English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
international union U اتحادیه بین المللی
ifips U اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
unionism U اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
union shop U یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
union U اتحادیه
unions U اتحادیه
fraternity U اتحادیه
leagues U اتحادیه
confederacies U اتحادیه
guilds U اتحادیه
federations U اتحادیه
confederacy U اتحادیه
federation U اتحادیه
guild U اتحادیه
league U اتحادیه
fraternities U اتحادیه
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
wheeling U اتحادیه ورزشی
craft union U اتحادیه صنفی
vertical union U اتحادیه صنعتی
corporativism U صنف اتحادیه
circuits U اتحادیه کنفرانس
circuit U اتحادیه کنفرانس
unionists U عضو اتحادیه
unionist U عضو اتحادیه
company union U اتحادیه شرکت
syndicate U اتحادیه صنفی
citcuit U اتحادیه بازیها
offensive league U اتحادیه تهاجمی
lague U مجمع اتحادیه
wheels U اتحادیه ورزشی
union <adj.> U اتحادیه کارگری
economic union U اتحادیه اقتصادی
defensive league U اتحادیه دفاعی
customs union U اتحادیه گمرکی
custom union U اتحادیه گمرکی
labor service U اتحادیه کارگران
labour union U اتحادیه کارگران
wheel U اتحادیه ورزشی
labourunion U اتحادیه کارگران
syndicates U اتحادیه صنفی
business union U اتحادیه بازرگانی
union <adj.> U اتحادیه بازرگانی
labor union U اتحادیه کارگری
labor union U اتحادیه کارگران
labor unions U اتحادیه کارگری
union <adj.> U اتحادیه صنفی
internationals U بین المللی
association football U اتحادیه فوتبال
syndicalism U اتحادیه گرایی
international U بین المللی
labor unions U اتحادیه کارگران
trades unions U اتحادیه کارگری
industrial union U اتحادیه صنعتی
trades unions U اتحادیه بازرگانی
European Union [EU] U اتحادیه اروپا
trade union U اتحادیه تجارتی
trade union U اتحادیه بازرگانی
trade union U اتحادیه صنفی
trades unions U اتحادیه تجاری
trade union U اتحادیه اصناف
trade union U اتحادیه کارگری
incorporator U کارمند اتحادیه
trade union U اتحادیه تجاری
trades unions U اتحادیه صنفی
trade unions U اتحادیه تجارتی
trades unions U اتحادیه اصناف
trades unions U اتحادیه تجارتی
unions U اتحاد اتحادیه
trade unions U اتحادیه بازرگانی
trade unions U اتحادیه اصناف
trade unions U اتحادیه صنفی
trade unions U اتحادیه کارگری
trade unions U اتحادیه تجاری
international line U خط بین المللی
corporatism U صنف اتحادیه
union U اتحاد اتحادیه
trade unionist U عضو اتحادیه صنفی
division U اتحادیه باشگاههای حرفهای
international U بازیگر بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
pan american union U اتحادیه پان امریکن
internationals U بازیگر بین المللی
hanse U اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
international equilibrium U تعادل بین المللی
internationalize U بین المللی کردن
internationalization U بین المللی کردن
international etiquette U نزاکت بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
internationality U بین المللی بودن
international meeting U مجمع بین المللی
divisions U اتحادیه باشگاههای حرفهای
international practice U رویه بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
high seas U ابهای بین المللی
non union U جدا از اتحادیه صنفی
international acts U مستندات بین المللی
Esperanto U زبان بین المللی
lingua franca U زبان بین المللی
lingua francas U زبان بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
cosmopolitanism U بین المللی بودن
international comity U نزاکت بین المللی
leaguer U محاصره عضو اتحادیه
international call U مکالمه بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
trade unionists U عضو اتحادیه صنفی
international custom U عرف بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
syndicates U تشکیل اتحادیه دادن
internationally U از لحاظ بین المللی
syndicates U اتحادیه تشکیل دادن
trusts U اتحادیه شرکتها ائتلاف
carpet exporters union U اتحادیه صادرکنندگان فرش
world war U جنگ بین المللی
world wars U جنگ بین المللی
syndicate U تشکیل اتحادیه دادن
syndicate U اتحادیه تشکیل دادن
syndicator U تشکیل دهنده اتحادیه
system international U سیستم بین المللی
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
to unionise [British E] U بشکل اتحادیه درآوردن
unions U پیوند اتحادیه اتصالی
internationalism U احساسات بین المللی
union U پیوند اتحادیه اتصالی
by international standards U در معیارهای بین المللی
to unionize [American E] U بشکل اتحادیه درآوردن
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
trusted U اتحادیه شرکتها ائتلاف
standard time U وقت بین المللی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
accords U پیمان غیررسمی بین المللی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com