English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trade union U اتحادیه بازرگانی
trade unions U اتحادیه بازرگانی
trades unions U اتحادیه بازرگانی
business union U اتحادیه بازرگانی
union <adj.> U اتحادیه بازرگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hanse U اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
Other Matches
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
unionism U اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
union shop U یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
union U اتحادیه
federation U اتحادیه
unions U اتحادیه
confederacies U اتحادیه
federations U اتحادیه
confederacy U اتحادیه
leagues U اتحادیه
league U اتحادیه
guild U اتحادیه
guilds U اتحادیه
fraternities U اتحادیه
fraternity U اتحادیه
labor unions U اتحادیه کارگری
company union U اتحادیه شرکت
citcuit U اتحادیه بازیها
labor unions U اتحادیه کارگران
association football U اتحادیه فوتبال
customs union U اتحادیه گمرکی
corporativism U صنف اتحادیه
unionist U عضو اتحادیه
custom union U اتحادیه گمرکی
economic union U اتحادیه اقتصادی
defensive league U اتحادیه دفاعی
craft union U اتحادیه صنفی
wheels U اتحادیه ورزشی
trade unions U اتحادیه اصناف
trade unions U اتحادیه صنفی
trade unions U اتحادیه کارگری
trade unions U اتحادیه تجاری
trades unions U اتحادیه کارگری
trade unions U اتحادیه تجارتی
trades unions U اتحادیه اصناف
trade union U اتحادیه تجارتی
wheeling U اتحادیه ورزشی
wheel U اتحادیه ورزشی
trades unions U اتحادیه تجاری
trades unions U اتحادیه تجارتی
corporatism U صنف اتحادیه
trade union U اتحادیه اصناف
trade union U اتحادیه صنفی
trade union U اتحادیه کارگری
trade union U اتحادیه تجاری
trades unions U اتحادیه صنفی
circuit U اتحادیه کنفرانس
circuits U اتحادیه کنفرانس
offensive league U اتحادیه تهاجمی
union <adj.> U اتحادیه کارگری
syndicalism U اتحادیه گرایی
vertical union U اتحادیه صنعتی
European Union [EU] U اتحادیه اروپا
unionists U عضو اتحادیه
union U اتحاد اتحادیه
unions U اتحاد اتحادیه
lague U مجمع اتحادیه
labourunion U اتحادیه کارگران
labor service U اتحادیه کارگران
industrial union U اتحادیه صنعتی
incorporator U کارمند اتحادیه
labor union U اتحادیه کارگری
labor union U اتحادیه کارگران
labour union U اتحادیه کارگران
union <adj.> U اتحادیه صنفی
syndicate U اتحادیه صنفی
syndicates U اتحادیه صنفی
unions U پیوند اتحادیه اتصالی
trusts U اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
union U پیوند اتحادیه اتصالی
trusted U اتحادیه شرکتها ائتلاف
to unionize [American E] U بشکل اتحادیه درآوردن
to unionise [British E] U بشکل اتحادیه درآوردن
trade unionists U عضو اتحادیه صنفی
trade unionist U عضو اتحادیه صنفی
pan american union U اتحادیه پان امریکن
non union U جدا از اتحادیه صنفی
leaguer U محاصره عضو اتحادیه
syndicate U تشکیل اتحادیه دادن
syndicate U اتحادیه تشکیل دادن
syndicates U تشکیل اتحادیه دادن
syndicates U اتحادیه تشکیل دادن
international union U اتحادیه بین المللی
divisions U اتحادیه باشگاههای حرفهای
division U اتحادیه باشگاههای حرفهای
carpet exporters union U اتحادیه صادرکنندگان فرش
syndicator U تشکیل دهنده اتحادیه
business <adj.> U بازرگانی
emporetic U بازرگانی
merchantry U بازرگانی
commercial <adj.> U بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> U بازرگانی
mercantile agent U بازرگانی
for-profit <adj.> U بازرگانی
relating to business <adj.> U بازرگانی
traded U بازرگانی
commercial U بازرگانی
trading U بازرگانی
trade U بازرگانی
mercantile U بازرگانی
commerce U بازرگانی
syndicalism U پیروی از اصول اتحادیه صنفی
guild U اتحادیه محل اجتماع اصناف
u.f.a cup U جام اتحادیه باشگاههای اروپا
guilds U اتحادیه محل اجتماع اصناف
f.a cup U جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
cartels U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartel U اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
the miner's f. U اتحادیه یاپیمان کان کنان
domestic trade U بازرگانی داخلی
quasi commercial U نیمه بازرگانی
commercial banks U بانکهای بازرگانی
foreign trade U بازرگانی خارجی
merchant banks U بانک بازرگانی
trade fairs U نمایشگاه بازرگانی
trade deficit U کسری بازرگانی
sea borne commerce U بازرگانی دردریا
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
idiograph U نشان بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
business U موسسه بازرگانی
mart U مرکز بازرگانی
mercantilism U سیاست بازرگانی
merchant marine U ناوگان بازرگانی
merchantman U کشتی بازرگانی
internal trade U بازرگانی داخلی
commercially U از راه بازرگانی
quasi commercial U شبه بازرگانی
jobbing U واسطه بازرگانی
merchant bank U بانک بازرگانی
commercial bank U بانگ بازرگانی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
chamber of commerce U اطاق بازرگانی
trade secret U اسرار بازرگانی
business fluctuations U نوسانات بازرگانی
business enterprise U بنگاه بازرگانی
volume of trade U حجم بازرگانی
business cycle U دور بازرگانی
business activity U فعالیت بازرگانی
commercial revolution U انقلاب بازرگانی
board of trade U وزارت بازرگانی
board of trade U هیئت بازرگانی
bill exchange U برات بازرگانی
balance of trade U تراز بازرگانی
chamber of trade U اتاق بازرگانی
emporiums U مرکز بازرگانی
emporium U مرکز بازرگانی
commercial tax U مالیات بازرگانی
commercial representative U نمایندگی بازرگانی
commercial policy U سیاست بازرگانی
trade mark U علامت بازرگانی
commercial attache U وابسته بازرگانی
bilateral trade U بازرگانی دو طرفه
trade secrets U اسرار بازرگانی
emporia U مرکز بازرگانی
ORIA U اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
unionises U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionising U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionized U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
unionization U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
stock exchnge U بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
unionised U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionize U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionizes U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
a ban from flying in the EU U قدغن پرواز در [منطقه] اتحادیه اروپا
federating U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federates U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
trade unionism U پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
federated U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federate U متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
unionizing U متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
afips U اتحادیه امریکایی انجمنهای پردازش اطلاعات
brokers U واسطه معاملات بازرگانی
maritime U وابسته به بازرگانی دریایی
ideograph U سمبل و علامت بازرگانی
mentoring U مرشدی [تجارت و بازرگانی]
trade journal U روزنامه یا مجله بازرگانی
commercial intercourse U معامله یا مراوده بازرگانی
business transaction U داد و ستد بازرگانی
business economics U علم اقتصاد بازرگانی
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
businesses U کسب و کار بازرگانی
master mariner U ناخدای کشتی بازرگانی
brokered U واسطه معاملات بازرگانی
business U کسب و کار بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
brokering U واسطه معاملات بازرگانی
broker U واسطه معاملات بازرگانی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
ifips U اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
Freemason U [استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
craft union U اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com