Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
land tenure
U
اجاره داری زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
Other Matches
tenure
U
اجاره داری
leasehold
U
اجاره داری
leasing
U
اجاره داری
tenancies
U
اجاره داری
tenancy
U
اجاره داری
explicit rent
U
اجاره داری کردن
holding
U
متصرفی اجاره داری
joint tenancy
U
اجاره داری مشترک
joint tenancy
U
شرکت در اجاره داری
attorn
U
اجاره داری کردن
jointure
U
اجاره داری مشترک و مشاعی
subtenancy
U
اجاره داری دست دوم
tenantry
U
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
explees
U
اجاره بها یا منافع زمین
farm out
U
اجاره دادن زمین مزروعی
socage
U
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
soccage
U
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
arrendare
U
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
charters
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
dude ranch
U
گله داری واسب سواری وحشم داری
chater party
U
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
landholder
U
اجاره دار زمین دار
Lease (rental) agreement.
U
اجاره نامه (قرار داد اجاره )
farms
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farm
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
statecraft
U
کشور داری ملک داری
You deserve it.
U
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
under lease
U
وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
lets
U
اجاره دادن اجاره رفتن
letting
U
اجاره دادن اجاره رفتن
lease
U
اجاره نامه اجاره دادن
let
U
اجاره دادن اجاره رفتن
leases
U
اجاره نامه اجاره دادن
leasing
U
اجاره کردن اجاره
rental
U
اجاره بها اجاره
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
wet storage
U
تر داری
bigamy
U
دو زن داری
grittiness
U
شن داری
tensility
U
کش داری
blind man's buff
U
از من داری
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
wake
U
شب زنده داری
tresury general
U
خزانه داری کل
vigil
U
شب زنده داری
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
bank protection
U
ساحل داری
treasury
U
خزانه داری
wakefulness
U
شب زنده داری
trusteedhip
U
امانت داری
treasury general
U
خرانه داری کل
wakes
U
شب زنده داری
vigils
U
شب زنده داری
waked
U
شب زنده داری
self restraint
U
خود داری
farming
U
مزرعه داری
serrulation
U
دندانه داری
angulation
U
زاویه داری
bursary
U
خزانه داری
bursaries
U
خزانه داری
altruism
U
همگونه داری
quartermaster
U
سررشته داری
communism
U
مردم داری
quartermasters
U
سررشته داری
sang-froid
U
خود داری
sang froid
U
خود داری
menage
U
خانه داری
spinosity
U
سیخ داری
abstinence;or abstinency
U
خود داری
thrift
U
خانه داری
angularity
U
زاویه داری
night waking
U
شب زنده داری
capitalism
U
سرمایه داری
treasurership
U
خزانه داری
angularity
U
گوشه داری
slaveholding
U
برده داری
Exchequer
U
خزانه داری
slavery
U
برده داری
notbility
U
خانه داری
pernoctation
U
شب زنده داری
house work
U
خانه داری
fasting
U
روزه داری
household art
U
هنرخانه داری
creaminess
U
خامه داری
stigmatism
U
خال داری
lucubration
U
شب زنده داری
non commital
U
خود داری
charge
U
عهده داری
charges
U
عهده داری
dry storage
U
خشک داری
refusal
U
خود داری رد
patchiness
U
وصله داری
housekeeping
U
خانه داری
refusals
U
خود داری رد
viscosity
U
شیره داری
fisk
U
خزانه داری
cellarge
U
حق انبار داری
blind mans buff
U
ازمن داری
trusteeship
U
امانت داری
incumbency
U
عهده داری
continenece
U
خود داری
retenv
U
خود داری
bulkiness
U
جثه داری
rhythmicity
U
نواخت داری
bulkiness
U
تنه داری
conchiferous
U
داری صدف
vigilance
U
شب زنده داری
bean caper
U
پیرسن داری
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
locatio
U
اجاره
factor payments
U
اجاره
leases
U
اجاره
lease
U
اجاره
to hold by lease
U
در اجاره
leasing
U
اجاره
hires
U
اجاره
rent-free
U
بی اجاره
hired
U
در اجاره
letting
U
اجاره
hire
U
اجاره
rent free
U
بی اجاره
lets
U
اجاره
rent
U
اجاره
hiring
U
اجاره
let
U
اجاره
tenanted by
U
در اجاره
on lease
U
در اجاره
capitalistic
U
منسوب به سرمایه داری
to possess oneself
U
خود داری کردن
home economics
U
اقتصاد خانه داری
To keep late nights
[hours]
شب زنده داری کردن
day nurseries
U
بچه داری در روز
day nursery
U
بچه داری در روز
refrains
U
خود داری کردن
to rule the roast
U
اختیار داری کردن
keep
U
حفافت امانت داری
Chancellor of the Exchequer
U
وزیر خزانه داری
keeps
U
حفافت امانت داری
baby sit
U
بچه داری کردن
baby-sat
U
بچه داری کردن
baby-sit
U
بچه داری کردن
refraining
U
خود داری کردن
refrained
U
خود داری کردن
refrain
U
خود داری کردن
capitalism
U
رژیم سرمایه داری
Chancellors of the Exchequer
U
وزیر خزانه داری
What do you feel like having today?
U
امروز تو به چه اشتها داری؟
baby-sitting
U
بچه داری کردن
bourgeoisie
U
سرمایه داری بورژوازی
to keep house
U
خانه داری کردن
to keep shop
U
دکان داری کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com