Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air traffic control clearance
U
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prior admission
U
اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
pass
U
اجازه عبور
passages
U
اجازه عبور
conge
U
اجازه عبور
passes
U
اجازه عبور
passed
U
اجازه عبور
passage
U
اجازه عبور
transit bill
U
اجازه عبور
safe conduct
U
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
train path
U
اجازه عبور ترن روی یک خط
safe conducts
U
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe-conducts
U
اجازه عبور از منطقه ممنوعه
frank
U
اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franking
U
اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
frankest
U
اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franker
U
اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franked
U
اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franks
U
اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
filter
U
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
bandpass filter
U
فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
filters
U
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
greenlight
U
اجازه حرکت و اقدام
give free rein to
<idiom>
U
اجازه حرکت یا انجام کاری را دادن
diode
U
قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
crossing target
U
هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
cursors
U
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor
U
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
bridges
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
wading crossing
U
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
flat
U
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flattest
U
برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
clearance
U
اجازه ترخیص اجازه نامه
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
emulation
U
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
tolling
U
حق عبور
right of passage
U
حق عبور
tolls
U
حق عبور
transit
U
عبور
toll
U
حق عبور
transmission
U
عبور
road haulage
U
حق عبور
transmittancy
U
عبور
cross-Channel
U
عبور
crossing
U
عبور
transmittance
U
عبور
transmittal
U
عبور
alpha canis majoris
U
عبور
transmissions
U
عبور
passage of lines
U
عبور از خط
right of way
U
حق عبور
rights of way
U
حق عبور
passage
U
حق عبور
passage
U
عبور
fording
U
عبور از اب
passages
U
حق عبور
passages
U
عبور
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
transmission grating
U
شبکه عبور
thoroughfares
U
راه عبور
passages
U
عبور سفر
pass
U
کلمه عبور
pass
U
عبور کردن
passages
U
راه عبور
oil passage
U
عبور روغن
passes
U
کلمه عبور
passes
U
گذر عبور
passes
U
عبور کردن
transit time
U
زمان عبور
transit traffic
U
عبور ترانزیتی
traffics
U
عبور و مرور
passed
U
کلمه عبور
transmission factor
U
ضریب عبور
passed
U
گذر عبور
passed
U
عبور کردن
pass
U
گذر عبور
electron transition
U
عبور الکترون
band pass
U
نوار عبور
cruising
U
عبور کردن
through traffic
U
عبور یکسره
current passage
U
عبور جریان
cruises
U
عبور کردن
cruised
U
عبور کردن
transit bill
U
پروانه عبور
safe conduct
U
رخصت عبور
cruise
U
عبور کردن
safe conducts
U
رخصت عبور
communication
U
عبور اطلاعات
light passing
U
عبور نور
safe-conducts
U
رخصت عبور
crossing the line
U
عبور از خط استوا
trafficking
U
عبور و مرور
transmittance
U
مقدار عبور
passwords
U
اسم عبور
trafficked
U
عبور و مرور
password
U
اسم عبور
shallow fording
U
عبور از اب کم عمق
transoceanic
U
عبور از اقیانوس
traversable
U
قابل عبور
passage
U
عبور سفر
passage
U
راه عبور
counter sign
U
اسم عبور
tessera
U
کلمه عبور
wading crossing
U
عبور از پایاب
crossing the line
U
عبور از استوا
deep fording
U
عبور از اب عمیق
girdle traverse
U
عبور کمربندی
faring
U
هزینه عبور
tolling
U
عوارض عبور
fleet
U
عبور سریع
passable
U
قابل عبور
toll
U
عوارض عبور
tolls
U
عوارض عبور
trafficability
U
قابلیت عبور
fleets
U
عبور سریع
traffic
U
عبور و مرور
penstock
U
مجرای عبور اب
ford
U
محل عبور
fares
U
هزینه عبور
fared
U
هزینه عبور
practicableness
U
قابلیت عبور
passageways
U
محل عبور
passageway
U
محل عبور
transit
U
عبور کردن
transit
U
راه عبور
highway user tax
U
مالیات حق عبور
traverses
U
عبور کردن
fare
U
هزینه عبور
traject
U
عبور گذرگاه
forded
U
محل عبور
traversing
U
عبور کردن
crossing area
U
منطقه عبور
crosser
U
عبور کردن
overfly
U
عبور کردن
fordless
U
غیرقابل عبور
fordability
U
قابلیت عبور
fordable
U
قابل عبور
cross
U
عبور کردن
laissez passer
U
پروانه عبور
crosses
U
عبور کردن
transduction
U
انقال عبور
fords
U
محل عبور
crossest
U
عبور کردن
traverse
U
عبور کردن
passavani
U
سند عبور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com