Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
earth fault
U
اتصال به زمین تصادفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
connection
U
اتصال زمین
earths
U
اتصال به زمین
dead earth
U
اتصال زمین
ground conection
U
اتصال زمین
earthing
U
اتصال زمین
ground connection
U
اتصال زمین
connexions
U
اتصال زمین
earth
U
اتصال به زمین
ground
U
اتصال زمین
ground
U
اتصال به زمین
ground detector
U
اشکارساز اتصال با زمین
dead ground
U
اتصال به زمین کشنده
two phase to earth fault
U
اتصال زمین دو فاز
polyphase earth
U
اتصال زمین دوبل
double earth fault
U
اتصال زمین دوبل
line to earth fault
U
اتصال کوتاه زمین
double earth fault
U
اتصال زمین دوفازه
ground indicator
U
اشکارساز اتصال با زمین
earth
U
به زمین اتصال دادن
earths
U
به زمین اتصال دادن
earth
U
اتصال وسیله الکتریکی به زمین
earths
U
اتصال وسیله الکتریکی به زمین
ground
U
اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
earths
U
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth
U
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
positive
U
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
random process
U
جریان تصادفی فرایند تصادفی
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
random parallel tests
U
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
accidental
<adj.>
U
تصادفی
chanceful
U
تصادفی
incidental
<adj.>
U
تصادفی
stochastic
<adj.>
U
تصادفی
random
<adj.>
U
تصادفی
randomly
U
تصادفی
haphazard
<adj.>
U
تصادفی
at random
<adv.>
U
تصادفی
adventitious
<adj.>
U
تصادفی
by accident
<adv.>
U
تصادفی
chanciest
U
تصادفی
by a coincidence
<adv.>
U
تصادفی
chancy
U
تصادفی
accidently
<adv.>
U
تصادفی
circumstantial
U
تصادفی
chancier
U
تصادفی
fortuitous
<adj.>
U
تصادفی
contingent
[accidental]
<adj.>
U
تصادفی
casual
[not planned]
<adj.>
U
تصادفی
coincidental
<adj.>
U
تصادفی
stochastical
<adj.>
U
تصادفی
accidentally
<adv.>
U
تصادفی
chancing
U
تصادفی
chances
U
تصادفی
chanced
U
تصادفی
fortuitously
<adv.>
U
تصادفی
by the way
U
تصادفی
coincidentally
<adv.>
U
تصادفی
by hazard
<adv.>
U
تصادفی
chance
U
تصادفی
as it happens
<adv.>
U
تصادفی
by happenstance
<adv.>
U
تصادفی
incidentally
<adv.>
U
تصادفی
by chance
<adv.>
U
تصادفی
hazardous
U
تصادفی
accidental attack
U
تک تصادفی
random sample
U
نمونه تصادفی
random selection
U
گزینش تصادفی
random variable
U
متغیر تصادفی
randomly
U
بی هدف تصادفی
random
U
بی هدف تصادفی
randomization
U
ارایش تصادفی
random processing
U
پردازش تصادفی
random error
U
خطای تصادفی
random distribution
U
توزیع تصادفی
random assignment
U
گمارش تصادفی
random activity
U
فعالیت تصادفی
random access
U
دستیابی تصادفی
quasi random
U
شبه تصادفی
drop in
U
درج تصادفی
random file
U
فایل تصادفی
random model
U
مدل تصادفی
random model
U
الگوی تصادفی
random process
U
پویش تصادفی
random probing
U
پردازش تصادفی
extrinsic
U
تصادفی عارضی
random numbers
U
اعداد تصادفی
random number seed
U
کاوش تصادفی
probabilistic model
U
الگوی تصادفی
random number
U
عدد تصادفی
extraneous
U
تصادفی فرعی
meet up with
<idiom>
U
تصادفی ملاقاتکردن
randomizing
U
تصادفی کردن
randomized blocks
U
بلوکهای تصادفی
stochastic regression
U
رگرسیون تصادفی
unplanned
U
تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
accidental error
U
خطای تصادفی
random file
U
پرونده تصادفی
stochastic model
U
الگوی تصادفی
drop out
U
حذف تصادفی
temerarious
U
تند تصادفی
accident
U
تصادفی ضمنی
contingents
U
تصادفی مشروط
contingent
U
تصادفی مشروط
accidents
U
تصادفی ضمنی
stochastic term
U
جمله تصادفی
by blow
U
ضربت تصادفی
randomization
U
تصادفی کردن
chance level
U
سطح تصادفی
conjuncture
U
ملاقات تصادفی
indeterminate error
U
خطای تصادفی
stochastic variable
U
متغیر تصادفی
randomize
U
تصادفی کردن
chance error
U
خطای تصادفی
stochastic term
U
متغیر تصادفی
chromatic
U
تصادفی اتفاقی
chance variations
U
تغییرات تصادفی
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
random
U
فکر تصادفی غیرعمدی
nonrandom sample
U
نمونه غیر تصادفی
supervene
U
تصادفی روی دادن
random logic design
U
طرح منطقی تصادفی
randomly
U
فکر تصادفی غیرعمدی
nonrandom variable
U
متغیر غیر تصادفی
pseudorandom number
U
عدد شبه تصادفی
pseudo random number
U
عدد شبه تصادفی
obiter dictum
U
بیان ضمنی و تصادفی
random processing
U
با دست یابی تصادفی
random sampling
U
نمونه گیری تصادفی
random sample
U
نمونه گیری تصادفی
semirandom access
U
دستیابی نیمه تصادفی
random number generator
U
مولد عدد تصادفی
random number generator
U
مولد اعداد تصادفی
stranding
U
به گل نشستن تصادفی کشتی
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com