English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulating brick U اجر عایق بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clothing U عایق بندی روکش کشیدن
insulation U عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulated cable U کابل عایق بندی شده
insulating asphalt U اسفالت عایق بندی
insulation class U کلاس عایق بندی
insulation defect U نقص عایق بندی
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
insulation fault U نقص عایق بندی
insulation indicator U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation tester U دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation loss U تلف عایق بندی
insulation power factor U ضریب قدرت عایق بندی
insulation protection U حفافت عایق بندی
insulation resistance U مقاومت عایق بندی
insulation shielding U زره پوش کردن عایق بندی
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulation voltage U ولتاژ عایق بندی
laggin U عایق بندی
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
Other Matches
insulators U عایق کننده روکش عایق
insulator U جسم عایق ماده عایق
insulator U عایق کننده روکش عایق
insulators U جسم عایق ماده عایق
insulated instrument transformer U ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
impediment U عایق
impediments U عایق
insulator U عایق
drag chain U عایق
dielectric U عایق
insulators U عایق
detent U عایق
floor insulator U عایق کف
waterproof U عایق اب
waterproofed U عایق اب
waterproofs U عایق اب
insulant U عایق
insulation U عایق
cloggy U عایق
pawl U عایق
non conductor U عایق
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
resistance U عایق مقاومت
insulation testing apparatus U عایق سنج
mica dielectric U عایق میکا
insulated wall U دیواره عایق
insulated tongs U انبر عایق
weatherproof U عایق هوا
insulated plier U انبر عایق
insulated layer U لایه عایق
rachet U گیره عایق
drag hook U قلاب عایق
circular loom U نای عایق
wall insulator U عایق دیوار
insulating material U ماده عایق
insulated U عایق دار
fish paper U عایق کاغذی
battery insulator U عایق باتری
slot insulation U عایق شیار
sound insulation U عایق صدا
cleat U عایق انگلیسی
electrical insulator U عایق الکتریکی
adiabatic U عایق گرما
ideal dielectric U عایق کامل
insulant U ماده عایق
insulative U عایق کردن
dielectric isolation U جداسازی با عایق
insulation board U صفحه عایق
insulating varnish U لعاب عایق
insulating compound U مواد عایق
brake U عایق مانع
insulating U عایق کردن
soundproof U عایق صدا
insulating U عایق سازی
insulates U عایق سازی
insulates U عایق کردن
brakes U عایق مانع
braking U عایق مانع
non conducting U عایق گرما
obstructions U مانع عایق
insulate U عایق کردن
insulation U عایق گذاری
rainproof U عایق باران
insulated wire U سیم عایق
insulation U عایق کاری
insulating bushing U بوش عایق
braked U عایق مانع
insulating material U مواد عایق
insulating material U جسم عایق
obstruction U مانع عایق
insulate U عایق سازی
non conducting U عایق برق
insulating cement U سیمان عایق
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament U طرح بندی صورت بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording U جمله بندی کلمه بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
tightening material U مواد عایق کننده
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
mess kit U فرف عایق غذاخوری
lead in insulator U عایق سیم انتن
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
damper U عایق تعدیل کننده
to deaden a wall U عایق کردن دیوار
utilidor U لوله عایق کننده
insulation fault U نقص عایق کاری
flameproof U عایق شعله ضد اتش
isolate U عایق دار کردن
form insulation U عایق کاری قالب
insulate U با عایق مجزا کردن
insulated conduit tube U لوله عایق شده
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
isolates U عایق دار کردن
insulating U با عایق مجزا کردن
insulation of concrete U عایق کاری بتن
weatherbeater <adj.> U عایق رطوبتی، آب بند
insulation breakdown test U ازمایش شکست عایق
insulates U با عایق مجزا کردن
insulated conductor U هادی عایق شده
insulated cable U کابل عایق شده
heat insulation U عایق کاری حرارتی
isolating U عایق دار کردن
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
insulated bearing U یاطاقان عایق شده
acoustic ceiling سقف عایق پوش
ferroxcube U مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
bushing U عایق غلاف حیله گردان
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
storm door U درب عایق هوای توفانی
insulated bearing housing U پوسته یاطاقان عایق شده
insulation U روپوش کشی عایق کردن
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
ratchets U گیره عایق چرخ ضامن دار
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
cold plug U شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
quads U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quad U سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
weathertight U محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
quadrangles U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangle U سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
kapton U نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
blanket U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blankets U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield U کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
glass wool U تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shields U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield U , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight U غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulators U جدا کننده عایق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
funicular U بندی
nailed up U سر هم بندی
commisural U بندی
neuration U رگ بندی
snacks U ته بندی
vanation U رگ بندی
seals U اب بندی
trimerous U سه بندی
humidity insulation U اب بندی
alignment U صف بندی
laced U بندی
patching U سر هم بندی
seal U اب بندی
commissural U بندی
humidity insulation U نم بندی
articular U بندی
queing U صف بندی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com