English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air traffic control clearance U اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prior admission U اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
pass U اجازه عبور
passages U اجازه عبور
conge U اجازه عبور
passes U اجازه عبور
passed U اجازه عبور
passage U اجازه عبور
transit bill U اجازه عبور
safe conduct U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
train path U اجازه عبور ترن روی یک خط
safe conducts U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
safe-conducts U اجازه عبور از منطقه ممنوعه
frank U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franking U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
frankest U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franker U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franked U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
franks U اجازه عبور دادن مجانا فرستادن
filter U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
bandpass filter U فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
filters U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
greenlight U اجازه حرکت و اقدام
give free rein to <idiom> U اجازه حرکت یا انجام کاری را دادن
diode U قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
crossing target U هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
cursors U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
bridges U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
wading crossing U عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
flat U برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flattest U برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
clearance U اجازه ترخیص اجازه نامه
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
tolling U حق عبور
right of passage U حق عبور
tolls U حق عبور
transit U عبور
toll U حق عبور
transmission U عبور
road haulage U حق عبور
transmittancy U عبور
cross-Channel U عبور
crossing U عبور
transmittance U عبور
transmittal U عبور
alpha canis majoris U عبور
transmissions U عبور
passage of lines U عبور از خط
right of way U حق عبور
rights of way U حق عبور
passage U حق عبور
passage U عبور
fording U عبور از اب
passages U حق عبور
passages U عبور
stabile U بدون حرکت بی حرکت
transmission grating U شبکه عبور
thoroughfares U راه عبور
passages U عبور سفر
pass U کلمه عبور
pass U عبور کردن
passages U راه عبور
oil passage U عبور روغن
passes U کلمه عبور
passes U گذر عبور
passes U عبور کردن
transit time U زمان عبور
transit traffic U عبور ترانزیتی
traffics U عبور و مرور
passed U کلمه عبور
transmission factor U ضریب عبور
passed U گذر عبور
passed U عبور کردن
pass U گذر عبور
electron transition U عبور الکترون
band pass U نوار عبور
cruising U عبور کردن
through traffic U عبور یکسره
current passage U عبور جریان
cruises U عبور کردن
cruised U عبور کردن
transit bill U پروانه عبور
safe conduct U رخصت عبور
cruise U عبور کردن
safe conducts U رخصت عبور
communication U عبور اطلاعات
light passing U عبور نور
safe-conducts U رخصت عبور
crossing the line U عبور از خط استوا
trafficking U عبور و مرور
transmittance U مقدار عبور
passwords U اسم عبور
trafficked U عبور و مرور
password U اسم عبور
shallow fording U عبور از اب کم عمق
transoceanic U عبور از اقیانوس
traversable U قابل عبور
passage U عبور سفر
passage U راه عبور
counter sign U اسم عبور
tessera U کلمه عبور
wading crossing U عبور از پایاب
crossing the line U عبور از استوا
deep fording U عبور از اب عمیق
girdle traverse U عبور کمربندی
faring U هزینه عبور
tolling U عوارض عبور
fleet U عبور سریع
passable U قابل عبور
toll U عوارض عبور
tolls U عوارض عبور
trafficability U قابلیت عبور
fleets U عبور سریع
traffic U عبور و مرور
penstock U مجرای عبور اب
ford U محل عبور
fares U هزینه عبور
fared U هزینه عبور
practicableness U قابلیت عبور
passageways U محل عبور
passageway U محل عبور
transit U عبور کردن
transit U راه عبور
highway user tax U مالیات حق عبور
traverses U عبور کردن
fare U هزینه عبور
traject U عبور گذرگاه
forded U محل عبور
traversing U عبور کردن
crossing area U منطقه عبور
crosser U عبور کردن
overfly U عبور کردن
fordless U غیرقابل عبور
fordability U قابلیت عبور
fordable U قابل عبور
cross U عبور کردن
laissez passer U پروانه عبور
crosses U عبور کردن
transduction U انقال عبور
fords U محل عبور
crossest U عبور کردن
traverse U عبور کردن
passavani U سند عبور
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com