English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sword dance U اجرای رقص در اطراف شمشیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
chaining U اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
real time U اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
Sound Recorder U امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
run duration U خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
application of fire U اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
feasibility study U مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
possession money U حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
performance standard U معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
sword U شمشیر
spurtle U شمشیر
spits U شمشیر
swords U شمشیر
blade U شمشیر
spit U شمشیر
bilboa U شمشیر
bolo U شمشیر
bilbo U شمشیر
swordsman U شمشیر زن
swordfish U شمشیر ماهی.
hilt U دسته شمشیر
swordfishes U شمشیر ماهی.
scabbard U غلاف شمشیر
sabre cut U زخم شمشیر
sword cut U زخم شمشیر
foilsman U شمشیر باز
sword dance U رقص شمشیر
hilts U دسته شمشیر
sword cutter U شمشیر ساز
scabbards U غلاف شمشیر
blade U تیغه شمشیر
sword fish U شمشیر ماهی
rapiers U شمشیر دودم
pommels U قبه شمشیر
pommel U قبه شمشیر
foibles U تیغه شمشیر
foible U تیغه شمشیر
swordplay U فن شمشیر بازی
rapier U شمشیر دودم
daito U شمشیر بزرگ
gladiate U شمشیر مانند
claymore U شمشیر دودمه
steel U شمشیر پولادی
steeled U شمشیر پولادی
steeling U شمشیر پولادی
steels U شمشیر پولادی
fencer U شمشیر باز
at the point of the sword U بدم شمشیر
baldric U بند شمشیر
sword knot U شرابه شمشیر
With a stork of the sword. U با ضرب شمشیر
tucker U شمشیر ساز
handle U قبضه شمشیر
to carry sword U شمشیر جستن
fence U شمشیر بازی
handles U قبضه شمشیر
swordsmanship U شمشیر بازی
fences U شمشیر بازی
swordsman U شمشیر باز
swordlike U شمشیر مانند
environment U اطراف
from the four winds U از اطراف
milieux U اطراف
parties U اطراف
environments U اطراف
milieus U اطراف
milieu U اطراف
environs U اطراف
backsword U شمشیر یک لبهء برنده
fences U شمشیر بازی کردن
fence U شمشیر بازی کردن
falchion U شمشیر کوتاه و پهن
curtal ax U شمشیر کوتاه وسنگین
in line U شمشیر در وضع حمله
curtle ax U شمشیر کوتاه وسنگین
toledo U شمشیر ابدارمصنوع تولدو
academic assault شمشیر بازی نمایشی
stoccado U پرتاب با ضربه شمشیر
stoccata U پرتاب با ضربه شمشیر
sword play U مهارت در بکارگیری شمشیر
scimitar U شمشیر هلالی شکل
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
point d'arret U نوک چنگالی شمشیر
sides of the question U اطراف موضوع
edge zone U اطراف لبه
about U در اطراف نزدیک
vicinity U در حدود در اطراف
go around <idiom> U به اطراف سفرکردن
mess around <idiom> U دو رو اطراف بازیکردن
wry U به اطراف چرخاندن
graveside U اطراف قبر
pericardium U اطراف قلب
wryly U به اطراف چرخاندن
architrave U گچبری اطراف در
ambient noise U صدای اطراف
periderm U پوست اطراف
pappus U کلاله اطراف گل
gravesides U اطراف قبر
foibles U نیمی از شمشیر از وسط تانوک
partisans U شمشیر پهن ودسته بلند
engagements U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
foible U نیمی از شمشیر از وسط تانوک
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
electric foil U شمشیر فویل با نوک برقدار
engagement U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
partisan U شمشیر پهن ودسته بلند
weaknesses U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weakest U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
foin U فرو بردن شمشیر یا نیزه
weaker U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
sabre cut U زخم شوشکه ضربه شمشیر
weak U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
partizan U شمشیر پهن ودسته بلند
The pen is mightier than the sword. <proverb> U قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
look round U اطراف کار را دیدن
seaward U اطراف دریا روبدریا
sea chest U مکندههای اطراف ناو
black eye U سیاهی اطراف چشم
black eyes U سیاهی اطراف چشم
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
barnyards U محوطهء اطراف انبار
to look a bout U اطراف کار را پاییدن
quayside U زمین اطراف بارانداز
port U ریل اطراف ناو
touchline U خط اطراف زمین فوتبال
parties U متداعیین اطراف دعوی
barnyard U محوطهء اطراف انبار
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
compound parry U دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
saber U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
director U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
sabres U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabre U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabers U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
directors U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
line of engagement U ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
manipulators U گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
To behead ( decapitate ) someone . U کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
fortes U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
forte U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
binds U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
bind U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
guards U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guarding U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
croise U عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
guard U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
heat muff U پوشش اطراف پنجه اگزوز
greater U شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
periosteal U واقع در اطراف ضریع استخوان
(keep/have one's) ear to the ground <idiom> U بادقت مراقب اطراف بودن
safe distance U مسافت امن اطراف مین
reeling U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
reels U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeled U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reel U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
snaking U تورگیری اطراف توپ ناو
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
whisker U موی اطراف گونه وچانه
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
balteus U [نواری در اطراف بالشتک قوسی]
areola U محوطهء کوچک اطراف چیزی
touches U برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
scimitar U شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
touch U برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
mauls U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
ambient U متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
plaster casts U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
plaster cast U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
seminar U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
mauling U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
maul U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
peristyle U ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
burg U حصار یانرده اطراف خانه یاشهر
vibrissa U سبیل وموی اطراف دهان حیوان
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
thistledown U پرز اطراف گلهای خاربن یا ژاژ
cross pointing U ارایش طنابهای اطراف ناو یااستنچی
mauled U گروه مهاجمان ومدافعان اطراف توپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com