Perdic | ابی که عنصر شیمیایی بردارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	boron water U	ابی که عنصر شیمیایی بردارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	chemical element U	عنصر شیمیایی
	gram atom U	وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
	circular U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	circulars U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	list U	لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
	chains U	لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
	chain U	لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
	atoms U	کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
	atom U	کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
	i will t. you for the book U	شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
	chemical survey U	بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
	airlift control element U	عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
	final act	سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
	v , series U	سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
	element U	عنصر
	isomeric U	هم عنصر
	agent U	عنصر
	elements U	عنصر
	agents U	عنصر
	masurium U	عنصر 34
	member U	عنصر
	members U	عنصر
	components U	عنصر
	component U	عنصر
	chemicals U	شیمیایی
	chemical sense U	حس شیمیایی
	chemical U	شیمیایی
	chemical biological and radiological U	شیمیایی
	chemic U	شیمیایی
	acid forming element U	عنصر اسیدی
	acid forming element U	عنصر اسیدساز
	active element U	عنصر کنشی
	logic element U	عنصر لاجیک
	active element U	عنصر فعال
	minor constituent U	عنصر فرعی
	aqueous element U	عنصر ابی
	alloying element U	عنصر الیاژ
	data element U	عنصر داده
	alloying element U	عنصر الیاژی
	alloying agent U	عنصر الیاژی
	active element U	عنصر عامل
	biotic element U	عنصر زیستی
	accommpanying element U	عنصر همراه
	abundant element U	عنصر فراوان
	guest element U	عنصر کم مقدار
	electronic element U	عنصر الکترونیکی
	disafected person U	عنصر نامطلوب
	delay element U	عنصر تاخیری
	cryotron U	عنصر برودتی
	coupling element U	عنصر پیوست
	coupling element U	عنصر اتصال
	trace element U	عنصر کم مقدار
	weaklings U	سست عنصر
	weakling U	سست عنصر
	absorbing element U	عنصر جذب
	abiotic element U	عنصر نازیوه
	abiotic element U	عنصر بیجان
	ingredients U	عنصر سازنده
	ingredient U	عنصر سازنده
	logic element U	عنصر منطقی
	inverse element U	عنصر وارون
	identity element U	عنصر یکسانی
	code element U	عنصر رمز
	minor constituent U	عنصر جزئی
	symmetry element U	عنصر تقارن
	titanium U	عنصر فلزی
	processing element U	عنصر پردازشی
	weak-kneed U	سست عنصر
	weak kneed U	سست عنصر
	wallydraigle U	سست عنصر
	Elementarism U	عنصر نگری
	thermocouple U	عنصر حرارتی
	tactical element U	عنصر تاکتیکی
	print element U	عنصر چاپ
	picture element U	عنصر تصویر
	signal element U	عنصر علامتی
	primordial element U	عنصر ازلی
	stop element U	عنصر ایست
	primitive element U	عنصر اولیه
	element U	عنصر عملیاتی
	threshold element U	عنصر استانهای
	shunt element U	عنصر موازی
	part U	عنصر اصلی
	service element U	عنصر اداری
	transition element U	عنصر واسطه
	tracer element U	عنصر ردیاب
	start element U	عنصر شروع
	nand element U	عنصر نقیض و
	element U	عنصر اساس
	passive element U	عنصر غیرعامل
	elements U	عنصر اساس
	elements U	عنصر عملیاتی
	weak minded U	سست عنصر
	chemical properties U	خواص شیمیایی
	chemical pollution U	الودگی شیمیایی
	biochemical U	زیستی- شیمیایی
	chemical reaction U	واکنش شیمیایی
	chemical reactor U	واکنشگاه شیمیایی
	mulches U	ماده شیمیایی
	mulch U	ماده شیمیایی
	chemical shift U	جابجایی شیمیایی
