English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fire fighting U اتش نشانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
acknowledge U اعلام نشانی کردن
acknowledges U اعلام نشانی کردن
acknowledging U اعلام نشانی کردن
authentication U تعیین اعتبار و صحت اسناد اعلام نشانی کردن
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
to register with the police U نشانی خود را در اداره پلیس ثبت کردن [نقل منزل]
to call 911 [American English] U تلفن اضطراری کردن [به پلیس یا آتش نشانی]
Other Matches
address part U جز نشانی
address U نشانی
single address U با یک نشانی
two address U با دو نشانی
three address U با سه نشانی
addresses U نشانی
cell address U نشانی سل
counter sign U نشانی
passwords U نشانی
addressed U نشانی
password U نشانی
return address U نشانی بازگشت
relative address U نشانی نسبی
regional address نشانی منطقه ای
reference address U نشانی مرجع
self relative address U نشانی نسبی
foam U کف اتش نشانی
fire-fighting U اتش نشانی
relocatable address U نشانی جابجاپذیر
foamed U کف اتش نشانی
branch address U نشانی انشعاب
foaming U کف اتش نشانی
nanoaddressable U نشانی ناپذیر
foams U کف اتش نشانی
base address U نشانی پایه
single address U بایک نشانی
address format U قالب نشانی
address counter U نشانی شمار
address bus U گذر نشانی
address adjustment U تعدیل نشانی
actual address U نشانی واقعی
symbolic address U نشانی نمادی
synthetic address U نشانی مصنوع
absolute address U نشانی مطلق
to miss a mark U نشانی را نزدن
address modification U پیرایش نشانی
address modification U اصلاح نشانی
address part U جزء نشانی
specific address U نشانی خاص
token U نشانی یادگاری
tokens U نشانی یادگاری
aiming point U نقطه نشانی
addressable U نشانی پذیر
addressability U نشانی پذیری
address variable U متغیر نشانی
address register U ثبات نشانی
to hit a mark U نشانی را زدن
memory address U نشانی حافظه
fire prevention U اتش نشانی
multi address U با چند نشانی
multiaddress U با چند نشانی
floating audress U نشانی شناور
multiple address U با نشانی چندگانه
address U نشانی دادن
directing point U نقطه نشانی
effective address U نشانی موثر
virtual address U نشانی مجازی
explicit address U نشانی صریح
addressing U نشانی دهی
addressing U نشانی یابی
firefighting U آتش نشانی
fire fighting U اتش نشانی
machine address U نشانی ماشین
direct address U نشانی مستقیم
two address computer U کامپیوتربا دو نشانی
triple address U با نشانی سه گانه
one address computer U کامپیوتر یک نشانی
variable address U نشانی متغییر
hydrants U شیراتش نشانی
addresses U نشانی دادن
addressed U نشانی دادن
home address U نشانی منزلگاه
hydrant U شیراتش نشانی
parameter setting U پارامتر نشانی
home address U نشانی مبداء
fireplug U شیر اب اتش نشانی
fireplugs U شیر اب اتش نشانی
fireman U مامور اتش نشانی
addresses U نشانی گیرنده پیام
fireplug [American] U شیر آتش نشانی
fire hydrant U شیر آتش نشانی
hydrants U شیر اتش نشانی
address U نشانی گیرنده پیام
addressed U نشانی گیرنده پیام
firemen U مامور اتش نشانی
extinguisher U دستگاه اتش نشانی
fire engine U ماشین آتش نشانی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
fire departments U اداره اتش نشانی
hydrant U شیر اتش نشانی
fire department U اداره اتش نشانی
fire engines U ماشین اتش نشانی
fire engine U ماشین اتش نشانی
fire extinguisher U دستگاه اتش نشانی
fire extinguisher U کپسول اتش نشانی
fire brigades U مامورین اتش نشانی
fire extinguishers U دستگاه اتش نشانی
fire brigades U قسمت اتش نشانی
fire brigade U مامورین اتش نشانی
fire brigade U قسمت اتش نشانی
fire hydrants U شیر اتش نشانی
fire hydrant U شیر اتش نشانی
fire station U پست اتش نشانی
fire station U اداره اتش نشانی
fire station U مرکز اتش نشانی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
word addressable U نشانی پذیری کلمه
fire stations U پست اتش نشانی
fire stations U اداره اتش نشانی
fire stations U مرکز اتش نشانی
firefighter U مامور اتش نشانی
firefighters U مامور اتش نشانی
fireguard U مامور اتش نشانی
fireguards U مامور اتش نشانی
fire alarm U اژیر اتش نشانی
fire alarms U اژیر اتش نشانی
fire extinguishers U کپسول اتش نشانی
pompier ladder U نردبان اتش نشانی
memory address register U ثبات نشانی حافظه
dynamic address translate U مترجم نشانی پویا
key to address transfermation U تبدیل کلید به نشانی
authenticator U اعلام کننده نشانی
chip of the old block U بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
fire company U شرکت اتش نشانی
fire fighter U مامور اتش نشانی
fearnought suit U لباس اتش نشانی
fire main U لوله اب اتش نشانی
memory address space U فضای نشانی حافظه
n address instruction U دستور العمل با N نشانی
obelus U نشانی بدین شکل "-"
current address register U ثبات نشانی جریان
What is your home address? U نشانی منزلتان چیست ؟
quadruple address U با نشانی چهار کانه
relative addressing U نشانی دهی نسبی
reset cycle U چرخه باز نشانی
caracter addressable U کاراکتر نشانی پذیر
scaling ladder U نردبان اتش نشانی
byte addressable U بایت نشانی پذیر
byte addressable U نشانی پذیر تالقمه
bit addressable U نشانی پذیر تا ذره
sector addressing U نشانی دهی قطاعی
fire party U تیم اتش نشانی
fire party U گروه اتش نشانی
four address computer U کامپیوتر چهار نشانی
generated address U نشانی تولید شده
fire post U جایگاه اتش نشانی
fire plug U شیر اتش نشانی
hand extinguisher U کپسول اتش نشانی
authentication equipment U وسایل تعیین نشانی
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
medal U نشانی شبیه سکه مدال
superscription U نشانی روی نامه فهرنویسی
multiaddress U چند نشانی ادرس چندگانه
authenticator U تعیین کننده سیستم نشانی
referred U نشانه روی به نقطه نشانی
refers U نشانه روی به نقطه نشانی
medals U نشانی شبیه سکه مدال
authentication system U سیستم تعیین و اعلام نشانی
content addressable U نشانی پذیر از روی محتوی
smokechaser U مامور اتش نشانی جنگل
refer U نشانه روی به نقطه نشانی
tick U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticked U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
black flag U پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
ticks U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
cedilla U نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
diesis U نام نشانی که درچاپخانه بکارمیرودوانرانیزمیگو یند
cedillas U نام نشانی که زیرزمیگذارندتاصدای سین بدهد
turntable ladder U نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
phraseograph U عبارتی که نشانی برای ان درست شده است
aerial ladder U نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
mar U ثبات نشانی حافظه Register Address emory
marred U ثبات نشانی حافظه Register Address emory
marring U ثبات نشانی حافظه Register Address emory
stirrup pump U تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
offset bombing U روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
pompeian U وابسته به شهر ایتالیایی که زیر خاکسترهای اتش نشانی پنهان است
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
check U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
checks U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
checked U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
authentication code U سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
track off U انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capture U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com