Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gun
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
humane killer
U
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
come off
U
پایان مسابقه
finish
U
پایان مسابقه
finishes
U
پایان مسابقه
wire
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
wires
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
finish yarn
U
نوار پایان مسابقه
finish tape
U
نوار پایان مسابقه
night-watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman
U
توپزن پایان مسابقه کریکت
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
checkered flag
U
پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
outrunning
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
declares
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
overnight
U
مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
outrun
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
declare
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
outruns
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
running
U
مناسب برای مسابقه دو
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
genoa
U
بادبان عریض برای مسابقه
laughter
U
مسابقه اسان برای بردن
glossarist
U
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
little brown jug
U
مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
eol
U
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
prepare
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspector
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
to bar somebody from a competition
U
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
inspectors
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
clutch start
U
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
preparing
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
white flag
U
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
solocross
U
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
standard bred
U
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
saving
U
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
stocker
U
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
power 0
U
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
sedans
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicaps
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedan
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
lap money
U
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
yaght club
U
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
fly casting
U
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
handicap
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
front de liberation national
U
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
pistols
U
تپانچه
handguns
U
تپانچه
guns
U
تپانچه
pistol
U
تپانچه
handgun
U
تپانچه
gun
U
تپانچه
bracket
U
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
underdistance
U
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
starting fee
U
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
pistol
U
تپانچه درکردن
slaps
U
تپانچه زدن
slap
U
تپانچه زدن
slapping
U
تپانچه زدن
pistols
U
تپانچه درکردن
slapped
U
تپانچه زدن
walking ring
U
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
terminated
U
پایان دادن پایان یافتن
terminates
U
پایان دادن پایان یافتن
terminate
U
پایان دادن پایان یافتن
humane killer
U
تپانچه راحت کشی
pistoleer
U
سرباز تپانچه دار
derringer
U
تپانچه لوله کوتاه
gunfight
U
جنگ با تفنگ یا تپانچه
false starts
U
دویدن قبل ازصدای تپانچه
pistol whip
U
با تپانچه بر بدن کسی زدن
false start
U
دویدن قبل ازصدای تپانچه
observer
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
ponying
U
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
match foursome
U
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
wild cord
U
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
petronel
U
یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
breaks
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break
U
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
endless
U
بی پایان
never ending
U
بی پایان
out
<adv.>
U
پایان
interminate
U
بی پایان
unending
U
بی پایان
endings
U
پایان
termination
U
پایان
ending
U
پایان
abysm
U
بی پایان
illimitable
U
بی پایان
abysses
U
بی پایان
abyss
U
بی پایان
incessant
U
پی در پی بی پایان
finis
U
پایان
unfinished
U
بی پایان
inconclusive
U
بی پایان
initiator terminator
U
پایان ده
unbound
U
بی پایان
illmitable
U
بی پایان
never-ending
U
بی پایان
windup
U
پایان
forever
U
بی پایان
to sit out
U
تا پایان
infinite time
U
بی پایان
finish line
U
خط پایان
end line
U
خط پایان
end all
U
پایان
immortality
U
بی پایان
eternality
U
بی پایان
eternity
U
بی پایان
eternities
U
بی پایان
finallist
U
پایان رس
finish
U
پایان
point
U
پایان
finishes
U
پایان
conclusions
U
پایان
foreverness
U
بی پایان
aeon
U
بی پایان
conclusion
U
پایان
decapoda
U
ده پایان
close
U
پایان
limit
U
پایان
finality
U
پایان
cessation
U
پایان
closer
U
پایان
closes
U
پایان
end
U
پایان
fruition
U
پایان
hexapod
U
شش پایان
periods
U
پایان
period
U
پایان
bourne
U
پایان
sempiternity
U
بی پایان
issue
[outcome]
U
پایان
closest
U
پایان
ends
U
پایان
eternity
U
بی پایان
perpetuity
U
بی پایان
ended
U
پایان
unceasing
U
پایان ناپذیر
to see through
U
به پایان رساندن
tapes
U
نوار خط پایان
teleology
U
پایان شناسی
myriapoda
U
هزار پایان
last a
U
دم اخر پایان
to see out
U
به پایان رساندن
terminable
U
پایان یافتنی
irredeemable
U
پایان ناپذیر
ominscience
U
دانش بی پایان
ended
U
پایان یک دور
omniscience
U
دانش بی پایان
end
U
پایان یک دور
terminuse ad quem
U
نقطه پایان
tape
U
نوار خط پایان
on side
U
پایان بازی
It's over.
U
به پایان رسید.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com