	chemical security U	تامین شیمیایی
	man-made fiber U	الیاف شیمیایی
	organic compound U	مواد شیمیایی
	chemical research U	پژوهش شیمیایی
	fertilisers U	کود شیمیایی
	chemical physics U	فیزیک شیمیایی
	chemical operations U	عملیات شیمیایی
	chemical analyse U	تجزیه شیمیایی
	chemical analysis U	تجزیه شیمیایی
	chemical deposits U	نهشتهای شیمیایی
	compound U	ترکیب شیمیایی
	chemical bond U	پیوند شیمیایی
	chemical defense U	پدافند شیمیایی
	chemical combination U	ترکیب شیمیایی
	chemical compound U	ترکیب شیمیایی
	chemical consolidation U	تزریق شیمیایی
	chemical grouting U	تزریق شیمیایی
	chemical ammunition U	مهمات شیمیایی
	compounded U	ترکیب شیمیایی
	chemical species U	گونههای شیمیایی
	chemical munition U	سلاح شیمیایی
	chemical kinetics U	سینتیک شیمیایی
	chemical industries U	صنایع شیمیایی
	chemical herbicide U	علف کش شیمیایی
	chemical fuel U	سوخت شیمیایی
	chemical exchange U	تبادل شیمیایی
	chemical equivalent U	هم ارز شیمیایی
	chemical equilibrium U	تعادل شیمیایی
	compounds U	ترکیب شیمیایی
	chemical energy U	انرژی شیمیایی
	chemical agent U	ماده شیمیایی
	chemical injection U	تزریق شیمیایی
	fertilizer U	کود شیمیایی
	fertilizers U	کود شیمیایی
	narcosis U	خواب شیمیایی
	chemisorption U	جذب شیمیایی
	homolysis U	تجزیه شیمیایی
	decomposition U	هوازدگی شیمیایی
	chemoreceptor U	گیرنده شیمیایی
	cloud attack U	تک با ابر شیمیایی
	galvanic cell U	پیل شیمیایی
	quasichemical U	شبه شیمیایی
	proportioner U	مخلوط کن شیمیایی
	electrochemical U	برقی- شیمیایی
	chemism U	خاصیت شیمیایی
	precipitated U	رسوب شیمیایی
	precipitate U	رسوب شیمیایی
	chemical agent U	عامل شیمیایی
	chemical weathering U	هوازدگی شیمیایی
	chemical survey U	تجسس شیمیایی
	precipitates U	رسوب شیمیایی
	precipitating U	رسوب شیمیایی
	chemiluminescence U	نورتابی شیمیایی
	chemotropism U	گرایش شیمیایی
	fire support element U	عنصر پشتیبانی اتش
	micronutrient U	عنصر غذایی کم مصرف
	macronutrient U	عنصر غذایی پر مصرف
	metal cutting element U	عنصر براده برداری
	mental element of crime U	عنصر روانی جرم
	pixel U	نقطه عنصر تصویری
	physical element of crime U	عنصر مادی جرم
	silicon U	سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
	heating element U	المان یا عنصر حرارتی
	exclusive or element U	عنصر یای انحصاری
	active element U	عنصر عمل کننده
	disafected person U	عنصر غیرقابل اعتماد
	pyrogen U	عنصر قابل اشتعال
	task element U	عنصر اجرای عملیات
	primordial U	عنصر نخستین اساسی
	asterium U	عنصر ویژه ستارگان
	strontium U	عنصر سبک دو فرفیتی
	air defense element U	عنصر پدافند هوایی
	thermolysis U	تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
	chemical feedstock U	مواد اولیه شیمیایی
	chemical weapon U	جنگ افزار شیمیایی
	toxic agent U	عامل شیمیایی سمی
	vesicant agent U	عامل شیمیایی تاول زا
	nerve agent U	عامل شیمیایی عصبی
	nuclear biological chemical U	شیمیایی میکربی هستهای
	chemical oxygen demand U	نیاز شیمیایی اکسیژن
	smoke agent U	عامل شیمیایی دودانگیز
	cloud attack U	تک شیمیایی با مواد سمی
	photochemical smog U	دود مه فتو شیمیایی
	chemosynthesis U	سنتز باکتری شیمیایی
	photochemical smog U	دود مه نور شیمیایی
	immunochemistry U	علم ایمنی شیمیایی
	urinalysis U	تجزیه شیمیایی ادرار
	chemical bonding U	تشکیل پیوند شیمیایی
	oxide U	ماده شیمیایی از اکسیژن
	acid equivalent U	معادل شیمیایی اسید
	chemicals U	ماده شیمیایی دارویی
	chemical U	ماده شیمیایی دارویی
	petrolum chemicals U	مواد شیمیایی نفتی
	petrochemicals U	مواد شیمیایی نفتی
	biochemical catalyst U	کاتالیزور زیست شیمیایی
	oxides U	ماده شیمیایی از اکسیژن
	c.o.d U	نیاز شیمیایی به اکسیژن
	chemical alarm U	اعلام خطر شیمیایی
	chemical affinity U	میل ترکیبی شیمیایی