Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
brittannia joint
U
اتصال بریتانیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
British
U
بریتانیایی
britannic
U
بریتانیایی
british thermal unit
U
واحد بریتانیایی گرما
b.t.u.
U
واحد بریتانیایی گرما
male connector
U
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
layers
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer
U
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP
U
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
U
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector
U
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
U
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
U
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkages
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
U
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
U
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
U
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
RJ connector
U
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
slip road
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps
U
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
U
قطب اتصال سیم اتصال
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminal
U
محل اتصال پیچ اتصال
leads
U
قطب اتصال سیم اتصال
terminals
U
محل اتصال پیچ اتصال
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
U
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
tie down
U
اتصال
network
U
اتصال
contact
U
اتصال
incorporation
U
اتصال
networks
U
اتصال
abutment
U
اتصال
conjunctions
U
اتصال
binding
U
اتصال
bindings
U
اتصال
cutter link
U
اتصال
coitus
U
اتصال
conjunction
U
اتصال
wiring
U
اتصال
abjoint
U
بی اتصال
contacted
U
اتصال
tie line
U
خط اتصال
butt joint
U
اتصال لب به لب
bonding
U
اتصال
colligation
U
اتصال
joint
U
اتصال
clutch dog
U
فک اتصال
butt joint riveting
U
اتصال لب به لب
jump joint
U
اتصال لب به لب
hitch
U
اتصال
hitched
U
اتصال
hitches
U
اتصال
hitching
U
اتصال
concatenate
U
اتصال
union
U
اتصال
connector
U
اتصال
contacting
U
اتصال
connectivity
U
اتصال
contacts
U
اتصال
connection line
U
خط اتصال
fusions
U
اتصال
fusion
U
اتصال
v joint
U
اتصال "وی "
seams
U
خط اتصال
connect node
U
کد اتصال
conjuncture
U
اتصال
seam
U
خط اتصال
unions
U
اتصال
inosculation
U
اتصال
coupling
U
اتصال
junctions
U
اتصال
lap joint
U
اتصال لب به لب
law of continvity
U
اتصال
connection
U
اتصال
juncture
U
اتصال
single u butt weld
U
اتصال لب به لب "یو"
single u butt joint
U
اتصال لب به لب "یو"
link
U
اتصال
attaching
U
اتصال
interconnetion
U
اتصال
attaches
U
اتصال
attach
U
اتصال
symphysis
U
اتصال
junction
U
اتصال
connexions
U
اتصال
continuity
U
اتصال
scarf
U
اتصال
fitting
U
اتصال
suspension
U
اتصال
interconnection
U
اتصال
suspensions
U
اتصال
nexus
U
اتصال
lead wire
U
خط اتصال
bounding
U
اتصال
scarfs
U
اتصال
socket coupler
پریز اتصال
plug connection
U
اتصال دوشاخه
branch extension
U
اتصال شنت
star connection
U
اتصال ستاره
star connection
U
اتصال ستارهای
position coupling key
U
کلید اتصال
spigot and socket joint
اتصال مفصلی
by pass
U
اتصال کوتاه
cable joint
U
موف اتصال
copula
U
وسیله اتصال
copulas
U
وسیله اتصال
pendants
U
طناب اتصال
subscriber's cable
U
کابل اتصال
coupling
U
جفت اتصال
junction box
U
جعبه اتصال
strapped joint
U
اتصال تسمهای
junction boxes
U
جعبه اتصال
slip joint
U
اتصال ازاد
manifold
U
روپوش اتصال
conjunctions
U
اتصال اقتران
sacrfing
U
اتصال قلمتراشی
synchronises
U
با هم اتصال دادن
synchronised
U
با هم اتصال دادن
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
riveted joint
U
اتصال پرچ
connecting
U
اتصال دهنده
synchronising
U
با هم اتصال دادن
synchronize
U
با هم اتصال دادن
series connection
U
اتصال زنجیری
series connection
U
اتصال دنبالهای
fitting
U
قطعه اتصال
sealing joint
U
اتصال اب بندی
saltus
U
تفرق اتصال
discontinuities
U
عدم اتصال
discontinuity
U
عدم اتصال
synchronizes
U
با هم اتصال دادن
conjunction
U
اتصال اقتران
series connection
U
اتصال سری
short circuit
U
اتصال پیداکردن
acondylose
U
منفصل بی اتصال
becket
U
حلقه اتصال
jacks
U
انبر اتصال
binding post
U
پیچ اتصال
jack
U
انبر اتصال
accolades
U
خط اتصال اکولاد
accolade
U
خط اتصال اکولاد
binding screw
U
پیچ اتصال
receptacles
U
سیم اتصال
receptacle
U
سیم اتصال
join clip
U
گیره اتصال
program chaining
U
اتصال برنامه
floating
U
فاقدوسیله اتصال
acondylous
U
منفصل بی اتصال
short circuit
U
اتصال برق
adaptor piece
U
حلقه اتصال
rabbet joint
U
اتصال دو راهه
arris fillet joint
U
اتصال فرنگی
automatic drop
U
اتصال خودکار
short circuit
U
اتصال کوتاه
balanced circuit
U
اتصال سیمتریک
sleeve joint
U
اتصال با بوش
cam control
U
بادامک اتصال
double u butt joint
U
اتصال لب به لب یو دوبل
fuse post
U
اتصال فیوز
fusible link
U
اتصال گداختنی
fusion cone
U
مخروطی اتصال
grid cap
U
اتصال شبکه
grid terminal
U
اتصال شبکه
ground conection
U
اتصال زمین
ground joint
U
اتصال سنبادهای
gusset plate
U
صفحه اتصال
haunched connection
U
اتصال ماهیچهای
mortise joint
U
اتصال کام
mitre joint
U
اتصال فارسی
idle junction
U
اتصال ازاد
idle trunck
U
خط اتصال ازاد
flang joint
U
اتصال سرلوله
flang joint
U
اتصال لبه
fitting joint
U
اتصال مناسب
drag bar
U
میله اتصال
drag link
U
اتصال کششی
earthing
U
اتصال زمین
electric connection
U
اتصال الکتریکی
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
electrical connector
U
اتصال برق
network circuit
U
اتصال شبکه
exhaust connection
U
اتصال خروجی
faulty connrction
U
اتصال معیوب
female connector
U
اتصال ماده
finger joint
U
اتصال انگشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com