English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
vacuum chamber U اتاق خلاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compartmentalised U اتاق اتاق کردن
compartmentalises U اتاق اتاق کردن
compartmentalize U اتاق اتاق کردن
compartmentalized U اتاق اتاق کردن
compartmentalizing U اتاق اتاق کردن
compartmentalizes U اتاق اتاق کردن
compartmentalising U اتاق اتاق کردن
low vacuum U خلاء کم
lacuna U خلاء
gape U خلاء
vaccum U خلاء
in vacuo U در خلاء
gaping U خلاء
gapes U خلاء
gaped U خلاء
invacuo U در خلاء
vacuum U خلاء
vacuums U خلاء
vacuuming U خلاء
vacuumed U خلاء
evacuated bellows U فانوسکهای خلاء
vaccum tube lamp U لامپ خلاء
high vaccum tube U لامپ خلاء
absolute vacuum U خلاء مطلق
magnetic constant U پرمئابیلیته ی در خلاء
ballonet U اطاقک خلاء
air exhausting plant U دستگاه خلاء
high vaccum engineering U تکنیک خلاء
cavitation U خلاء زائی
hard vacuum U خلاء سخت
high vacuum U خلاء زیاد
vacuum oven U اون خلاء
vacuum pump U پمپ خلاء
vacuum trust U تراست در خلاء
vacuum tube U لامپ خلاء
vacuum tube U لوله خلاء
vacuum tunnel U تونل خلاء
vacuum impregnating process U پرسازی در خلاء
vacuum gage U خلاء سنج
vaccum pump U پمپ خلاء
vacuum distillation U تقطیر در خلاء
vaccum trap U تله خلاء
vacumm tube U لامپ خلاء
vaccum tube U لامپ خلاء
vacuum tube detector U اشکارساز با لامپ خلاء
vacuum tube light U نور لامپ خلاء
halocline U منطقه خلاء غلظت
formwork with vacuum chambers U قالب بندی با خلاء
vaccum forming U شکل دادن در خلاء
critical backing pressure U فشار حد خلاء بحرانی
interstellar U خلاء بین- ستارهای
unbalanced forced U کمانکش به سوی خلاء
vaccum release valve U شیر خلاء شکن
critcal fore pressure U فشار حد خلاء بحرانی
vacuum precessed concrete U بتن با قالب خلاء
vaccum drying U خشک کردن در خلاء
vacuum tube voltmeter U ولت سنج با لامپ خلاء
slipstream U استفاده از خلاء نفر جلو
disk seal valve U لامپ خلاء با الکتردهای صفحهای
pentode U لامپ خلاء با پنج الکترود و سه شبکه
nixie tube U یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
triode U شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
field emission U پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
room mate U هم اتاق
room U اتاق
rooms U اتاق
chambers U اتاق
chamber U اتاق
dorter U اتاق خواب
long gallery U اتاق طویل
bed and breakfast U اتاق و صبحانه
keeping-room U اتاق نشیمن
war room U اتاق عملیات
dortour U اتاق خواب
Room 123 U اتاق 123
war room U اتاق جنگ
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
vestibular U اتاق کوچک بدن
common room U اتاق استادان
common rooms U اتاق استادان
reception room U اتاق پذیرایی
reception room U اتاق انتظار
reception rooms U اتاق پذیرایی
reception rooms U اتاق انتظار
waiting-room U اتاق انتظار
a single room U یک اتاق یک نفره
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
Get out of the room. U از اتاق بروبیرون
a double room U یک اتاق دو نفره
reading rooms U اتاق قرائت
common joist U تیر کف اتاق
batten U [تخته ی کف اتاق ]
assmbly-room U اتاق همایش
ante-chamber U اتاق انتظار
houseroom U اتاق خانه
newsroom U اتاق خبر
newsroom U اتاق نودادنگاری
newsrooms U اتاق خبر
newsrooms U اتاق نودادنگاری
reading room U اتاق قرائت
chamber of commerce U اتاق تجارت
living room U اتاق نشیمن
sickrooms U اتاق بیمار
sickroom U اتاق بیمار
studio U اتاق کار
living rooms U اتاق نشیمن
roomful U بقدر یک اتاق پر
distorted room U اتاق خطاانگیز
studios U اتاق کار
wheelhouse U اتاق سکان
sitting-rooms U اتاق نشیمن
sitting-room U اتاق نشیمن
roomfuls U بقدر یک اتاق پر
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
sitting room U اتاق نشیمن
linoleum U مشمع کف اتاق
clearing houses U اتاق تهاتر
chamber of trade U اتاق تجارت
clearing house U اتاق تهاتر
wheelhouses U اتاق سکان
operations room U اتاق عملیات
chamber of trade U اتاق بازرگانی
surgeries U اتاق جراحی
toolroom U اتاق ابزار
tearoom U اتاق چای
studding U ارتفاع اتاق
surgery U اتاق جراحی
spense U اتاق ناهارخوری
spence U اتاق ناهارخوری
undercroft U اتاق کلیسا
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
snow cave U اتاق برفی
room temperature U دمای اتاق
vestries U اتاق دعا رخت کن
workshops U اتاق کار کارگاه
vestry U اتاق دعا رخت کن
cabin U اتاق کوچک قایق
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
cabins U اتاق کوچک قایق
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
chambers U اتاق خواب خوابگاه
workshop U اتاق کار کارگاه
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
workroom U اتاق کار کارگاه
playroom U اتاق بازی کودکان
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
Br U مخفف اتاق خواب
undercroft U اتاق زیر زمینی
enclosure U اتاق راهبان [دین]
playrooms U اتاق بازی کودکان
chamber U اتاق خواب خوابگاه
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
halls U اتاق بزرگ دالان
stokehold U اتاق اتشخانه کشتی
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
Operation room. U اتاق عمل ( بیمارستان )
hall U اتاق بزرگ دالان
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
cattle [rooms] of the worst description U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
What is my room number? U شماره اتاق من چند است؟
May I see the room? U آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
She was sitting in the corner of the room . U گوشه اتاق نشسته بود
She entered the room as naked as the day she was born . U لخت وعور وارد اتاق شد
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
bodywork U ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
Give the room a good clean. U اتاق را حسابی جمع وجور کردن
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com