English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inhabitiveness U میل طبیعی انسان به بود باش
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
physiographic U وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. U مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
naturalism U فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
man U انسان
mortals U انسان
loard of creation U انسان
homo U انسان
homosapiens U انسان
in human shape U انسان
mans U انسان
mortal U انسان
human beings U انسان
human being U انسان
homo politicus U انسان اجتماعی
hominid U جنس انسان
humanoid U شبیه انسان
human nature U طبیعت انسان
subhuman U مادون انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
superhuman U برتر از انسان
heidelberg man U انسان هایدلبرگ
humankind U نوع انسان
godman U انسان خداوار
The human body U بدن انسان
mankind U نوع انسان
the outward man U انسان فاهر
primitive U انسان اولیه
palm U کف دست انسان
humansit U انسان دوست
palms U کف دست انسان
human movement U حرکت انسان
misanthropy U انسان بیزاری
homosapiens U نوع انسان
anthropology U انسان شناسی
anthropologist U انسان شناس
homo faber U انسان ابزارساز
anthropomorphism U انسان انگاری
eudemonology U گفتاردرسعادت انسان
anthropophobia U انسان هراسی
anthropocentrism U انسان محوری
humanly U مثل انسان
humanist U انسان گرا
bods U بدن انسان
pithecanthrope U انسان میمونی
anthropoid U شبه انسان
anthropoid U انسان نما
anthropoids U شبه انسان
anthropoids U انسان نما
humanitarian U انسان گرایانه
atomy U اسکلت انسان
economic man U انسان اقتصادی
dewlaps U غبغب انسان
humanoids U شبیه انسان
dewlap U غبغب انسان
brisket U سینه انسان
bod U بدن انسان
rump U کفل انسان
rumps U کفل انسان
homo economicus U انسان اقتصادی
misanthrope U انسان گریز
misanthropes U انسان گریز
egalitarian U طرفدارتساوی انسان
voicing U صدای انسان
cannibalism U ادمخواری انسان
manward U بطرف انسان
voice U صدای انسان
kindlity U انسان وار
infrahuman U پایین تر از انسان
marginal man U انسان حاشیهای
infrahuman U مادون انسان
voices U صدای انسان
humankind U بشریت نژاد انسان
man made U ساخته دست انسان
man-made U مصنوع انسان انسانی
man-made U ساخته دست انسان
voicing U صدای سخنرانی انسان
superman U موجود مافوق انسان
cultural anthropology U انسان شناسی فرهنگی
supermen U موجود مافوق انسان
varment U انسان یاحیوان مزاحم
varmint U انسان یاحیوان مزاحم
pre adamite U انسان پیش از ادم
feces U مدفوع انسان وحیوان
humanism U مکتب اصالت انسان
prehuman U پیش از پیدایش انسان
voices U صدای سخنرانی انسان
ethos U صفات وشخصیت انسان
equalitarian U طرفدار تساوی انسان
voice U صدای سخنرانی انسان
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
trunk U خرطوم بینی انسان
anthropomorphic U دارای شکل انسان
hypomorph U انسان سرگرد وپاکوتاه
kindlily U بطورملایم انسان وار
homosapiens U نام علمی انسان
buffs U جلا پوست انسان
manxman U اهل جزیره انسان
buff U جلا پوست انسان
hu man U وابسته ب ه انسان بشری
foliate mask U صورت مجسمه انسان
trunks U خرطوم بینی انسان
theophany U تجلی خدا به انسان
misanthropic U مربوط به انسان گریزی
theophany U فهور خدابه انسان
man trap U دام برای انسان
homo sapiens U انسان اندیشه ورز
aping U میمون انسان نما
neoanthropic U شبیه انسان جدید
apes U میمون انسان نما
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
man of mould U انسان خاکی یا فانی
aped U میمون انسان نما
man made U مصنوع انسان انسانی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
ape U میمون انسان نما
anthropology U علم انسان شناسی
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
macaque U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
floruit U دوره رشد وپیشرفت انسان
self born U پیدا شده در نفس انسان
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man is a risible creature U انسان مخلوقی است خنده کن
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
theophanic U وابسته به تجلی خدا به انسان
macaca U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
superhuman U ابر انسان فوق بشری
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
truncal U وابسته به تنه انسان یا درخت
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
crutch U محل انشعاب بدن انسان
crutches U محل انشعاب بدن انسان
hu man U دارای خوی انسانی انسان
humanization U انسان پروری متمدن سازی
zombie U انسان زنده شد ادم احمق
zombies U انسان زنده شد ادم احمق
zombi U انسان زنده شد ادم احمق
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
ash U بقایای جسد انسان پس از مرگ
preadolescence U دوره قبل از بلوغ انسان
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
pithecanthrope U برزخ میان انسان و میمون
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
fruitarianism U اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
theanthropic U مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
mensch U [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
prehominidae U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
The human brain is a complex organ . U مغز انسان عضو پیچیده یی است
prehominid U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
machover draw a person test U ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
memento mori U کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
pick up a trail/scent <idiom> U تشخیص جای پای انسان یا حیوان
zooplasty U فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
crumpled rose leaf U چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
theriaanthropism U پرستش موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانورباشند
metempsychosis U حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
voice U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
acanthocephala U انواع کرمهای قلاب دار رودهء انسان
animalist U مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
voicing U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
external ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
anthropometry U مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان
voices U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
anthropometric U وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
cerumen U جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
outer ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax U جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com