Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clearance fit
U
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universal joints
U
اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
evergreens
U
همیشه سبز همیشه بهار
evergreen
U
همیشه سبز همیشه بهار
everblooming
U
همیشه بهار همیشه شکوفا
precipitate
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting
U
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitates
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating
U
غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
brace
U
بابست محکم کردن محکم بستن
braced
U
بابست محکم کردن محکم بستن
mounting
U
مونتاژ
assembled
U
مونتاژ
assemble
U
مونتاژ
assembles
U
مونتاژ
assembly
U
مونتاژ
assembly line
U
خط مونتاژ
assembly lines
U
خط مونتاژ
assmebling scaffold
U
داربست مونتاژ
assembly bench
U
میز مونتاژ
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
assembly tools
U
ابزار مونتاژ
final assembly
U
مونتاژ نهایی
subassembly
U
مونتاژ مقدماتی
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
engine stand
U
محل مونتاژ موتور
assembly order
U
دستور مونتاژ وسایل
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
arbitration
U
ن می سازد
This car is assembled in Iran.
U
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
hen and chickens
U
همیشه بهار همیشه بهار باغی
Vegetables dont agree (disagree)with me .
U
سبزیجات به من نمی سازد
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
perplexingly
U
چنانکه گیج یا حیران سازد
short circuit
U
اتصالی
linkages
U
اتصالی
joint
U
اتصالی
connector
U
اتصالی
syndetic
U
اتصالی
tie down
U
اتصالی
linkage
U
اتصالی
slings
U
اتصالی
symphyseal
U
اتصالی
slinging
U
اتصالی
sling
U
اتصالی
palliatives
U
مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
palliative
U
مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
microprocessors
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
A happy heart makes a blooming visage.
<proverb>
U
قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد .
microprocessor
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
She fabricates them. she makes them up .
U
اینها را از خودش می سازد ( درمی آورد)
lady killer
U
مردیکه زنها راباسانی شیفته خود می سازد
camera lucida
U
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
coupling resistance
U
مقاومت اتصالی
fitting piece
U
تکه اتصالی
short circuit
U
اتصالی مدار
joint weld
U
جوشکاری اتصالی
tag line
U
کابل اتصالی
shorter
U
اتصالی پیداکردن
tie
U
تیر اتصالی
ties
U
تیر اتصالی
shortest
U
اتصالی پیداکردن
coupling capacity
U
فرفیت اتصالی
pitman
U
میله اتصالی
interconnection
U
اتصالی داخلی
short
U
اتصالی پیداکردن
access road
U
راه اتصالی
adopter
U
لوله اتصالی
compounds
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
concentrator
U
گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
union
U
پیوند اتحادیه اتصالی
unions
U
پیوند اتحادیه اتصالی
holds
U
گیره اتصالی نگهدارنده
joint bolt
U
پیچ و مهره اتصالی
hold
U
گیره اتصالی نگهدارنده
ST connector
U
اتصالی در انتهای فیبرنوری
double break knife switch
U
کلید تیغهای دو اتصالی
beginnings
U
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
prohibitive tax
U
مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
beginning
U
بخشی از ماده که شروع ناحیه ضبط یک نوار مغناطیسی را می سازد
hardware
U
دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
platform
U
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
platforms
U
نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
multiple series condenser
U
خازن متغیر چند اتصالی
bonding
U
گیره اتصالی اتصال بدنه
territ
U
حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
married failure
U
عمل نکردن اتصالی مین
terret
U
حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
coupling measuring set
U
دستگاه اندازه گیری اتصالی
channeled
U
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
rom
U
کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند.
channel
U
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channels
U
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channelled
U
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
symbolic
U
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
channeling
U
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
Floret
[rosette]
U
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
symbolically
U
برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
power fail restart
U
سهولتی که یک کامپیوتر راقادر می سازد تا پس از قطع برق به عملیات عادی خودبرگردد
shortest
U
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
toggles
U
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
toggle
U
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
short
U
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shorter
U
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
game
U
اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
extensions
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
short circuit
U
اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
extension
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
foundation joint
U
درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
connexions
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
earths
U
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
connection
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
earth
U
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
wats
U
Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
Cambridge ring
U
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
super-
U
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
Internet
U
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
joysticks
U
مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
joystick
U
مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
plugging
U
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugs
U
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
expansion
U
اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
port
U
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
plug
U
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
D type connector
U
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
remotest
U
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remoter
U
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remote
U
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
expanded memory system
U
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
appleline
U
IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
ten key pad
U
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
i/o
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
reference junction
U
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
inputted
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
interface
U
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interfaces
U
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
eer
U
همیشه
for ever and aday
U
همیشه
for evermore
U
همیشه
at all hours
<adv.>
U
همیشه
frequenter
U
همیشه رو
anytime
<adv.>
U
همیشه
year in year out
U
همیشه
at any time
<adv.>
U
همیشه
sempre
U
همیشه
any time
<adv.>
U
همیشه
always
U
همیشه
ever
U
همیشه
incessantly
U
همیشه
alway
U
همیشه
everywhen
U
همیشه
ever-
U
همیشه
evermore
U
همیشه
ay
U
همیشه
at all times
U
همیشه
ayŠaye
U
همیشه
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
thereabouts
U
در آن حدود
tethered
U
حدود
tethering
U
حدود
roughly
<adv.>
U
حدود
neighbourhoods
U
حدود
ambit
U
حدود
tethers
U
حدود
module
U
حدود
about
<adv.>
U
حدود
tether
U
حدود
vicinity
U
حدود
neighborhoods
U
حدود
modules
U
حدود
range
U
حدود
ranged
U
حدود
in the neighbourhood
U
در حدود
ranges
U
حدود
neiggourhood
U
حدود
purview
U
حدود
scantling
U
حدود
neighbourhood
U
حدود
definitions
U
حدود
definition
U
حدود
compass
U
حدود
limit
U
حدود
well nigh
U
در حدود
realms
U
حدود
realm
U
حدود
well-nigh
U
در حدود
delimiting
U
حدود
delimits
U
حدود
perambulation
U
حدود
precincts
U
حدود
precinct
U
حدود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com