English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. U اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
five and ten U مغازه اجناس ارزان قیمت
The goods in this shop could not be flogged. U اجناس این مغازه باد کرده
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
Laundry / Dry cleaners U مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
shoplifting U دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
goods U اجناس
good U اجناس
Fake articles. U اجناس تقلبی
dry goods U اجناس خشک
ware U جنس اجناس
wares U جنس اجناس
yard goods U اجناس ذرعی
closed stock U اجناس ذخیره
rejects U مانده [اجناس]
culls U مانده [اجناس]
substandard goods U اجناس بنجل
category U طبقه اجناس
culls U رد شده [اجناس]
rejects U رد شده [اجناس]
scrapbook U دفتر اجناس اوراق
avoirdupois weight U اوزان و مقیاسات اجناس
d. of goods U تحویل کالا یا اجناس
closed stock U اجناس انبارشده ثابت
scrapbooks U دفتر اجناس اوراق
import duties U گمرک اجناس وارداتی
mace greff U خریدار اجناس مسروقه
immusical U ناجور
ill mated U ناجور
dissonant U ناجور
inconsonant U ناجور
rimeless or rhyme U ناجور
out of keeping U ناجور
incorrect U ناجور
inconsistent U ناجور
ill matched U ناجور
disparate U ناجور
dissimilar U ناجور
uneven U ناجور
cock eyed U ناجور
inconvenient U ناجور
away U ناجور
heterogeneous U ناجور
inapplicable U ناجور
cost analysis U تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
location survey U بازرسی در جای اجناس درانبار
avoirdupois U مقیاس وزن اجناس سنگین
packinghouse U محل بسته بندی اجناس
middling U اجناس مختلف از درجه متوسط
white sale U فروش ملافه و اجناس ذرعی
packingplant U محل بسته بندی اجناس
helerolysis U کافت ناجور
hassles U وضع ناجور
sorriest U ناجور بدبخت
heteronuclear U ناجور هسته
inept U ناجور بی معنی
mismatch U ازدواج ناجور
hassling U وضع ناجور
disharmonize U ناجور کردن
heterolytic cleavage U کافت ناجور
sorry U ناجور بدبخت
heteropolymer U ناجور بسپار
piebald U رنگارنگ ناجور
sorrier U ناجور بدبخت
hassled U وضع ناجور
mismarriage U عروسی ناجور
misalliance U وصلت ناجور
mesalliance U پیوند ناجور
misfits U ناجور نخاله
misfit U ناجور نخاله
incompatible U ناجور نامناسب
inappropriate U نامناسب ناجور
foreign U بیرونی ناجور
ill sorted U نامناسب ناجور
squally U پر اشوب ناجور
hassle U وضع ناجور
gypsy moth U کرم ابریشم ناجور
heterolytic cleavage U گسسته شدن ناجور
helerolysis U گسسته شدن ناجور
hetero organic polymer U ناجور بسپار الی
heteroatomic chain U زنجیر ناجور اتمی
heteroatomic molecule U مولکول ناجور اتم
heterocyclic compounds U ترکیبات ناجور حلقه
heteropolar bond U پیوند ناجور قطبی
heteropoly acid U پلی اسید ناجور
heteropolyatomic U چند اتمی ناجور
inconsonantly U بطور ناجور یا ناموزون
nohow U بهر حال ناجور
off color U دارای رنگ ناجور
pay load U اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
mismatch U متناسب نبودن ناجور بودن
budget account حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
shopper U مغازه رو
shops U مغازه
shopped U مغازه
shop U مغازه
shoppers U مغازه رو
hybridism U جفت سازی یا پیوند زنی دوجنس ناجور با هم
dissimilate U ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
shopkeeper U مغازه دار
storing U مغازه دکان
storing U مغازه بزرگ
tuck shop U مغازه حلویات
tuck shop U مغازه قنادی
shop lifting U دزدی از مغازه ها
salesclerk U فروشنده مغازه
store U مغازه بزرگ
store U مغازه دکان
shopkeepers U مغازه دار
to shut up a shop U مغازه ای را بستن
shopwalker U راهنمای مغازه
shoplifter U دزد مغازه
shoplifters U دزد مغازه
d. store U مغازه بزرگ
floor walker U راهنمای مغازه
soda fountains U مغازه لیموناد فروشی
soda fountain U مغازه لیموناد فروشی
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
bookshop U مغازه کتاب فروشی
shop assistant دستیار مغازه دار
bookshops U مغازه کتاب فروشی
delicatessen U مغازه اغذیه فروشی
delicatessens U مغازه اغذیه فروشی
mercery U مغازه پارچه فروشی
stock in trade U موجودی کالای مغازه
show case U قفسه جلو مغازه
rotisserie U مغازه خوراک پزی
wineshop U مغازه شراب فروشی
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
shop U مغازه گردی کردن دکه
burse U مغازه یابازار خرید وفروش
shops U مغازه گردی کردن دکه
cantina U مغازه خواربار یامشروب فروشی
shoplifting U بلند کردن جنس از مغازه
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
shopped U مغازه گردی کردن دکه
shopworn U کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
cash registers U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash register U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
This shop deals in goods of all sorts . U دراین مغازه همه چیز معامله می شود
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays [American E] . U مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
middlemen U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
middleman U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
well assorted U جور دارای کالا یا اجناس جور موافق سازگار
mark up U نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
stockpile U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiles U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
import duties U حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
EFTPOS U ترمینالی در POS که به یک کامپیوتر مرکزی وصل است که پول را مستقیماگ از حساب مشتری به مغازه منتقل میکند
location audit U تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
punched U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
patch U وصله ناجور وصله کردن
patches U وصله ناجور وصله کردن
discord U ناجور بودن ناسازگار بودن
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com