English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 247 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circuit U اتصال الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
cable U اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cabled U اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
ground U اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
contact U اتصال الکتریکی برخورد
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted U اتصال الکتریکی برخورد
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting U اتصال الکتریکی برخورد
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U اتصال الکتریکی برخورد
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
earth U اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earth U اتصال وسیله الکتریکی به زمین
earths U اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths U اتصال وسیله الکتریکی به زمین
terminal U نقطه اتصال الکتریکی
terminals U نقطه اتصال الکتریکی
edge U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
disconnect U قطع کردن اتصال الکتریکی
disconnecting U قطع کردن اتصال الکتریکی
disconnects U قطع کردن اتصال الکتریکی
plug U ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plug U اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugging U ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugging U اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugs U ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugs U اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
segment U اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge
segments U اتصال الکتریکی یک کابل 2-بخش از شبکه که توسط bridge
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
demodulator U دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
dry contact U اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود
landline U خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
hook-up U اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
Other Matches
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
lead U قطب اتصال سیم اتصال
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
electric U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electrical U الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
conduction U رسانایی الکتریکی
isolate U به صورت الکتریکی
electrified U الکتریکی کردن
circuits U جریان الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electrify U الکتریکی کردن
electric traction U قوه الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
electrifies U الکتریکی کردن
electrical angle U زاویه الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
electropathy U مداوای الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
electromotor U موتور الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
electromigration U مهاجرت الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrise U الکتریکی کردن
images U تصویر الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electroplating U ابکاری الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
charges U بار الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
charge U بار الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
all electric U تماما" الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electrolytical U مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
electric field strength U شدت میدان الکتریکی
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
brainwaves U موج الکتریکی مغز
flash fuze U ماسوره الکتریکی یا جرقهای
oil filled cable U کابل روغنی الکتریکی
dielectric loss factor U ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric phase angle U زاویه فاز دی الکتریکی
permitivity U نفوذ پذیری الکتریکی
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
pelorus U پایه قطبنمای الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
electric field intensity U شدت میدان الکتریکی
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
inductor U اندوکتور جاروی الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
connector U مین مسیر الکتریکی
intensity of electric field U شدت میدان الکتریکی
internal electerical potential U پتانسیل الکتریکی داخلی
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
line of electric field strength U خط شدت میدان الکتریکی
conservation of charge U بقای بار الکتریکی
low loss ceramics U سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
galvano cautery U داغ کردن الکتریکی
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
collector U جاروی الکتریکی جارو
collectors U جاروی الکتریکی جارو
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
contact potential U فشار الکتریکی تماسی
constant voltage U فشار الکتریکی ثابت
latent electronic image U تصویر الکتریکی پنهان
dielectric power factor U ضریب قدرت دی الکتریکی
klaxon U بوق الکتریکی پرصدا
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
luminous discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
echo sounding machine U عمق یاب الکتریکی
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com