات در دانشکده
discrepancies U اختلافات
settlement of disputes U حل و فصل اختلافات
industrial disputes U اختلافات صنعتی
domestic disturbances U اختلافات داخلی
to make odds even U اختلافات را تصفیه کردن
The root of exisiting differences. U ریشه اختلافات موجود
jurisdictional dispute U مرکز حل اختلافات کارگری
to take orders U منصب روحانیت را گرفتن بیکی از درجات روحانی گماشته شدن
compare with U بررسی اختلافات بین دو چیز
chart U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination U قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charted U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts U شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable U مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis U همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm U انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
after top center U تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ بالا
before top center U تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا
before bottom center U تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین
after bottom center U تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ پایین
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocates U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate U به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
distorts U معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distort U معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
good offices U عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
function U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions U سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
selective clock stetching U تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
bussed U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses U خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous U مختلف الجنس و مختلف النوع
profiling U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled U امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highways U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway U خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
brian kellogg U پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
heat U گرما
radiation of heat U گرما
heats U گرما
cauma U گرما
isotherm U خط هم گرما
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
heat flow U جریان گرما
intensity of heat U شدت گرما
heat U گرما حرارت
heat transmission U انتقال گرما
heat transfer U انتقال گرما
heat radiation U تابش گرما
melted U از گرما سوختن
thermal flux U شار گرما
heat exchange U تبادل گرما
heat flux U شار گرما
heat loss U تلف گرما
hot cabinet U قفسه گرما
incalescence U گرما جویی
pyro electricity U گرما برق
thermo electricity U گرما برق
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
cold is merely privative U گرما نیست
non conducting U عایق گرما
heat absorbing U جذب گرما
thermal U مربوط به گرما
radiators U گرما تاب
radiator U گرما افکن
heats U گرما حرارت
incalescent U گرما گرای
radiator U گرما تاب
radiators U گرما افکن
calorification U پیدایش گرما
thermometer U گرما سنج
thermal agitation voltage U اثر گرما
thermal effect U اثر گرما
thermomagnetic U گرما مغناطیس
thermal unit U واحدسنجش گرما
convection U انتقال گرما
thermosphere U گرما سپهر
thermosphere U گرما کره
btu U واحدبریتانیایی گرما
thermometers U گرما سنج
thermoelasticity U گرما کشسانی
thermochemistry U گرما شیمی
I am absolutely baked. U از گرما پختم
adiabatic U عایق گرما
temperature U درجه گرما
thermoelectric U گرما برقی
thermal reservoir U منبع گرما
temperatures U درجه گرما
radiators U بیرون دهنده گرما
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
fehrenheit thermometer U گرما سنج فارنهایت
calorie U واحد سنجس گرما
heat flux density U چگالی شار گرما
calories U واحد سنجس گرما
therm U واحد گرما حمام
diathermacy U خاصیت هدایت گرما
mechanical equivalent of heat U هم ارز مکانیکی گرما
heat-stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat stroke U گرماگرفتگی غش در اثر گرما
baking enamel U لعاب دادن با گرما
heat transfer coefficient U ضریب انتقال گرما
therms U حمام عمومی گرما
therms U واحد گرما حمام
therm U حمام عمومی گرما
swelters U از گرما بیحال شدن
sweltered U از گرما بیحال شدن
swelter U از گرما بیحال شدن
hot shorteness U شکنندگی حاصل از گرما
cooling water thermometer U گرما سنج اب سرد
radiator U بیرون دهنده گرما
to resist heat U تاب گرما اوردن
b.t.u. U واحد بریتانیایی گرما
she cannot bear heat U تاب گرما رانمیاورد
thermoforming U شکل دادن با گرما
temperature independent paranagnetism U پارامغناطیس گرما مستقل
british thermal unit U واحد بریتانیایی گرما
calory U واحد سنجس گرما
thermotropic U علاقمند به گرما دماگرای
thermotropism U حساسیت نسبت به گرما
thermoelectric effect U اثر گرما- برق
thermotaxis U تحرک در اثر گرما
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
she cannot bear heat U طاقت گرما را ندارد
chinical t. U گرما سنج طبی
to evolve heat U گرما بیرون دادن
warmth U تعادل گرما ملایمت
thermolytic U وابسته به تحلیل گرما
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
calories U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
convector U جسم انتقال دهنده گرما
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
convectors U جسم انتقال دهنده گرما
thermolytic U وابسته به تجزیه در اثر گرما
stew U خیس عرق شدن [در گرما]
calorie U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
heat radiates from the stove U گرما ازبخاری متشعشع میشود
warm spot U اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
heaters U بخاری دستگاه تولید گرما
heater U بخاری دستگاه تولید گرما
electricity U مین نور یا گرما یا نیرو
conductibility of heat U قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
registering U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
In the heat of the moment <idiom> [در گرما گرم کار] [بحث ومجادله لفظی]
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
epicritic U تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
chromometer U ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
reprisal U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
material theory of heat U پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
cracking U وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
thermodynamics U علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
thermal U کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
dissimilar U مختلف
varying U مختلف
diverse U مختلف
divergent U مختلف
disparate U مختلف
various U مختلف
variegated U مختلف
sundry U مختلف
off U مختلف
miscellaneous U مختلف
discrepant U مختلف
polyphyletic U مختلف الاجداد
polyphyletic U از نژادهای مختلف
diversely U به اشکال مختلف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com