Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rabbet joint
U
اتصال دو راهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
one track
U
یک راهه
two way
U
دو راهه
three way
U
سه راهه
single track
U
تک راهه
devious
U
بی راهه
one-way
U
یک راهه
aisle
U
راهه
aisles
U
راهه
one way
U
یک راهه
two way switch
U
کلید دو راهه
two way machine
U
ماشین دو راهه
snow course
U
برف راهه
manifold
U
چند راهه
highways
U
چند راهه
rabbet plane
U
رنده دو راهه
highway
U
چند راهه
gutter
U
سیم راهه
gutters
U
سیم راهه
duplexing assembly
U
دستگاه دو راهه
multi way machine
U
دستگاه چند راهه
multi way switch
U
کلید چند راهه
two way rectification
U
یکسو سازی دو راهه
fair-weather friend
U
رفیق نیمه راهه
exhaust manifold
U
چند راهه خروجی
duplex winding
U
سیم پیچ دو راهه
gas manifold
U
چند راهه گاز
polyplexer
U
دستگاه چند راهه
multiplex wave winding
U
سیم پیچ موجدار چند راهه
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
interconnection
U
اتصال
hitched
U
اتصال
hitch
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
joint
U
اتصال
contacted
U
اتصال
contacting
U
اتصال
contacts
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
lead wire
U
خط اتصال
interconnetion
U
اتصال
law of continvity
U
اتصال
contact
U
اتصال
incorporation
U
اتصال
continuity
U
اتصال
scarf
U
اتصال
abutment
U
اتصال
coitus
U
اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
jump joint
U
اتصال لب به لب
clutch dog
U
فک اتصال
scarfs
U
اتصال
abjoint
U
بی اتصال
fitting
U
اتصال
suspension
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
juncture
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
binding
U
اتصال
bindings
U
اتصال
coupling
U
اتصال
colligation
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
fusions
U
اتصال
fusion
U
اتصال
seams
U
خط اتصال
seam
U
خط اتصال
bonding
U
اتصال
networks
U
اتصال
unions
U
اتصال
union
U
اتصال
hitching
U
اتصال
network
U
اتصال
nexus
U
اتصال
conjuncture
U
اتصال
connect node
U
کد اتصال
attaching
U
اتصال
attaches
U
اتصال
attach
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
connectivity
U
اتصال
connector
U
اتصال
hitches
U
اتصال
wiring
U
اتصال
junction
U
اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
cutter link
U
اتصال
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
junctions
U
اتصال
connexions
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
tie down
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
link
U
اتصال
connection
U
اتصال
bounding
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
thoroughfoot
U
اتصال چشمی
concatenated key
U
کلید اتصال
cable joint
U
موف اتصال
channel attached
U
اتصال کانالی
conference circuit
U
اتصال پیشنهادی
commissure
U
سطح اتصال
three phase bridge connection
U
اتصال پل سه فازه
collector contact
U
اتصال کلکتور
chain field
U
فیلد اتصال
timber assembling
U
اتصال چوبی
cascade connection
U
اتصال ابشاری
capacity ground
U
اتصال به فرفیت
circuit diagram
U
شمای اتصال
cam control
U
بادامک اتصال
cluster joint
U
اتصال خوشهای
three phase connection
U
اتصال سه فازه
commissure
U
محل اتصال
telephone area
U
ناحیه اتصال
connect time
U
زمان اتصال
connectivity platform
U
برنامه اتصال
tache
U
نوار اتصال
connector
U
وسیله اتصال
connector
U
اتصال دهنده
connector symbol
U
علامت اتصال
connexion
U
ارتباط اتصال
contact pair
U
زوج اتصال
crosspoint
U
زوج اتصال
contact plug
U
فیش اتصال
contact series
U
اتصال سری
corner joint
U
اتصال فارسی
tack coat
U
اندود اتصال
tandem connection
U
اتصال ابشاری
connection terminal
U
پایانه اتصال
taylor connection
U
اتصال تیلور
tandom connection
U
اتصال ابشاری
tandom connection
U
اتصال دنبال هم
connected load
U
توان اتصال
connecting branch
U
اتصال یا پیوستگی
connecting diagram
U
دیاگرام اتصال
connecting rod
U
میله اتصال
connection box
U
جعبه اتصال
connection cable
U
کابل اتصال
connection diagram
U
دیاگرام اتصال
telephone connection
U
اتصال تلفنی
corner joint
U
اتصال گوشه
by pass
U
اتصال کوتاه
synchronised
U
با هم اتصال دادن
zigzag connection
U
اتصال زیگزاگ
discontinuities
U
عدم اتصال
discontinuity
U
عدم اتصال
y winding
U
اتصال ستاره
conjunction
U
اتصال اقتران
floating
U
فاقدوسیله اتصال
conjunctions
U
اتصال اقتران
y connection
U
اتصال ستاره
y connection
U
اتصال شلواری
welded joint
U
اتصال جوش
contact lever
U
اهرم اتصال
manifold
U
روپوش اتصال
synchronises
U
با هم اتصال دادن
synchronising
U
با هم اتصال دادن
synchronize
U
با هم اتصال دادن
synchronizes
U
با هم اتصال دادن
durham
U
اتصال فاضلاب
connection to ventilator
U
اتصال به هواکش
fitting
U
قطعه اتصال
physical connection
U
اتصال مادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com