English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dorter U اتاق خواب
dortour U اتاق خواب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chamber U اتاق خواب خوابگاه
chambers U اتاق خواب خوابگاه
Br U مخفف اتاق خواب
Other Matches
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
narcolepsy U حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
hypnoidal U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
dreamiest U خواب مانند خواب الود
dreamier U خواب مانند خواب الود
dogsleep U خواب زودبر خواب دروغی
somnific U خواب اور خواب الود
hypnagogic U خواب اور خواب کننده
morpheus U الهه خواب خواب پرور
dreamy U خواب مانند خواب الود
hypnogogic U خواب اور خواب کننده
compartmentalizes U اتاق اتاق کردن
compartmentalize U اتاق اتاق کردن
compartmentalising U اتاق اتاق کردن
compartmentalised U اتاق اتاق کردن
compartmentalized U اتاق اتاق کردن
compartmentalizing U اتاق اتاق کردن
compartmentalises U اتاق اتاق کردن
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep. U خواب خواب است
rooms U اتاق
chamber U اتاق
room U اتاق
chambers U اتاق
room mate U هم اتاق
sitting-room U اتاق نشیمن
waiting-room U اتاق انتظار
wheelhouse U اتاق سکان
wheelhouses U اتاق سکان
spence U اتاق ناهارخوری
spense U اتاق ناهارخوری
distorted room U اتاق خطاانگیز
studding U ارتفاع اتاق
a single room U یک اتاق یک نفره
living rooms U اتاق نشیمن
living room U اتاق نشیمن
sitting-rooms U اتاق نشیمن
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
operations room U اتاق عملیات
sitting room U اتاق نشیمن
snow cave U اتاق برفی
room temperature U دمای اتاق
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
a double room U یک اتاق دو نفره
chamber of commerce U اتاق تجارت
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
undercroft U اتاق کلیسا
newsrooms U اتاق خبر
newsroom U اتاق نودادنگاری
newsroom U اتاق خبر
houseroom U اتاق خانه
vacuum chamber U اتاق خلاء
war room U اتاق جنگ
war room U اتاق عملیات
bed and breakfast U اتاق و صبحانه
common room U اتاق استادان
chamber of trade U اتاق بازرگانی
chamber of trade U اتاق تجارت
Room 123 U اتاق 123
tearoom U اتاق چای
Get out of the room. U از اتاق بروبیرون
reception rooms U اتاق انتظار
surgery U اتاق جراحی
newsrooms U اتاق نودادنگاری
toolroom U اتاق ابزار
reception rooms U اتاق پذیرایی
reception room U اتاق انتظار
reception room U اتاق پذیرایی
reading rooms U اتاق قرائت
reading room U اتاق قرائت
common rooms U اتاق استادان
surgeries U اتاق جراحی
long gallery U اتاق طویل
assmbly-room U اتاق همایش
clearing house U اتاق تهاتر
clearing houses U اتاق تهاتر
roomfuls U بقدر یک اتاق پر
roomful U بقدر یک اتاق پر
ante-chamber U اتاق انتظار
batten U [تخته ی کف اتاق ]
linoleum U مشمع کف اتاق
vestibular U اتاق کوچک بدن
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
sickrooms U اتاق بیمار
sickroom U اتاق بیمار
studios U اتاق کار
keeping-room U اتاق نشیمن
common joist U تیر کف اتاق
studio U اتاق کار
workshops U اتاق کار کارگاه
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
cabins U اتاق کوچک قایق
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
workroom U اتاق کار کارگاه
Operation room. U اتاق عمل ( بیمارستان )
halls U اتاق بزرگ دالان
playrooms U اتاق بازی کودکان
workshop U اتاق کار کارگاه
cabin U اتاق کوچک قایق
hall U اتاق بزرگ دالان
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
enclosure U اتاق راهبان [دین]
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
stokehold U اتاق اتشخانه کشتی
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
undercroft U اتاق زیر زمینی
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
playroom U اتاق بازی کودکان
vestry U اتاق دعا رخت کن
vestries U اتاق دعا رخت کن
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
She was sitting in the corner of the room . U گوشه اتاق نشسته بود
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
She entered the room as naked as the day she was born . U لخت وعور وارد اتاق شد
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
What is my room number? U شماره اتاق من چند است؟
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
cattle [rooms] of the worst description U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
May I see the room? U آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
attic ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
There is an air of mystery in this room. U این اتاق حالت مرموزی دارد
There are no vacancies at the hotel. U هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
loft ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
bodywork U ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
attic ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
enfilade U [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
Give the room a good clean. U اتاق را حسابی جمع وجور کردن
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
wall-to-wall U [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
wood block U قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
smoking room U اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
The room was tastefully decorated with flowers . U اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
post dormitum U پس خواب
nap U خواب
dreaming U خواب
asleep U خواب
isocline U هم خواب
bedfellow U هم خواب
sleeps U خواب
dreamed U خواب
noctambulism U خواب
dreams U خواب
watchfulness U بی خواب
sleepless U بی خواب
naps U خواب
dream U خواب
sleep U خواب
napping U خواب
floor gully U کف خواب
sleeping U خواب
shut-eye U خواب
napped U خواب
noctambulation U خواب
bedfellows U هم خواب
europen plan U نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
hanging U [فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
Could you put a cot in the room? U آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Could you put an extra bed in the room? U آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
plushy U خواب دار
plushiest U خواب دار
plushier U خواب دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com