English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contingencies U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency option program U برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
explosive train U مدار انفجار مسیر انفجار
burning train U مسیر انفجار سیکل انفجار
blast line U مسیرموج انفجار خط موج انفجار
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
shoaling effect U اثرات کم عمق
spillover effects U اثرات خارجی
comulative action U اثرات کلی
side effects U اثرات جنبی
externalities U اثرات خارجی
side effects U اثرات فرعی
thermal effects U اثرات حرارتی
spread effects U اثرات پراکندگی
spread effects U اثرات نشر
chain effects U اثرات زنجیری
linkage effects U اثرات زنجیری
technological spillover U اثرات فنی
range effects U اثرات بردی
range effects U اثرات برد
secondary effects U اثرات ثانوی
desired effects U اثرات مورد نظر
equipotent U دارای اثرات برابر
emergent U مضر اثرات ناشیه
controlled effects U اثرات کنترل شده
accidentalism U اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
wind load U سربار ناشی از اثرات باد
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
controlled effects U جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
failures U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
failure U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
contingency U احتمالی
eventual U احتمالی
contingencies U احتمالی
probabilistic U احتمالی
probable U احتمالی
possibly <adv.> U احتمالی
contingently <adv.> U احتمالی
even tual U احتمالی
as may be the case <adv.> U احتمالی
conceivably <adv.> U احتمالی
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
probabilism U احتمالی نگری
risk U خطر احتمالی
adventure U خطر احتمالی
probabilistic model U الگوی احتمالی
probabilistic model U مدل احتمالی
contingent liability U بدهی احتمالی
risked U خطر احتمالی
risking U خطر احتمالی
adventures U خطر احتمالی
acatalepsy U فلسفهء احتمالی
contingent profit U منفعت احتمالی
contingency plan U طرح احتمالی
contingent liabilities U بدهیهای احتمالی
presumptive U فرضی احتمالی
prospecting U مشتری احتمالی
risks U خطر احتمالی
probability cost U بهای احتمالی
probability limits U حدود احتمالی
probable error U خطای احتمالی
probable error U اشتباه احتمالی
prospects U مشتری احتمالی
prospected U مشتری احتمالی
prospect U مشتری احتمالی
PE U خطای احتمالی
ramifications U تبعات احتمالی
gambling U خطر احتمالی
contenders U برنده احتمالی
contender U برنده احتمالی
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
nuclear U هستهای
mononuclear U یک هستهای
atomic U هستهای
potential barrier U سد هستهای
nuclear strike U تک هستهای
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
likely U باور کردنی احتمالی
likeliest U باور کردنی احتمالی
likelier U باور کردنی احتمالی
likly U باور کردنی احتمالی
contingency plan U طرح عملیات احتمالی
radial probability density U چگالی شعاعی احتمالی
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
break up of the a proposed marriage U به هم خوردن ازدواج احتمالی
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
estrogen U ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear structure U ساختار هستهای
nuclear family U خانواده هستهای
fission U شکافت هستهای
nuclear families U خانواده هستهای
core memory U حافظه هستهای
nuclear reactors U راکتور هستهای
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactors U واکنشگاه هستهای
nuclear transformation U تبدیل هستهای
transmutation U تبدیل هستهای
fission bomb U بمب هستهای
fission reactor U واکنشگاه هستهای
core storage U انباره هستهای
mononuclear U سلول یک هستهای
necleo synthesis U سنتز هستهای
fusion U جوش هستهای
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
thermonuclear U گرمای هستهای
fusions U جوش هستهای
nucleonics U فیزیک هستهای
fission U شکاف هستهای
nuclear radiation U تشعشع هستهای
nuclear forces U نیروهای هستهای
nuclear fusion U ذوب هستهای
nuclear fusion U گداز هستهای
nuclear fusion U گداخت هستهای
nuclear fusion U همجوشی هستهای
nuclear pile U پیل هستهای
nuclear number U عدد هستهای
nuclear power U نیروی هستهای
nuclear reaction U واکنش هستهای
nuclear power U انرژی هستهای
nuclear reaction U فرایند هستهای
nuclear power station U نیروگاه هستهای
nuclear fission U انشقاق هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
nuclear energy U انرژی هستهای
nuclear fission U شکافت هستهای
nuclear electricity U الکتریسیته هستهای
nuclear detector U اشکارساز هستهای
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
nuclear configuration U ترکیب هستهای
nuclear chemistry U شیمی هستهای
norm point U نقطه احتمالی فرود در پرش
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
probable U باور کردنی امر احتمالی
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
buffer zones U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
range probable error U اشتباه احتمالی برد توپ
nuclear power production U تولید انرژی هستهای
slugged U میزان سازی هستهای
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
fusions U عمل ترکیب هستهای
slug U میزان سازی هستهای
internuclear distance U فاصله بین هستهای
slugs U میزان سازی هستهای
nuclear fusion energy U انرژی ذوب هستهای
thermonuclear reaction U واکنش گرما- هستهای
fusion energy U انرژی همجوشی هستهای
fusion U عمل ترکیب هستهای
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
nuclear binding energy U انرژی اتصال هستهای
thermonuclear U بمب هستهای حرارتی
dopes U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dope U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock U اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
confidence level U احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
palette U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palettes U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
radiological U رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingency support stocks U اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
circular probable error U دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
fission U تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
dwarf dud U جنگ افزار هستهای عمل نکرده
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
lymphocytosis U ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
elodea U جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
nominal weapon U جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
endomixis U تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
fission products U عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
epistasis U اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasy U اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
inductor U قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com