English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
citcuit U اتحادیه بازیها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
unionism U اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
recording of games U ثبت بازیها
two person zero sum game U در تئوری بازیها
game theory U نظریه بازیها
union shop U یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
payoff matrix U ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
pure strategy U استراتژی مطلق در تئوری بازیها
two person game U بازی دو نفره در تئوری بازیها
zero sum game U بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
Stop your little games (tricks). U ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
guilds U اتحادیه
league U اتحادیه
confederacies U اتحادیه
fraternity U اتحادیه
fraternities U اتحادیه
guild U اتحادیه
confederacy U اتحادیه
leagues U اتحادیه
federation U اتحادیه
unions U اتحادیه
federations U اتحادیه
union U اتحادیه
trade unions U اتحادیه تجارتی
labour union U اتحادیه کارگران
labourunion U اتحادیه کارگران
trades unions U اتحادیه اصناف
labor service U اتحادیه کارگران
trade unions U اتحادیه اصناف
trade unions U اتحادیه صنفی
trade unions U اتحادیه کارگری
trade unions U اتحادیه تجاری
industrial union U اتحادیه صنعتی
association football U اتحادیه فوتبال
incorporator U کارمند اتحادیه
trade unions U اتحادیه بازرگانی
trades unions U اتحادیه صنفی
trades unions U اتحادیه کارگری
customs union U اتحادیه گمرکی
custom union U اتحادیه گمرکی
wheeling U اتحادیه ورزشی
wheels U اتحادیه ورزشی
lague U مجمع اتحادیه
offensive league U اتحادیه تهاجمی
business union U اتحادیه بازرگانی
craft union U اتحادیه صنفی
corporativism U صنف اتحادیه
wheel U اتحادیه ورزشی
trades unions U اتحادیه تجاری
economic union U اتحادیه اقتصادی
trade union U اتحادیه کارگری
trades unions U اتحادیه بازرگانی
defensive league U اتحادیه دفاعی
company union U اتحادیه شرکت
circuit U اتحادیه کنفرانس
trades unions U اتحادیه تجارتی
European Union [EU] U اتحادیه اروپا
syndicate U اتحادیه صنفی
syndicates U اتحادیه صنفی
circuits U اتحادیه کنفرانس
union <adj.> U اتحادیه بازرگانی
union U اتحاد اتحادیه
union <adj.> U اتحادیه صنفی
unions U اتحاد اتحادیه
union <adj.> U اتحادیه کارگری
vertical union U اتحادیه صنعتی
labor union U اتحادیه کارگری
trade union U اتحادیه تجاری
syndicalism U اتحادیه گرایی
unionist U عضو اتحادیه
unionists U عضو اتحادیه
labor unions U اتحادیه کارگری
corporatism U صنف اتحادیه
trade union U اتحادیه اصناف
labor unions U اتحادیه کارگران
labor union U اتحادیه کارگران
trade union U اتحادیه صنفی
trade union U اتحادیه تجارتی
trade union U اتحادیه بازرگانی
international union U اتحادیه بین المللی
syndicator U تشکیل دهنده اتحادیه
pan american union U اتحادیه پان امریکن
carpet exporters union U اتحادیه صادرکنندگان فرش
leaguer U محاصره عضو اتحادیه
non union U جدا از اتحادیه صنفی
to unionize [American E] U بشکل اتحادیه درآوردن
to unionise [British E] U بشکل اتحادیه درآوردن
trade unionists U عضو اتحادیه صنفی
syndicate U تشکیل اتحادیه دادن
syndicate U اتحادیه تشکیل دادن
syndicates U تشکیل اتحادیه دادن
trade unionist U عضو اتحادیه صنفی
syndicates U اتحادیه تشکیل دادن
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
division U اتحادیه باشگاههای حرفهای
divisions U اتحادیه باشگاههای حرفهای
trusts U اتحادیه شرکتها ائتلاف
unions U پیوند اتحادیه اتصالی
hanse U اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
union U پیوند اتحادیه اتصالی
trusted U اتحادیه شرکتها ائتلاف
guild U اتحادیه محل اجتماع اصناف
syndicalism U پیروی از اصول اتحادیه صنفی
f.a cup U جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
the miner's f. U اتحادیه یاپیمان کان کنان
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
u.f.a cup U جام اتحادیه باشگاههای اروپا
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
guilds U اتحادیه محل اجتماع اصناف
unionising U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionization U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionize U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionised U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
unionizing U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionized U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionizes U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
federate U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
afips U اتحادیه امریکایی انجمنهای پردازش اطلاعات
a ban from flying in the EU U قدغن پرواز در [منطقه] اتحادیه اروپا
stock exchnge U بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
trade unionism U پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
unionises U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
federating U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federates U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federated U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
Freemason U [استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
ifips U اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
craft union U اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
yellow dog contract U قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
trade unionism U سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
baltic exchange U اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
cartels U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
cartel U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
benelux U اتحادیه گمرکی بلژیک و هلند و لوکزامبوزگ که کم کم معنی شخصیتهای حقوقی این سه کشور را نیزبه خود گرقته است
rattening U محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
picketings U اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
khamseh U خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com