Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
company union
U
اتحادیه شرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
e f t a (european free trade association
U
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
unionism
U
اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
union shop
U
یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
letterheads
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
U
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
business group
U
شرکت سهامی
[شرکت]
body corporate
U
شرکت شرکت سهامی
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
guilds
U
اتحادیه
guild
U
اتحادیه
leagues
U
اتحادیه
league
U
اتحادیه
confederacy
U
اتحادیه
unions
U
اتحادیه
confederacies
U
اتحادیه
fraternity
U
اتحادیه
union
U
اتحادیه
federations
U
اتحادیه
federation
U
اتحادیه
fraternities
U
اتحادیه
trades unions
U
اتحادیه اصناف
trades unions
U
اتحادیه صنفی
trades unions
U
اتحادیه کارگری
trades unions
U
اتحادیه تجاری
wheeling
U
اتحادیه ورزشی
syndicalism
U
اتحادیه گرایی
trades unions
U
اتحادیه بازرگانی
trades unions
U
اتحادیه تجارتی
unionist
U
عضو اتحادیه
wheel
U
اتحادیه ورزشی
unions
U
اتحاد اتحادیه
union
U
اتحاد اتحادیه
European Union
[EU]
U
اتحادیه اروپا
trade union
U
اتحادیه تجارتی
trade union
U
اتحادیه اصناف
trade union
U
اتحادیه بازرگانی
trade union
U
اتحادیه تجاری
trade union
U
اتحادیه صنفی
labour union
U
اتحادیه کارگران
trade union
U
اتحادیه کارگری
corporatism
U
صنف اتحادیه
unionists
U
عضو اتحادیه
trade unions
U
اتحادیه تجارتی
trade unions
U
اتحادیه بازرگانی
trade unions
U
اتحادیه تجاری
trade unions
U
اتحادیه کارگری
trade unions
U
اتحادیه صنفی
trade unions
U
اتحادیه اصناف
wheels
U
اتحادیه ورزشی
economic union
U
اتحادیه اقتصادی
craft union
U
اتحادیه صنفی
custom union
U
اتحادیه گمرکی
corporativism
U
صنف اتحادیه
circuit
U
اتحادیه کنفرانس
circuits
U
اتحادیه کنفرانس
incorporator
U
کارمند اتحادیه
vertical union
U
اتحادیه صنعتی
customs union
U
اتحادیه گمرکی
syndicate
U
اتحادیه صنفی
union
<adj.>
U
اتحادیه بازرگانی
union
<adj.>
U
اتحادیه صنفی
union
<adj.>
U
اتحادیه کارگری
syndicates
U
اتحادیه صنفی
defensive league
U
اتحادیه دفاعی
industrial union
U
اتحادیه صنعتی
labor unions
U
اتحادیه کارگری
business union
U
اتحادیه بازرگانی
offensive league
U
اتحادیه تهاجمی
labor unions
U
اتحادیه کارگران
association football
U
اتحادیه فوتبال
labourunion
U
اتحادیه کارگران
citcuit
U
اتحادیه بازیها
labor union
U
اتحادیه کارگران
labor union
U
اتحادیه کارگری
lague
U
مجمع اتحادیه
labor service
U
اتحادیه کارگران
syndicate
U
تشکیل اتحادیه دادن
union
U
پیوند اتحادیه اتصالی
syndicates
U
تشکیل اتحادیه دادن
syndicates
U
اتحادیه تشکیل دادن
syndicate
U
اتحادیه تشکیل دادن
unions
U
پیوند اتحادیه اتصالی
syndicator
U
تشکیل دهنده اتحادیه
trusts
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
hanse
U
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
divisions
U
اتحادیه باشگاههای حرفهای
non union
U
جدا از اتحادیه صنفی
pan american union
U
اتحادیه پان امریکن
to unionise
[British E]
U
بشکل اتحادیه درآوردن
to unionize
[American E]
U
بشکل اتحادیه درآوردن
leaguer
U
محاصره عضو اتحادیه
division
U
اتحادیه باشگاههای حرفهای
international union
U
اتحادیه بین المللی
trade unionist
U
عضو اتحادیه صنفی
trade unionists
U
عضو اتحادیه صنفی
carpet exporters union
U
اتحادیه صادرکنندگان فرش
trust
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
cartels
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
u.f.a cup
U
جام اتحادیه باشگاههای اروپا
syndicalism
U
پیروی از اصول اتحادیه صنفی
f.a cup
U
جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
cartel
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
guild
U
اتحادیه محل اجتماع اصناف
the miner's f.
U
اتحادیه یاپیمان کان کنان
guilds
U
اتحادیه محل اجتماع اصناف
federate
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federates
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
unionizing
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
a ban from flying in the EU
U
قدغن پرواز در
[منطقه]
اتحادیه اروپا
unionizes
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
trade unionism
U
پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
stock exchnge
U
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
ORIA
U
اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
unionising
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
federated
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
unionised
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionises
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
federating
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
unionization
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionize
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
afips
U
اتحادیه امریکایی انجمنهای پردازش اطلاعات
unionized
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
grey cup
U
مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
craft union
U
اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
ifips
U
اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
Freemason
U
[استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
international air transport association
U
اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
baltic exchange
U
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
trade unionism
U
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
cartels
U
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
cartel
U
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
benelux
U
اتحادیه گمرکی بلژیک و هلند و لوکزامبوزگ که کم کم معنی شخصیتهای حقوقی این سه کشور را نیزبه خود گرقته است
rattening
U
محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
cartels
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
concerns
U
شرکت
consociation
U
شرکت
enterprise
U
شرکت
enterprises
U
شرکت
cahoot
U
شرکت
fellowsh
U
شرکت
EIS
U
ول شرکت
concern
U
شرکت
handing
U
شرکت
businesses
U
شرکت
contributions
U
شرکت
firm
U
شرکت
business
U
شرکت
firmer
U
شرکت
firmest
U
شرکت
contribution
U
شرکت
association
U
شرکت
firms
U
شرکت
incorporation
U
شرکت
associations
U
شرکت
company
U
شرکت
partnerships
U
شرکت
corporations
U
شرکت
corporation
U
شرکت
companies
U
شرکت
partnership
U
شرکت
houses
U
شرکت
house
U
شرکت
housed
U
شرکت
hand
U
شرکت
participation
U
شرکت
datapro
U
یک شرکت تحقیقاتی
article of a company
U
اساسنامه شرکت
participative
U
شرکت کننده
private company
U
شرکت خصوصی
managers
U
یس بخش در شرکت
private corporation
U
شرکت خصوصی
dissolution of a company
U
انحلال شرکت
proportional liability partnership
U
شرکت نسبی
holding company
U
شرکت مرکزی
articles of assosiation
U
اساسنامه شرکت
associativity
U
شرکت پذیری
associative
U
شرکت پذیر
participable
U
شرکت کردنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com