English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the coalition parties U احزاب ائتلاف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
popular front U ائتلاف احزاب دست چپی ومیانه رو
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
integrator U ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
parts U احزاب
The opposition parties . U احزاب مخالف
coalition parties U احزاب موتلفه
coalition parties U احزاب موتلف
the coalition parties U احزاب موتلفه
cominform U دفتر اطلاعات احزاب کمونیست
idological parties U احزاب دارای روش فکری خاص
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
conservatism U عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
popular front U ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
synoeky U ائتلاف
pools U ائتلاف
pooled U ائتلاف
pool U ائتلاف
synoecy U ائتلاف
integration U ائتلاف
coalitions U ائتلاف
coalescence U ائتلاف
entent U ائتلاف
coalition U ائتلاف
consortia U ائتلاف تجاری
coalesce U ائتلاف کردن
consortium U ائتلاف تجاری
the little entente U ائتلاف کوچک
consortiums U ائتلاف تجاری
the little entente U ائتلاف صغیر
the little entent U ائتلاف کوچک
colligate U ائتلاف کردن
coalesced U ائتلاف کردن
the triple entent U ائتلاف سه گانه
management group U ائتلاف تجاری
federalize U ائتلاف کردن
coalescing U ائتلاف کردن
coalesces U ائتلاف کردن
pool U ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
trusts U اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted U اتحادیه شرکتها ائتلاف
balkan entent U ائتلاف ممالک بالکان
consortiums U ائتلاف چند شرکت
consortium U ائتلاف چند شرکت
consortia U ائتلاف چند شرکت
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
pooled U ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pools U ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
management group U ائتلاف چند شرکت
consortium U ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
consortia U ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
fusion U ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
fusions U ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
consortiums U ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
world federalism U طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
consortia U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortiums U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortium U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
pools U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pooled U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
mitigative U کم کننده
fizzy U کف کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
jaberer U پچ پچ کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
deflective U کج کننده
fillets U پر کننده
sensor U حس کننده
renunciant U رد کننده
filleting U پر کننده
filleted U پر کننده
bidder U کننده
refutatory U رد کننده
puffer U پف کننده
whisperer U پچ پچ کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
doer U کننده
mitigatory U کم کننده
doers U کننده
refutative U رد کننده
deletive U حک کننده
solver U حل کننده
fillet U پر کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com