English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flanking fire U اتش پهلویی اتشهای مربوط به حفظ جناحها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scheduled fire U اتشهای برنامه ریزی شده اتشهای طبق برنامه
exposing U باز کردن جناحها
exposes U باز کردن جناحها
expose U باز کردن جناحها
marching fire U اتشهای هجومی
on call U اتشهای طبق درخواست
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
close defensive fires U اتشهای پدافندی نزدیک
protective fire U اتشهای حفافت کننده
heavy fire team U تیم اتشهای زمینی سنگین
sideward U یک ور پهلویی
siding U پهلویی
triangularity U سه پهلویی
immediate U پهلویی
side ward U پهلویی
lateral U پهلویی
sidings U پهلویی
next door [to] <adv.> U پهلویی
laterad U پهلویی
cheek U پایه پهلویی
next door U خانه پهلویی
sidewall U دیوار پهلویی
cheeks U پایه پهلویی
side view U نمای پهلویی
racking stress U تنش پهلویی
our neighbour door U همسایه پهلویی ما
next U پهلویی جنبی
pneumonic U سینه پهلویی
our next neighhbour U همسایه پهلویی ما
sidewards U پهلویی ضلعی
side wall U دیوار پهلویی
make leeway U حرکت پهلویی کردن
enneagon U شکل نه ضلعی نه پهلویی
outhouses U منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
outhouse U منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
heptagons U هفت پهلویی هفت ماهه
heptagon U هفت پهلویی هفت ماهه
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
lineal U مربوط به خط
pertaining U مربوط به
caprine U مربوط به بز
relevant U مربوط
pertinenet U مربوط
pertinent U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
affined U مربوط
pertinent U مربوط
as for U مربوط به
correspondent U مربوط به
correspondents U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
irrelevant U نا مربوط
hydraulic U مربوط به اب
cretaceous U مربوط به گچ
apposite U مربوط
coherent U مربوط
condequent U مربوط
coordinate U مربوط
proper U مربوط
for U مربوط به
related U مربوط
germane U مربوط
curatorial U مربوط به
domiciliary U مربوط به خانه
communist U مربوط به کمونیسم
communists U مربوط به کمونیسم
vehicular U مربوط به خودرو
acetarious U مربوط به سالاد
circumstantial U مربوط به موقعیت
prospective U مربوط به اینده
retired U مربوط به بازنشستگی
corresponsive U مربوط بیکدیگر
dictoral U مربوط به دکتری
affiliate U مربوط ساختن
Americans U مربوط بامریکا
American U مربوط بامریکا
affiliated U مربوط ساختن
divisional U مربوط به تقسیم
affiliating U مربوط ساختن
affiliates U مربوط ساختن
baronial U مربوط به بارون
goidelic U مربوط بسلت
polar U مربوط به قطب
polar U مربوط به قط بها
glyptic U مربوط به حکاکی
glossal U مربوط به زبان
dependent U مربوط محتاج
matrimonial U مربوط به ازدواج
genethliac U مربوط به طالع
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
horsy U مربوط به اسب
hominoid U مربوط به بشر
concerns U مربوط بودن به
hawaiian U مربوط به هاوایی
contiguous U مربوط بهم
haemic U مربوط بخون
mammary U مربوط به پستانداران
mammary U مربوط به پستان
garlicky U مربوط به سیر
gallinaceous U مربوط بماکیان
fossils U مربوط بادوارگذشته
hydrographic U مربوط به اب نگاری
nasal U مربوط به بینی
nautical U مربوط به کشتیرانی
ovarian U مربوط به تخمدان
futuristic U مربوط به اینده
climatic U مربوط به اب وهوا
operatic U مربوط به اپرا
fossil U مربوط بادوارگذشته
expiratory U مربوط به زفیر
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
fistulous U مربوط به ناسور
outbound U مربوط به خارج
filiate U مربوط ساختن
faunae U مربوط به جانوران
racing U مربوط بمسابقه
fractional U مربوط به بخشهایی
fractional U مربوط به بخشها
personal U مربوط به کسی
electrically U مربوط به الکتریسیته
ceremonial U مربوط به جشن
archival U مربوط به بایگانی
arithmeticlal U مربوط به حساب
arteriovenous U مربوط به رگها
as to U عطف به مربوط به
astro U مربوط به نجوم
atomistic U مربوط به اتم
aesthetically U مربوط به علم
aesthetic U مربوط به علم
astrological U مربوط به نجوم
ameba U مربوط به امیب
bardic U مربوط به رامشگری
meteorological U مربوط به هواسنجی
basal U مربوط به ته یابنیان
bear on U مربوط بودن
sartorial U مربوط به خیاطی
ceremonials U مربوط به جشن
arbitrative U مربوط بحکمیت
marital U مربوط به زناشویی
municipal U مربوط به شهرداری
amebic U مربوط به امیب
ameboid U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
attached U مربوط متعلق
familial U مربوط به خانواده
achaean U مربوط به اخائیه
ammino U مربوط به امونیاک
analitical U مربوط به تجزیه
anent U در مشارکت با مربوط به
anglian U مربوط به نژاد
concern U مربوط بودن به
valedictory U مربوط به خداحافظی
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
arbitral U مربوط به حکمیت
surgical U مربوط به جراحی
congressional U مربوط به کنگره
thematic U مربوط بموضوع
technological U مربوط به فناوری
speculative U مربوط به اندیشه
cerebellar U مربوط به مخچه
chromatic U مربوط به رنگها
chromic U مربوط به کرومیوم
textual U مربوط به متن یا نص
churchly U مربوط به کلیسا
acrobatic U مربوط به بندبازی
adulterous U مربوط به زنا
anal U مربوط به مقعد
collegial U مربوط به دانشکده
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
aeronautical U مربوط به فضانوردی
existential U مربوط به هستی
computational U مربوط به یک محاسبه
achaian U مربوط به اخائیه
technologically U مربوط به فناوری
commercial U مربوط به تجارت
agrologic U مربوط بخاکشناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com